English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 79 (5 milliseconds)
English Persian
hunt club باشگاه شکارچیان
Other Matches
farms باشگاه جوانان زیرنظر باشگاه اصلی
farmed باشگاه جوانان زیرنظر باشگاه اصلی
farm باشگاه جوانان زیرنظر باشگاه اصلی
hunts انجمن شکارچیان
hunted انجمن شکارچیان
hunt انجمن شکارچیان
gundog سگی که به شکارچیان کمک میکند
gundogs سگی که به شکارچیان کمک میکند
hunting horn بوق مخصوص علامت دادن به شکارچیان
fields شکارچیان جزسرپرست و کمکهای اومنطقه محصور مسیر مسابقه دو
field شکارچیان جزسرپرست و کمکهای اومنطقه محصور مسیر مسابقه دو
fielded شکارچیان جزسرپرست و کمکهای اومنطقه محصور مسیر مسابقه دو
clup باشگاه
clubmate هم باشگاه
clubbed باشگاه
clubs باشگاه
club باشگاه
clubbing باشگاه
football club [British Englisch] باشگاه فوتبال
service club باشگاه سربازان
clubbing خاج باشگاه
common rooms باشگاه دانشجویان
clubs خاج باشگاه
common room باشگاه دانشجویان
service club باشگاه افراد
mess treasurer حسابدار باشگاه
mess president رئیس باشگاه
general manager مدیر باشگاه
indian club باشگاه هندیها
club sport باشگاه ورزشی
waive رد ادعای باشگاه
stewards پیشخدمت باشگاه
mess نهارخوری باشگاه
stewards خدمه باشگاه
steward پیشخدمت باشگاه
messes نهارخوری باشگاه
steward خدمه باشگاه
waives رد ادعای باشگاه
club خاج باشگاه
waived رد ادعای باشگاه
clubbed خاج باشگاه
rotarian عضو باشگاه روتاری
pro shop فروشگاه باشگاه حرفهای
mess treasurer متصدی صندوق باشگاه
option حق باشگاه در تمدید قرارداد
country clubs باشگاه خارج از شهر
country clubs باشگاه ورزشی وتفریحی
country club باشگاه خارج از شهر
wardroom باشگاه افسران ناو
country club باشگاه ورزشی وتفریحی
options حق باشگاه در تمدید قرارداد
mess غذاخوری باشگاه ناو
messes غذاخوری باشگاه ناو
golf club باشگاه گلف بازان
clubhouse محل باشگاه وانجمن
pavilions باشگاه بازیگران در انگلستان
hell fire club باشگاه جوانان بی پروا
pavilion باشگاه بازیگران در انگلستان
gymkhanas ورزشگاه باشگاه ورزشی
gymkhana ورزشگاه باشگاه ورزشی
clubhouses محل باشگاه وانجمن
jockey club باشگاه سوار کاران
jockey club باشگاه سوارکاران انگلستان
unattached بدون وابستگی ورزشکار به باشگاه
YMCA مخفف باشگاه جوانان مسیحی
YMCAs مخفف باشگاه جوانان مسیحی
glee club کلوب یا باشگاه اواز و سرود
YWCA مخفف باشگاه زنان جوان مسیحی
YWCAs مخفف باشگاه زنان جوان مسیحی
protection and indemnity club باشگاه حفظ منافع و جبران خسارت
to go clubbing به باشگاه [های] شب رفتن [برای رقص و غیره]
club :چماق زدن تشکیل باشگاه یا انجمن دادن
clubs :چماق زدن تشکیل باشگاه یا انجمن دادن
clubbed :چماق زدن تشکیل باشگاه یا انجمن دادن
clubbing :چماق زدن تشکیل باشگاه یا انجمن دادن
man a bout town ادم بیکاری که همیشه به باشگاه و نمایشگاههای شهر میرود
p&l club club indemnity protectionand باشگاه حفظ منافع و جبران خسارت
yaght club باشگاه تفریحی قایق داران برای انجام مسابقه بین اعضا
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com