Dictiornary-Farsi | باشگفت بسیار | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
amazedly	باشگفت بسیار


Other Matches

in wonder	باشگفت
vlsi	مجتمع سازی درمقیاس بسیار بزرگ تجمع مقیاس بسیار وسیع
infinity	حجم بسیار بسیار بزرگ که از بیشترین حد تصور هم بزرگتر باشد
super-	کامپیوتر main Frame بسیار قوی برای عملیات ریاضی بسیار سریع
u.h.f.	بسامد بسیار بسیار زیاد
ultra high frequency	بسامد بسیار بسیار زیاد
cray	نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
quartz clock	بخش کوچکی از کریستال کواترنر که در فرکانس مشخص با اعمال ولتاژ مشخص مرتعش میشود و برای سیگنالهای ساعت بسیار دقیق کامپیوتر ها و سایر برنامههای زمانی بسیار دقیق به کار می رود
state-of-the-art	بسیار پیشرفته یا از نظر تکنیکی بسیار پیشرفته
ever so	بسیار
so mush	بسیار
multiplicity	بسیار
much	بسیار
longeval	بسیار زی
thousand and one	بسیار
detestable	بسیار بد
multifarious	بسیار
unco	بسیار
far and away	بسیار
desperate	بسیار بد
very little	بسیار کم
sadly	بسیار بد
all-	بسیار
immortally	بسیار
mickle	بسیار
mickle or muckle	بسیار
muckle	بسیار
not a lettle	بسیار
abundant	بسیار
sopping	بسیار
numerous	بسیار
no end of	بسیار
sorely	بسیار
powerfully	بسیار
multiped	بسیار پا
lashongs	بسیار
plenty	بسیار
galore	بسیار
oftentimes	بسیار
awfully	بسیار
parlous	بسیار
out and a way	بسیار
all	بسیار
awful <adj.>	بسیار بد
seldom	بسیار کم
precious	بسیار
far	بسیار
an abundance of	بسیار
rotten <adj.>	بسیار بد
lousy <adj.>	بسیار بد
terrible <adj.>	بسیار بد
clinking	بسیار
very	بسیار
lot	بسیار
overly	بسیار
many	بسیار
beastby	بسیار
by far	بسیار
multangular	بسیار گوشه
meticulosity	دقت بسیار
multiform	بسیار شکل
diaphoresis	خوی بسیار
addition resin	بسیار افزایشی
of great importance	بسیار مهم
many persons	مردمان بسیار
multivincular	بسیار پیوند
multitudinously	با گروه بسیار
multisonous	بسیار صدا
abysm	بسیار عمیق
addition polymer	بسیار افزایشی
multidentate	بسیار دندان
much pleased	بسیار خوشتود
much rain	باران بسیار
multisonant	بسیار صدا
much was said	بسیار چیزهاگفته شد
multocular	بسیار چشم
hunky dory	بسیار خوب
gelid	بسیار سرد
d. stupid	بسیار کودن
bulimy	حرص بسیار
corking	بسیار عالی
e. use ful	بسیار سودمند
dozens of girls	ذختران بسیار
dateless	بسیار قدیم
deep read	بسیار خوانده
dirt cheap	بسیار ارزان
delightsome	بسیار دلپسند
hairline rule	خط بسیار نازک
heart break	اندوه بسیار
many books	کتابهای بسیار
precipitance	تعجیل بسیار
infernality	زشتی بسیار
inappreciable	نامحسوس بسیار کم
ambrosial	بسیار مطبوع
at a great rat	بسیار تند
at a premium	بسیار مطلوب
at full lick	بسیار تند
high strung	بسیار حساس
heavy poll	ارا بسیار
at railway speed	بسیار تند
deluxe	بسیار زیبا
wedded	بسیار علاقمند
squeaky clean	بسیار تمیز
overly	بسیار گرانه
multi-millionaires	بسیار ثروتمند
multi-millionaires	بسیار پولدار
multi-millionaire	بسیار ثروتمند
multi-millionaire	بسیار پولدار
low-rise	نه بسیار بلند
high-pitched	بسیار شیبدار
death traps	بسیار خطرناک
death trap	بسیار خطرناک
all-powerful	بسیار نیرومند
ad nauseam	بسیار زننده
v.l.f.	بسامد بسیار کم
ultramodern	بسیار تازه
the d. is in him	بسیار شروراست
cloying	بسیار احساساتی
clued-up	بسیار مطلع
too expensive <adj.>	بسیار گران
overpriced <adj.>	بسیار گران
be unable to say boo to a goose	بسیار ترسو
well-to-do <idiom>	بسیار ثروتمند
all right <idiom>	بسیار خوب
elongated	بسیار بلندولاغر
daylights	بسیار ترسناک
thank you very much	بسیار ممنونم
supersubtlety	زرنگی بسیار
polyhistor	بسیار دانی
polygram	شکل بسیار خط
polygonal	بسیار پهلو
polygonal	بسیار گوشه
polychromic	بسیار رنگ
polychromatic	بسیار رنگ
pointdovice	بسیار درست
point device	بسیار درست
pleophagous	بسیار خوار
pianissimo	بسیار اهسته
perfervid	بسیار باحرارت
peracute	بسیار سخت
peracute	بسیار حاد
overripe	بسیار رسیده
overrefinement	تصفیه بسیار
oliguresis	پیشاب بسیار کم
polyhistor	دانش بسیار
polyphagous	بسیار غذا
superheat	بسیار گرم
superfine	بسیار فریف
supereminent	بسیار بلند
sizzler	بسیار گرم
punctuality	دقت بسیار
primordiality	قدمت بسیار
prepotent	بسیار توانا
prepotency	نفوذ بسیار
precisionist	بسیار دقیق
precipitancy	تعجیل بسیار
polystome	جانور بسیار
polystomatous	جانور بسیار
polysemous	بسیار معنی
polysemia	بسیار معنایی
polyphonous	بسیار صدا
polyphonic	بسیار صدا
ogygian	بسیار کهنه
nymph	زن بسیار زیبا
primes	بسیار مهم
main	بسیار مهم
monstrosity	شرارت بسیار
monstrosities	شرارت بسیار
thoroughgoing	بسیار دقیق
colossal	بسیار بزرگ
excessive	بسیار یا بزرگ
tiny	بسیار کوچک
tiniest	بسیار کوچک
primed	بسیار مهم
whacking	بسیار عظیم
whackings	بسیار عظیم
prodigy	بسیار زیرک
prodigies	بسیار زیرک
herculean	بسیار دشوار
ravenous	بسیار گرسنه
primal	بسیار قدیمی
prime	بسیار مهم
lots	بسیار فراوان
priceless	بسیار گران
priceless	بسیار پر قیمت
tinier	بسیار کوچک
terrible	بسیار بد سهمناک
regiment	گروه بسیار
finest	بسیار اماده
polygon	بسیار پهلو
desperate	بسیار سخت
extra	بسیار خیلی
extra-	بسیار خیلی
extras	بسیار خیلی
polygons	بسیار پهلو
regiments	گروه بسیار
superb	بسیار خوب
superbly	بسیار خوب
oft	بسیار رخ دهنده
brilliant	بسیار درخشان

amazedly

باشگفت بسیار