Dictiornary-Farsi | بالابرنده فشار خون | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (10 milliseconds)

English	Persian
pressor	بالابرنده فشار خون


Search result with all words

uplift pressure	فشار بالابرنده
Other Matches

elevators	بالابرنده
elevator	بالابرنده
jack screw	پیچ بالابرنده
bucket elevator	دستگاه بالابرنده سطل
bucket hoist	دستگاه بالابرنده سطل
cabin pressure	فشار مطلق داخل هواپیما اختلاف فشار بین کابین واتمسفر پیرامون
pressurized cabin	اطاق فشار هوای هواپیما کابین فشار
compensating relief valve	شیر رها کننده فشار با شیرترمواستاتیک برای کاهش فشار تنظیم شده هنگامیکه روغن داغ است
pitot static system	سیستم نشان دهندهای که باترکیبی از فشار محلی تغذیه میشود اختلاف این دو فشار باسرعت نسبی فاهری متناسب است
pore pressure	فشارمنفذی فشار اب منفذی فشار خنثی
cabin pressurization safety valve	شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
compressor pressure ratio	نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
isopiestic	دارای فشار یکسان خط هم فشار
low head plant	نیروگاه ابی فشار ضعیف تاسیسات فشار ضعیف
piezoelectric	ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
energy absorber	مکانیسم ضربه گیری مکانیسم دفع فشار حرکت دستگاه دفع فشار
high voltage transformer	ترانسفورماتور فشار قوی مبدل فشار قوی
impluse level	سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
pitot pressure	فشار وارد به انتن فشارسنج هواپیما یا ناو فشار انتن فشارسنج
clear one's ears	متعادل کردن فشار نسبت به پرده گوشها هنگام شیرجه فشار متعادل در طرفین هنگام شیرجه در اب
low voltage distribution system	شبکه پخش فشار ضعیف تاسیسات پخش فشار ضعیف
hypobaric	مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
low pressure	فشار کم
tension	فشار
thrusting	فشار
tensions	فشار
water pressure	فشار اب
isobar	تک فشار
isobars	هم فشار
bunt	فشار با سر
isobars	تک فشار
pushed	فشار
exertions	فشار
exertion	فشار
pressure vessel	فشار
pushes	فشار
thrusts	فشار
push	فشار
isobar	هم فشار
growing pains	فشار
brunt	فشار
distraint	فشار
pressure	فشار
pressuring	فشار
pressing	فشار
total pressure	فشار کل
pressures	فشار
thrust	فشار
pressured	فشار
compression	فشار
stress	فشار
atmosphere	فشار جو
back iron	بن فشار
atmospheres	فشار جو
back pressure	پی فشار
weight	فشار
pressure curve	خم فشار
zip	فشار
zipped	فشار
pressure sense	حس فشار
hydraulic pressure	فشار اب
sense of pressure	حس فشار
press	فشار
ice push	فشار یخ
presses	فشار
atmospheric pressure	فشار جو
strain	فشار
strains	فشار
zipping	فشار
line of thrust	خط فشار
stresses	فشار
stroking	فشار با پا
stressing	فشار
fantod	فشار
pressor	فشار زا
stroke	فشار با پا
stroked	فشار با پا
strokes	فشار با پا
isopiestic	هم فشار
constraint	فشار
violence	فشار
barometric pressure	فشار جو
impacts	فشار
zips	فشار
impact	فشار
isobare	هم فشار
osmotic pressure	فشار اسمزی
air pressure gage	فشار سنج
hydraulic pressure test	ازمایش فشار اب
overpressure	فشار بیش از حد
ciderpress	سیب فشار
overvoltage	فشار زیاد
antiblackout suit	لباس ضد فشار اب
bearing pressure	فشار یاطاقان
platen	اهن فشار
carebaria	احساس فشار در سر
center of pressure	مرکز فشار
drop gage	فشار سنج
ciderpress	میوه فشار
platten	اهن فشار
measuring voltage	فشار سنجش
molding pressure	فشار قالب
cold water test pressure	ازمایش فشار اب
centre of pressure	مرکز فشار
ambient pressure	فشار محیط
central head	فشار مرکزی
molding pressure	فشار پرس
pressure of speech	فشار تکلم
piston pressure	فشار پیستون
pressure hull	بدنه ضد فشار
barometric pressure	فشار بارومتری
pressure gradient	گرادیان فشار
pore pressure	فشار درونی
back pressure	فشار متقابل
overvoltage	ازدیاد فشار
pressure gaverner	ناطم فشار
pressure face	سمت فشار
back wash	فشار عقب اب
pressure drop	افت فشار
pressure curve	منحنی فشار
barometric pressure	فشار هوا
pressure adjustment	تنظیم فشار
pressure head	ارتفاع فشار
atmospheric pressure	فشار اتمسفری
bearing pressure	فشار بردگاهی
pressure above the atmosphere	فشار بالای جو
atmospheric pressure	فشار هوا
piezometry	فشار سنجی
baroreceptor	گیرنده فشار
axial compression	فشار محوری
axial pressure	فشار اسهای
axial pressure	فشار مرکزی
axial thrust	فشار محوری
partial pressure	فشار جزیی
partial pressure	فشار جزئی
brush pressure	فشار زغال
loss of pressure	افت فشار
isobar surface	سطح هم فشار
internal pressure	فشار درونی
intermediate pressure	فشار متوسط
intermediate high voltage line	خط فشار متوسط
high potential	فشار قوی
intake pressure	فشار ورودی
insulation voltage	فشار ازمایش
initial pressure	فشار ابتدایی
head loss	افت فشار
group pressure	فشار گروهی
longitudinal compression	فشار طولی
flux density	تراکم فشار
forced draft	هوای با فشار
lateral pressure	فشار جانبی
kinetic pressure	فشار سینتیک
gage pressure	فشار گیج
gage pressure	فشار مانومتری
gossypium	داروی فشار
inflationary pressure	فشار تورمی
induction voltage	فشار القائی
impaction	فشار سخت
impact pressure	فشار اصابت
hydrostatic pressure	فشار ایستابی
hydrostatic pressure	فشار عمق
hydrostatic pressure	فشار عمق اب
hydrostatic pressure	فشار ایستائی
hydrostatic	مربوط به فشار اب
hydraulic pressure	فشار هیدرولیکی
high tension	فشار قوی
impluse voltage	فشار ضربهای
increase of pressure	افزایش فشار
high pressure	فشار زیاد
high pressure area	منطقه پر فشار
incompressible	فشار ناپذیر
inclined compression	فشار مایل
high pressure line	خط فشار قوی
high tension line	خط فشار قوی
high voltage line	خط فشار قوی
high tension magneto	مگنت پر فشار
manometer	فشار سنج
deflationary pressure	فشار انقباضی
deflationary pressure	فشار ضدتورمی
diastolic pressure	فشار دیاستولی
low voltage	فشار ضعیف
low tension magneto	مگنت کم فشار
low tension	فشار ضعیف
diffraction loading	منتجه فشار
direct pressure	فشار مستقیم
critical pressure	فشار بحرانی
cost push	فشار هزینه
manifold pressure	فشار گازگاه
compressive stress	فشار تراکمی
confined water	سفره اب با فشار
constant pressure	فشار ثابت
low voltage line	خط فشار ضعیف
contact pressure	فشار تماسی
contact pressure	فشار تماس
cost push	فشار قیمت
end thrust	فشار محوری
discharge pressure	فشار تخلیه
electric tension	فشار الکتریکی
low potential	فشار ضعیف
equilibrium pressure	فشار تعادلی