Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English
Persian
noontide
بالاترین نقطه
Search result with all words
zenith
بالاترین نقطه اسمان
Other Matches
junctions
محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
junction
محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
reference point
نقطه برگشت نقطه نشانی نقطه مبدا دهانه بندر
control point
نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
topmost
بالاترین
superlatives
بالاترین
upmost
بالاترین
uppermost
بالاترین
superlative
بالاترین
be-all and end-all
بالاترین
pull up point
نقطه بالا کشیدن هواپیما نقطه صعود برای تک یا رهاکردن بمب
foot spot
نقطه ای بین نقطه مرکزی و وسط جداره عقبی میز بیلیارد
triple point
نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
bearing
موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر جهت قطب نما
picture point
نقطه نشانی یا نقطه بازرسی موجود در روی عکس هوایی
ti;me to go
زمان حرکت هواپیمای رهگیراز نقطه شروع هدایت زمینی تا نقطه رهگیری
pointillism
شیوه نقاشی با نقطه رنگ نقطه چین کاری
line of vision
خط مستقیمی که نقطه زردچشم را به نقطه ثابتی وصل نماید
tiptop
بالاترین درجه
poop deck
بالاترین پل پاشنه
high watermark
بالاترین نشان اب
tip top
بالاترین درجه
maximum
بالاترین ماکسیمم
first water
بالاترین مقام
crest
بالاترین درجه
cresting
بالاترین درجه
upside
بالاترین قسمت
crests
بالاترین درجه
high-water mark
بالاترین داغ اب
topsail
بالاترین بادبان
top flight
بالاترین موفقیت
high-water marks
بالاترین داغ اب
royalmast
بالاترین دکل
highest price
بالاترین قیمت
high water mark
بالاترین داغ اب
switching
مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه
free drop
برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
zero
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeros
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeroes
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
aloft
در بالاترین نقطهء کشتی
maximum
بالاترین مقدار ماکسیمم
cresting
به بالاترین درجه رسیدن
to the nth degree
<idiom>
بالاترین وجه ممکن
quintessence
پنجمین و بالاترین عنصروجود
crest
به بالاترین درجه رسیدن
ne plus ultra
بالاترین درجه ذروه
crests
به بالاترین درجه رسیدن
tae guk
بالاترین فلسفه ورزشهای رزمی
upmost
عالی ترین بالاترین درجه
azimuth
موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر
marks
هدف نقطه اغاز نقطه فرود
load point
نقطه بارگذاری نقطه بار کردن
mark
هدف نقطه اغاز نقطه فرود
approached
فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approach
فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approaches
فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
highest occupied molecular orbital
بالاترین اوربیتال مولکولی اشغال شده
trucked
خودرو نظامی بالاترین بازوی دکل ناو
trucking
خودرو نظامی بالاترین بازوی دکل ناو
root
بالاترین دایرکتوری که از آن سایر دایرکتورها شاخه می شوند
top
بخش ای که در بالاترین قسمت چیزی قرار دارد
trucks
خودرو نظامی بالاترین بازوی دکل ناو
truck
خودرو نظامی بالاترین بازوی دکل ناو
roots
بالاترین دایرکتوری که از آن سایر دایرکتورها شاخه می شوند
top billing
بالاترین قسمت اگهی سینما صدر اعلان
pyramid spot
نقطه روی میز اسنوکر یابیلیارد انگلیسی میان فاصله نقطه مرکزی و وسط لبه بالایی میز
flash point
نقطه الوگیری نقطه افروزش
crossing point
نقطه تقاطع نقطه تلاقی
crossing points
نقطه تقاطع نقطه تلاقی
altar-stair
[بالاترین محل جایی که میز عشای ربانی در آن قرار دارد.]
homo
orbital occupiesmolecular highest بالاترین اوربیتال مولکولی اشغال شده
altar-steps
[بالاترین محل جایی که میز عشای ربانی در آن قرار دارد.]
holding point
نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
roll in point
نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
punctuation marks
علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
punctuation mark
علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
litter relay point
نقطه تعویض برانکاردکشها نقطه تعویض حمل مجروحین
point to point network
شبکه نقطه به نقطه
pointillism
نقاشی نقطه نقطه
point-to-point connection
اتصال نقطه به نقطه
clerestory
[ey]
[بالاترین قسمت دیوار روی طاق یا ستون بندی روی شبستان کلیسا]
clerastory
[ey]
[بالاترین قسمت دیوار روی طاق یا ستون بندی روی شبستان کلیسا]
overstorey
[بالاترین قسمت دیوار روی طاق یا ستون بندی روی شبستان کلیسا]
break up point
نقطه رهایی هلی کوپتر نقطه رهایی
PLV
الگوریتم فشرده سای ویدیو با بالاترین کیفیت که با ترتیب ویدیو تمام متحرک DVI کار میکند
lied
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lies
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lie
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
senior
مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
seniors
مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
speckle
نقطه نقطه یا خال خال کردن
polkadot
طرح نقطه نقطه خال خال
topgallant
سکوب بالای دکل کشتی بالاترین شکوب دکل کشتی وسایل بی مصرف کشتی
congress party (indian national congress
حزب کنگره- کنگره ملی هندبزرگترین حزب سیاسی هندوستان که در اواخر قرن 91 تاسیس شد و در حال حاضر با ارائه یک طرح سوسیالیستی برای جامعه بالاترین تعداد کرسی را درمجمع ملی هند داراست
pricking
نقطه
dotting
نقطه
specks
نقطه
punchation
نقطه
speck
نقطه
point to point
نقطه به نقطه
prick
نقطه
pricked
نقطه
pricks
نقطه
dot
نقطه
neel point
نقطه نل
dotty
نقطه نقطه
punctate
نقطه نقطه
ice point
نقطه یخ
punctulate
نقطه نقطه
ice melting point
نقطه یخ
punctum
نقطه
point
نقطه
point to point line
خط نقطه به نقطه
punctation
نقطه
speckle
نقطه
periods
نقطه
spot
نقطه
jotted
نقطه
jots
نقطه
two dots one dash line
خط دو نقطه یک خط
jot
نقطه
period
نقطه
stpular
نقطه نقطه
tittle
نقطه
ellipsis
سه نقطه
[...]
spotter
نقطه نقطه
full stops
نقطه
full stop
نقطه
spots
نقطه
check point
نقطه بازرسی
choice point
نقطه گزینش
cold spot
نقطه سرماگیر
indifference point
نقطه خنثی
inflection point
نقطه عطف
igniting point
نقطه احتراق
impact point
نقطه بارریزی
checkout point
نقطه وارسی
impact point
نقطه فرود
igniting point
نقطه اشتعال
ignition point
نقطه اشتعال
check point
نقطه مقابله
check point
نقطه ازمایش
compensation point
نقطه موازنه
image element
نقطه تصویر
image point
نقطه تصویر
ignition point
نقطه افروزش
impact point
نقطه اصابت
center
نقطه گره
firing point
نقطه اشتعال
intersection point
نقطه تلاقی
isoelectronic point
نقطه ایزوالکتریک
joining point
نقطه اتصال
jumping off place
نقطه یا مبداء
junction point
نقطه الحاق
break even point
نقطه عطف
lacuna
نقطه ابهام
lambda point
نقطه لاندایی
branchpoint
نقطه انشعاب
bp
نقطه جوش
landing spot
نقطه فرود
binary point
نقطه دودوئی
break off position
نقطه رهایی
break point
نقطه توقف
breakpoint
نقطه انفصال
inflexion point
نقطه عطف
burning point
نقطه اشتعال
initial point
نقطه اولیه
initial point
نقطه شروع
bubble point
نقطه جوش
initial point
نقطه اغاز
brittle point
نقطه شکنندگی
injection point
نقطه تزریق
intercept point
نقطه رهگیری
intersection point
نقطه تقاطع
gutty
نقطه دار
dots per inch
نقطه در هر اینچ
estimated position
نقطه براوردی
eutectic point
نقطه اوتکتیک
distributing point
نقطه توزیع
eutetic point
نقطه اتکتیک
exchange point
نقطه تعویض
exit point
نقطه خروج
exit point
نقطه مرگ
exit point
نقطه خروجی
directing point
نقطه نشانی
dewpoint
نقطه شبنم
death point
نقطه مرگ
extreme point
نقطه حدی
estimated position
نقطه تخمینی
equivalence point
نقطه هم ارزی
dot prompt
نقطه اعلان
dotter
نقطه گذار
dot pitch
درجه نقطه
punctuator
نقطه گذار
dpi
نقطه در هر اینچ
drop point
نقطه پرش
drop point
نقطه چکه
end point
نقطه پایانی
endmost
اقصی نقطه 0
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com