Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
zenith
بالاترین نقطه اسمان
Other Matches
noontide
بالاترین نقطه
junctions
محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
junction
محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
reference point
نقطه برگشت نقطه نشانی نقطه مبدا دهانه بندر
control point
نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
be-all and end-all
بالاترین
upmost
بالاترین
superlative
بالاترین
superlatives
بالاترین
topmost
بالاترین
uppermost
بالاترین
foot spot
نقطه ای بین نقطه مرکزی و وسط جداره عقبی میز بیلیارد
pull up point
نقطه بالا کشیدن هواپیما نقطه صعود برای تک یا رهاکردن بمب
triple point
نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
picture point
نقطه نشانی یا نقطه بازرسی موجود در روی عکس هوایی
bearing
موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر جهت قطب نما
ti;me to go
زمان حرکت هواپیمای رهگیراز نقطه شروع هدایت زمینی تا نقطه رهگیری
line of vision
خط مستقیمی که نقطه زردچشم را به نقطه ثابتی وصل نماید
pointillism
شیوه نقاشی با نقطه رنگ نقطه چین کاری
upside
بالاترین قسمت
first water
بالاترین مقام
crests
بالاترین درجه
cresting
بالاترین درجه
poop deck
بالاترین پل پاشنه
topsail
بالاترین بادبان
maximum
بالاترین ماکسیمم
crest
بالاترین درجه
high watermark
بالاترین نشان اب
royalmast
بالاترین دکل
tip top
بالاترین درجه
highest price
بالاترین قیمت
tiptop
بالاترین درجه
high water mark
بالاترین داغ اب
top flight
بالاترین موفقیت
high-water mark
بالاترین داغ اب
high-water marks
بالاترین داغ اب
switching
مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه
free drop
برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
zero
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeros
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeroes
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
ne plus ultra
بالاترین درجه ذروه
aloft
در بالاترین نقطهء کشتی
crest
به بالاترین درجه رسیدن
maximum
بالاترین مقدار ماکسیمم
crests
به بالاترین درجه رسیدن
cresting
به بالاترین درجه رسیدن
quintessence
پنجمین و بالاترین عنصروجود
to the nth degree
<idiom>
بالاترین وجه ممکن
upmost
عالی ترین بالاترین درجه
tae guk
بالاترین فلسفه ورزشهای رزمی
load point
نقطه بارگذاری نقطه بار کردن
mark
هدف نقطه اغاز نقطه فرود
marks
هدف نقطه اغاز نقطه فرود
approach
فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
azimuth
موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر
approached
فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approaches
فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
on high
در اسمان
on high
به اسمان
bluer
اسمان
sky
اسمان
blue
اسمان
heights
اسمان
heavens
اسمان
heaven
اسمان
firmament
اسمان
hypethral
رو به اسمان
height
اسمان
bluest
اسمان
skies
اسمان
the upper regions
اسمان
the blue
اسمان
welkin
اسمان
tramps
اسمان جل
tramped
اسمان جل
tramp
اسمان جل
highest occupied molecular orbital
بالاترین اوربیتال مولکولی اشغال شده
azure
اسمان نیلگون
planetarium
اسمان نما
thunders
اسمان غرش
olympus
اسمان بهشت
thunder
اسمان غرش
celestial sphere
کره اسمان
the kingdom of heaven
ملکوت اسمان
the round of heaven
گنبد اسمان
skyscraper
اسمان خراش
skyscrapers
اسمان خراش
thundered
اسمان غرش
lofts
کبوترخانه اسمان
the seventh heaven
اسمان هفتم
loft
کبوترخانه اسمان
heavenward
بطرف اسمان
the vault of heaven
گنبد اسمان
planetariums
اسمان نما
skyey
اسمان وار
bluest
اسمان نیلگون
blue
اسمان نیلگون
primum mobile
اسمان دهم
skiey
اسمان وار
sky scaper
اسمان خراش
heavenwards
سوی اسمان
sky scraper
اسمان خراش
uranorama
اسمان نما
bluer
اسمان نیلگون
skywards
سوی اسمان
heavenward
روبه اسمان
uranology
اسمان شناسی
mackerel sky
اسمان پیسه
skyward
بسوی اسمان
trucks
خودرو نظامی بالاترین بازوی دکل ناو
trucking
خودرو نظامی بالاترین بازوی دکل ناو
trucked
خودرو نظامی بالاترین بازوی دکل ناو
top
بخش ای که در بالاترین قسمت چیزی قرار دارد
truck
خودرو نظامی بالاترین بازوی دکل ناو
root
بالاترین دایرکتوری که از آن سایر دایرکتورها شاخه می شوند
top billing
بالاترین قسمت اگهی سینما صدر اعلان
roots
بالاترین دایرکتوری که از آن سایر دایرکتورها شاخه می شوند
ascension
عروج عیسی به اسمان
serene
متین اسمان صاف
heaven
هفت طبقه اسمان
heavens
عرش هفت اسمان
uranographic
وابسته به اسمان نگاری
heavens
هفت طبقه اسمان
uranographical
وابسته به اسمان نگاری
sky blue
رنگ ابی اسمان
heaven
عرش هفت اسمان
sky-high
خیلی بالا در اسمان
sky high
خیلی بالا در اسمان
hypaethral
بی پوشش روبه اسمان
the milky way
اسمان دره کاهکشان
pyramid spot
نقطه روی میز اسنوکر یابیلیارد انگلیسی میان فاصله نقطه مرکزی و وسط لبه بالایی میز
flash point
نقطه الوگیری نقطه افروزش
crossing point
نقطه تقاطع نقطه تلاقی
crossing points
نقطه تقاطع نقطه تلاقی
uranography
عالم شناسی اسمان نگاری
ascension day
روز عروج عیسی به اسمان
Milky Way
اسمان دره جاده شیری
starfinder
وسیله شناسایی ستارگان در اسمان
uranus
خدای اسمان فرزندزمین و پدرتیتان ها
it thunders
صدای اسمان غرغره میاید
homo
orbital occupiesmolecular highest بالاترین اوربیتال مولکولی اشغال شده
altar-steps
[بالاترین محل جایی که میز عشای ربانی در آن قرار دارد.]
altar-stair
[بالاترین محل جایی که میز عشای ربانی در آن قرار دارد.]
holding point
نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
roll in point
نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
snow blink
تکههای ابر سفید در اسمان یا صفحه رادار
astrodome
گنبد شیشهای که خلبان میتواند از وراء ان اسمان رامشاهده کند
sky glow
انعکاس نور یک جنگ افزار یاشعله دهانه ان در صفحه اسمان
litter relay point
نقطه تعویض برانکاردکشها نقطه تعویض حمل مجروحین
punctuation marks
علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
punctuation mark
علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
point-to-point connection
اتصال نقطه به نقطه
point to point network
شبکه نقطه به نقطه
pointillism
نقاشی نقطه نقطه
overstorey
[بالاترین قسمت دیوار روی طاق یا ستون بندی روی شبستان کلیسا]
clerastory
[ey]
[بالاترین قسمت دیوار روی طاق یا ستون بندی روی شبستان کلیسا]
clerestory
[ey]
[بالاترین قسمت دیوار روی طاق یا ستون بندی روی شبستان کلیسا]
break up point
نقطه رهایی هلی کوپتر نقطه رهایی
PLV
الگوریتم فشرده سای ویدیو با بالاترین کیفیت که با ترتیب ویدیو تمام متحرک DVI کار میکند
clear air turbulence
اشفتگی در اسمان فاقد ابر که معمولا در ارتفاعات بالا وهمراه با تغییر سرعت درنزدیکی مسیر خروج گازهامیباشد
thundered
اسمان غرش کردن باصدای رعد اسا ادا کردن
thunders
اسمان غرش کردن باصدای رعد اسا ادا کردن
thunder
اسمان غرش کردن باصدای رعد اسا ادا کردن
lie
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lies
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lied
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
senior
مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
seniors
مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
speckle
نقطه نقطه یا خال خال کردن
polkadot
طرح نقطه نقطه خال خال
skyward
بطرف اسمان بطرف بالا
topgallant
سکوب بالای دکل کشتی بالاترین شکوب دکل کشتی وسایل بی مصرف کشتی
congress party (indian national congress
حزب کنگره- کنگره ملی هندبزرگترین حزب سیاسی هندوستان که در اواخر قرن 91 تاسیس شد و در حال حاضر با ارائه یک طرح سوسیالیستی برای جامعه بالاترین تعداد کرسی را درمجمع ملی هند داراست
punctulate
نقطه نقطه
punctum
نقطه
point to point line
خط نقطه به نقطه
point to point
نقطه به نقطه
speckle
نقطه
punchation
نقطه
punctate
نقطه نقطه
dotting
نقطه
dot
نقطه
punctation
نقطه
prick
نقطه
point
نقطه
two dots one dash line
خط دو نقطه یک خط
dotty
نقطه نقطه
tittle
نقطه
neel point
نقطه نل
specks
نقطه
pricked
نقطه
pricking
نقطه
pricks
نقطه
speck
نقطه
spotter
نقطه نقطه
stpular
نقطه نقطه
ice point
نقطه یخ
ice melting point
نقطه یخ
ellipsis
سه نقطه
[...]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com