English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 25 (3 milliseconds)
English Persian
climber بالارونده
ascendant بالارونده
ascending بالارونده
ascender بالارونده
ollyo بالارونده
on the up grade بالارونده
scaler بالارونده
Other Matches
lift valve سوپاپ بالارونده
scansorial صعودی بالارونده
fastigiate راست بالارونده
exhalent بالارونده متصاعد
exhalant بالارونده متصاعد
elevated antenna انتن بالارونده
age ake دفاع بالارونده
chi jireugi ضربه بالارونده تکواندو
rising mine مین بالارونده دریایی
flagellum گیاه بالارونده وپیچی
fumitory نوعی گیاه بالارونده از تیر
age رده بندی سنی اسبها بالارونده
ages رده بندی سنی اسبها بالارونده
thermal target هوای گرم بالارونده برای بالون
basic type double tier formwork قالب بندی بالارونده با تختههای مشابه
mural crown ناجی که به نخستین بالارونده ازدیوار شهر دشمن داده میشد
cumulus ابرهای سفید متراکمی که باقائده تقریبا افقی وارتفاع قائم زیاد با راس گنبدی شکل که در مسیر جریانهای بالارونده قوی شکل میگیرند
cumuli ابرهای سفید متراکمی که باقائده تقریبا افقی وارتفاع قائم زیاد با راس گنبدی شکل که در مسیر جریانهای بالارونده قوی شکل میگیرند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com