Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English
Persian
set sail
بالا بردن بادبان
Search result with all words
halliard
طناب ویژه بالا و پایین بردن بادبان یاپرچم
Other Matches
upped
بالا بردن
lifted
بالا بردن
rallied
بالا بردن قی مت
lift
بالا بردن
uplifts
بالا بردن
uplift
بالا بردن
hoists
بالا بردن
upgrade
بالا بردن
ante
: بالا بردن
tweak
بالا بردن
lifting
بالا بردن
up
بالا بردن
jacks
بالا بردن
upping
بالا بردن
raise
بالا بردن
raises
بالا بردن
jack up
بالا بردن
tweaks
بالا بردن
tweaking
بالا بردن
raise of loom
بالا بردن
lifts
بالا بردن
tweaked
بالا بردن
upgraded
بالا بردن
elevates
بالا بردن
elevate
بالا بردن
uprear
بالا بردن
upraise
بالا بردن
hoisted
بالا بردن
jack
بالا بردن
hoist
بالا بردن
rally
بالا بردن قی مت
rallies
بالا بردن قی مت
promote
بالا بردن
promoted
بالا بردن
upgrades
بالا بردن
elevating
بالا بردن
upgrading
بالا بردن
promotes
بالا بردن
promoting
بالا بردن
hoisted
عمل بالا بردن
to further sales
فروش را بالا بردن
elevation
بالا بردن لوله
elevations
بالا بردن لوله
hoist
افراشتن بالا بردن
hoist
عمل بالا بردن
hoisted
افراشتن بالا بردن
raises
بالا بردن دستمزد
hoists
افراشتن بالا بردن
hoists
عمل بالا بردن
casual uplift
بالا بردن موقتی
flag hoist
بالا بردن پرچم
raise
بالا بردن دستمزد
ramp
بالا بردن یاپایین اوردن
ramps
بالا بردن یاپایین اوردن
top-ups
بالا بردن بوم جرثقیل
top-up
بالا بردن بوم جرثقیل
top up
بالا بردن بوم جرثقیل
jigging
بالا و پایین بردن طعمه در اب
high stick
بالا بردن غیرمجاز چوب
bilge
بالا بردن فشار داخل خن
screw up
زیاد بالا بردن اجاره
elate
بالا بردن محفوظ کردن
elevation of security
بالا بردن حاشیه امنیت
build-ups
بالا بردن توان رزمی نیروها
build-up
بالا بردن توان رزمی نیروها
build up
بالا بردن توان رزمی نیروها
pinches
محکم گرفتن بیش از حد گوی بولینگ کاستن سرعت اسب قایق را بیش از حد بطرف بادبان بردن
pinch
محکم گرفتن بیش از حد گوی بولینگ کاستن سرعت اسب قایق را بیش از حد بطرف بادبان بردن
equity financing
بالا بردن یا ایجاد سرمایه بافروش سهام
skies
زیاد بالا بردن توپ هوایی زدن
sky
زیاد بالا بردن توپ هوایی زدن
inflating
پراز گاز کردن زیاد بالا بردن مغرورکردن
inflates
پراز گاز کردن زیاد بالا بردن مغرورکردن
extensive cultivation
بالا بردن مقدارمحصول کشاورزی از طریق استفاده از زمین
inflate
پراز گاز کردن زیاد بالا بردن مغرورکردن
to beg
[of a dog holding up front paws]
التماس کردن
[سگی با بالا بردن پنجه های جلویی]
to sit up and beg
التماس کردن
[سگی با بالا بردن پنجه های جلویی]
stakhnovism
افزایش تولیداز طریق بالا بردن کمیت تولیدهر کارگر
mirror writing shadow reading
کامپیوتر میزبان با دو دیسک فیزیکی برای بالا بردن سرعت دسترسی
dapping
نوعی صید ماهی با بالا وپایین بردن طعمه تا مماس اب شود
sailed
کشتیرانی کردن بادبان برافراشتن بادبان حرکت در روی جاده یا دریا
sailings
کشتیرانی کردن بادبان برافراشتن بادبان حرکت در روی جاده یا دریا
sail
کشتیرانی کردن بادبان برافراشتن بادبان حرکت در روی جاده یا دریا
working sails
بادبان معمولی که با بادبان سبک یا سنگین در موقع تغییرشدت باد فرق دارد
foresail
بادبان عمده دگل جلو کشتی بادبان پایین
lifted
بالا بردن انگشت و رها کردن گوی بولینگ برای ایجاد پیچ
lifts
بالا بردن انگشت و رها کردن گوی بولینگ برای ایجاد پیچ
lifting
بالا بردن انگشت و رها کردن گوی بولینگ برای ایجاد پیچ
lift
بالا بردن انگشت و رها کردن گوی بولینگ برای ایجاد پیچ
put option
خیار بایع در مورد بالا بردن قیمت قبل از تسلیم مبیع ارزش پول تنزل کند
place utility
استفاده فیزیکی یا وضعی حالتی که موسسه تولیدی جهت بالا بردن سود خودحمل و نقل محصولش را نیزبر عهده بگیرد
elvate
بالا بردن بالابردن لوله حرکت دادن لوله جنگ افزار در برد
mark up
نرخ فروش را بالا بردن افزایش نرخ اجناس
customising
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customizes
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customised
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customized
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customizing
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customize
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customises
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
peripheral slots
شکافهای خالی که دربعضی کامپیوترها قرار دارندتا کارتهای مدار چاپی بتوانندبرای بالا بردن قابلیتهای سیستم بدون اصلاح سخت افزار مجهز شوند
antilift device
ماسوره ضد بلند کردن مین ماسوره ضد بالا بردن مین
imbibing
تحلیل بردن فرو بردن
imbibes
تحلیل بردن فرو بردن
to push out
پیش بردن جلو بردن
imbibe
تحلیل بردن فرو بردن
imbibed
تحلیل بردن فرو بردن
spinwriter
چاپگر کامپیوتر با کیفیت بالا نوع خاصی از چاپگرکامپیوتری با کیفیت بالا
masochism
لذت بردن از درد لذت بردن از جور وجفای معشوق یا معشوقه
vertically
از بالا به پایین یا حرکت بالا و پایین در زاویه راست افق
sailed
بادبان
sail
بادبان
vela
بادبان
velorum
بادبان
sailings
بادبان
inhaul
بادبان کش
batten pocket
بادبان
sailcloth
بادبان
brail
بادبان
inhauler
بادبان کش
sail area
سطح بادبان
gasket
بادبان بند
catboat
قایق تک بادبان
inhauler
ریسمان بادبان کش
main sail
بادبان اصلی
jackstay
بادبان بند
reefer
بادبان جمع کن
gaskets
بادبان بند
reefers
بادبان جمع کن
lateen sail
بادبان سه گوش
unfurling
بادبان گستردن
unfurls
بادبان گستردن
topsail
بالاترین بادبان
halliard
ریسمان بادبان
foot
پایین بادبان
to clew up
[ a sail
بالاکشیدن بادبان
unfurl
بادبان گستردن
jigger
بادبان کوچک
unfurled
بادبان گستردن
mizzen sail
بادبان پاشنه
lateen rig
بادبان 3 گوشه
to take in a reef
بادبان را تو گذاشتن
halyard
ریسمان بادبان
fill away
بادبان اراستن
foresail
بادبان سینه
cut of sail
برش بادبان
goosewing
دو پهلو بادبان
mainsail
بادبان اصلی
fill away
بادبان برافراشتن
the clouds above
ابرهای بالا یا بالا سر
rigged
بادگل و بادبان اراستن
frigates
کشتی بادبان دار
ship rigged
دارای بادبان مربع
frigate
کشتی بادبان دار
furl
پیچیدن و بستن بادبان
furled
پیچیدن و بستن بادبان
furling
پیچیدن و بستن بادبان
furls
پیچیدن و بستن بادبان
sail loft
جایگاه بادبان سازی
press of sail or canvas
بادبان بفراخور باد
shake-outs
باز کردن بادبان
under bare poles
با دکل خالی بی بادبان
afterleech
بادبان جلوی قایق
shake-out
باز کردن بادبان
topsoil
بادبان اصلی ناو
atrip
مربوط به بادبان برافراشته
shake out
باز کردن بادبان
flying jib
بادبان سه گوش کوچک
head sail
بادبان جلوی دکل
rigs
بادگل و بادبان اراستن
miz
واپسین بادبان کشتی
mainsail
بادبان اصلی کشتی
rig
بادگل و بادبان اراستن
airing
هوا خوری بادبان
luff
لبه جلویی بادبان
brail up
جمع کردن بادبان
skysail
بادبان فوقانی کشتی
clew
گوشه پایین بادبان
tackline
طناب بادبان جلو
head sail
بادبان جلو کشتی
dat
سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
tacit collusion
حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
flying dutchman
قایق بادبان دار 3 نفره
dumb barge
کرجی بی بادبان یابی موتور
head
دستشویی قایق بالای بادبان
staysail
بادبان 3 گوشه روی سیم
reefs
پیچیدن و جمع کردن بادبان
genoa
بادبان عریض برای مسابقه
gaff headed
بادبان چهارضلعی نیازمند به میله
foretoppsail
بادبان بالای شراع صدر
spinnaker
بادبان 3 گوشه بشکل بالن
foresail
بادبان سه گوش در جلوی دکل
back
تنظیم بادبان پشت کمان
backs
تنظیم بادبان پشت کمان
sky scraper
بادبان سه گوش بسیار بلند
reef
پیچیدن و جمع کردن بادبان
booms
تیر افقی وصل به بادبان
lateen sail
کشتی دارای بادبان سه گوش
mainsheet
طناب حافظ بادبان اصلی
jibs
بادبان سه گوشه جلوی دکل
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com