English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
elevator بالا دهنده لوله
elevators بالا دهنده لوله
Other Matches
elvate بالا بردن بالابردن لوله حرکت دادن لوله جنگ افزار در برد
elevations بالا بردن لوله
elevation بالا بردن لوله
elvate بالا دادن لوله
elevators سکان بالا دهنده
elevator سکان بالا دهنده
hunting حرکت سریع لوله تانک به بالا و پایین دراثر تعقیب خودکار با رادار
ratchet effect اثر چرخش دهنده مصرف بالا و استانداردبالای زندگی باسانی عوض نشدن
intubate لوله فروکردن در بوسیله لوله باز نگاه داشتن لوله گذاردن درentrust
hosing لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hose لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hoses لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosed لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
go devil لوله پاک کن مخصوص تمیز کردن لوله نفت
breech end انتهای لوله توپ یا تفنگ ابتدای جان لوله
muzzle burst ترکش گلوله در داخل لوله یاجلوی لوله توپ
thermionic tube لوله الکترونی که دران الکترون بوسیله حرارت دادن به الکترود منتشر میشود لوله گرمایونی
cannons لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
cannon لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
trimmer زینت دهنده تغییر عقیده دهنده بنابمصالح روز
jack ring حلقهای استوانهای که جهت نصب لوله جداریا بیرون کشیدن لوله از خاک به صورت طوق محافظ از ان استفاده میشود
vas deferens لوله خروجی بیضه لوله منی
rigatoni رشته فرنگی لوله لوله وکوتاه
sockets بست لوله دوراهی لوله
oviduct لوله رحمی لوله فالوپ
to pipeline با خط لوله لوله کشی کردن
spigot لب لوله که در لوله دیگری جا میافتد
water pipe لوله مخصوص لوله کشی اب
pipeline assets وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
angle of depression میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
extender توسعه دهنده ادامه دهنده
exhibitor نمایش دهنده ارائه دهنده
catalysts تشکیلات دهنده سازمان دهنده
conglutinative التیام دهنده جوش دهنده
bailer امانت دهنده کفیل دهنده
bailor امانت دهنده کفیل دهنده
catalyst تشکیلات دهنده سازمان دهنده
exhibitors نمایش دهنده ارائه دهنده
exhibiter نمایش دهنده ارائه دهنده
flash tube لوله حامل جرقه چاشنی لوله رابط چاشنی با خرج انفجار
back to battery برگشت لوله به حالت اول عمل برگشت لوله توپ
spinwriter چاپگر کامپیوتر با کیفیت بالا نوع خاصی از چاپگرکامپیوتری با کیفیت بالا
vertically از بالا به پایین یا حرکت بالا و پایین در زاویه راست افق
collimating sight دوربین نشانه روی لوله توپ به هدف دوربین منطبق کننده لوله و هدف
the clouds above ابرهای بالا یا بالا سر
dat سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
tacit collusion حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
apl یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
indicator نشان دهنده دستگاه نشان دهنده
pull up بالا کشیدن هواپیما بالا کشیدن
altitude azimuth عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
angle of traverse زاویه حرکت لوله در سمت زاویه سمت لوله
high burst ranging تنظیم تیر بروش ترکش بالا تنظیم تیر بروش تیر زمانی بالا
blast main لوله دم
blast pipe لوله دم
tubes لوله
duct لوله اب
tube لوله
cylinder لوله
cylinders لوله
cannons لوله
hosepipe لوله
sequacious لوله شو
discharge head سر لوله
hickey لوله خم کن
downtake لوله
drain pipe لوله
nozzle سر لوله اب
nozzles سر لوله اب
clip لوله
clipped لوله
tube cutter لوله بر
rouleau لوله
water pipe لوله اب
cannon لوله
conduits لوله
fire hose لوله اب
tubulation لوله
clips لوله
clippings لوله
pipe لوله
pipeline خط لوله
valve لوله
plumbers لوله کش
nose سر لوله
noses سر لوله
pipe line خط لوله
rolls لوله
rolled لوله
roll لوله
hose لوله
hosing لوله
pipelines خط لوله
ductile لوله شو
chimneys لوله
chimney لوله
valves لوله
stave لوله اب
bores لوله
bore لوله
spouting لوله
piped لوله
pipe cutter لوله بر
spout لوله
hoses لوله
spouted لوله
conduit لوله
hosed لوله
spouts لوله
pipe layer لوله کش
plumber لوله کش
pipe fitter لوله کش
subsoil pipe لوله زهکشی
plumbery لوله کشی
gas line لوله گاز
test tubes لوله ازمایش
gas man لوله کش گاز
pipy لوله دار
glass tube لوله شیشهای
foam inlet tube لوله ورودی کف
pipeline trench معبر خط لوله
tubular لوله دار
header pipe لوله زهکشی
gauge tube لوله پیتو
foam branch pipe لوله کف ساز
point bland از دهانه لوله
glazed ware pipe لوله لعابدار
gouging chisel مغار لوله
plumping لوله کشی
grip wrench اچار لوله
pitot tube لوله پیتو
test tube لوله ازمایش
gun barrel لوله توپ
gage tube لوله پیتو
gun barrel لوله تفنگ
pipe spanner اچار لوله
pipe cutter لوله قطع کن
flues لوله بخار
flues لوله اب گرم
observation pipe لوله پیزومتر
flue لوله بخار
flue لوله اب گرم
pipe laying لوله کشی
plumbing work لوله کشی
monkey wrench اچار لوله
metal conduit لوله حفاظ
mains water لوله اب اصلی
oil p لوله نفت
oil pipeline لوله نفت
pipe connection اتصال لوله
pipe clip گیره لوله
pipe bending device لوله خمکن
pipage لوله کشی
pezometer tube لوله پیزومتری
pezometer tube لوله فشارسنج
pipe fitter لوله نصب کن
pipe fitting لوله کشی
petrol pipe لوله بنزین
overflow pipe لوله سرریز
main sewer لوله اصلی
pipe reticulation لوله کشی
pipe straightner لوله راستکن
inductile لوله نشو
nozzle لوله خرطومی
pipeage لوله کشی
nozzles لوله خرطومی
pipehead انتهای خط لوله
pipehead مقصدخطوط لوله
pipelike لوله مانند
hoseline لوله لاستیکی
flange پیوند لوله
inductor hose لوله رابط
main pipe لوله اصلی
lamp chimney لوله لامپا
pipe tongs لوله گیر
pipe vice لوله گیر
pipe wrench لوله گیر
barrel لوله توپ
intube در لوله گذاشتن
barrels لوله توپ
interlocking pipe لوله هم بند
pipe wrench اچار لوله
flanges پیوند لوله
boring pipe لوله حفاری
spouts لوله خروجی
air vessel لوله تنفسی
air tube لوله هوا
air pipe لوله هوا
air inlet pipe لوله هواگیر
air channel لوله هوا
adopter لوله اتصالی
absorption tube لوله جذب
absorption countertube لوله جذب
chamber خزانه لوله
chambers خزانه لوله
muzzle دهانه لوله
spouting لوله خروجی
spouted لوله خروجی
pipe cleaner لوله پاک کن
blind pipe لوله کور
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com