English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 160 (8 milliseconds)
English Persian
saleswoman بانوی فروشنده
saleswomen بانوی فروشنده
Other Matches
vendors فروشنده کالاهای نظامی طرف فروشنده قرارداد
vendor فروشنده کالاهای نظامی طرف فروشنده قرارداد
Madonna بانوی من
Madonnas بانوی من
viscountesses بانوی ویکنت
duchesses بانوی دوک
mistress of the seas بانوی دریاها
baronesses بانوی بارون
baroness بانوی بارون
viscountess بانوی ویکنت
materfamilas بانوی خانه
signora بانوی محترمه
duchess بانوی دوک
viscountcy بانوی ویکنت
mistress of the house بانوی خانه
materfamilias بانوی خانه
hostess زن مهماندار بانوی صاحبخانه
hostesses زن مهماندار بانوی صاحبخانه
rectrix بانوی کشیش بخش
guinevere زن ارتورپادشاه و بانوی لنسلت
chatelain بانوی حاکم قلعه
matron of honor بانوی محترمه ملازم عروس
congresswomen بانوی عضو کنگره امریکا
peeress زوجه سناتور بانوی اشرافی
congresswoman بانوی عضو کنگره امریکا
peeresses زوجه سناتور بانوی اشرافی
lady paramount بانوی سرپرست مسابقه تیراندازی زنان
toastmistress بانوی معرفی کننده ناطق سرمیز غذا
mothers help زنی که بانوی خانه رادرپرستاری کودکانش یاری میکند
suppliers فروشنده
sales man فروشنده
saleswomen زن فروشنده
alienator فروشنده
bargainer فروشنده
frontsman فروشنده
saleswoman زن فروشنده
monger فروشنده
salesman فروشنده
salesmen فروشنده
supplier فروشنده
sales woman فروشنده زن
dealer فروشنده
salesperson فروشنده
dealers فروشنده
salespeople فروشنده
salespersons فروشنده
vendor فروشنده
vendors فروشنده
salesgirls فروشنده
salesgirl فروشنده
sales clerks فروشنده
seller فروشنده
shopman فروشنده
sellers فروشنده
sales clerk فروشنده
vender فروشنده
sales man فروشنده سیار
counter jumper فروشنده دکان
duopoly در انحصار دو فروشنده
seller's option اختیار فروشنده
marginal seller فروشنده نهائی
traveling salesman فروشنده سیار
traveling man فروشنده سیار
tallyman فروشنده اقساطی
seller's option انتخاب فروشنده
supplier evaluation ارزیابی فروشنده
seller's market بازار فروشنده
sellers surplus مازاد فروشنده
computer vendor فروشنده کامپیوتر
computer salesman فروشنده کامپیوتر
salesclerk فروشنده مغازه
runners فروشنده سیار
dealers فروشنده معاملات چی
runner فروشنده سیار
dealer فروشنده معاملات چی
caveat venditor اخطار به فروشنده
tipsters فروشنده اطلاعات در شرطبندی
plumassier فروشنده پرهای ارایشی
third party vendor فروشنده دسته سوم
offeror فروشنده عرضه کننده
aytomobile dealer فروشنده یا دلال اتومبیل
touts فروشنده اطلاعات شرطبندی
touting فروشنده اطلاعات شرطبندی
touted فروشنده اطلاعات شرطبندی
tout فروشنده اطلاعات شرطبندی
haberdasher فروشنده لباس مردانه
herbist فروشنده گیاهان طبی
herbalists فروشنده گیاهان طبی
outfitter فروشنده لوازم شکار
trinketer فروشنده جواهر بدلی
outfitters فروشنده لوازم شکار
stationer فروشنده لوازم التحریر
stationers فروشنده لوازم التحریر
herbalist فروشنده گیاهان طبی
haberdashers فروشنده لباس مردانه
ironmonger فروشنده اهن الات
bottlegger فروشنده مشروب قاچاق
tipster فروشنده اطلاعات در شرطبندی
caveat venditor ملتفت بودن فروشنده
ironmongers فروشنده اهن الات
hardwareman فروشنده افزارواسباب فلزی
cutler فروشنده الات برنده
supplier at arm's length فروشنده آزاد [اقتصاد]
herborist فروشنده گیاهان طبی
counterbid جواب خریداربه فروشنده
ex warehouse تحویل در انبار فروشنده
staplers فروشنده پشم وپنبه وامثال ان
stapler فروشنده پشم وپنبه وامثال ان
suppliers rating درجه بندی نمودن فروشنده ها
tipster فروشنده اسرار واطلاعات محرمانه
tipsters فروشنده اسرار واطلاعات محرمانه
asking price قیمت مورد مطالبهی فروشنده
clerks کارمند دفتری فروشنده مغازه
clerk کارمند دفتری فروشنده مغازه
corsetiere فروشنده شکم بند زنانه
value added reseller فروشنده تکمیلی دسته دوم
hawker فروشنده دوره گرد وجار زن
gold import point طلای خالص به فروشنده میدهد
hawkers فروشنده دوره گرد وجار زن
drysalter فروشنده مواد شیمیایی وگوشت وترشی
private treaty معامله کالا یا توافق فروشنده وخریدار
price taker خریدار یا فروشنده جزء گیرنده قیمت
represented عمل کردن به عنوان فروشنده برای یک محصول
vendor کمپانی فروش وسائل جانبی کامپیوتر فروشنده
represents عمل کردن به عنوان فروشنده برای یک محصول
represent عمل کردن به عنوان فروشنده برای یک محصول
vendors کمپانی فروش وسائل جانبی کامپیوتر فروشنده
right of stoppage in transitu حق امتناع از تسلیم مال التجاره در حال حمل برای فروشنده
caveat venditor یعنی فروشنده مسئول معایب کالای فروخته شده میباشد
tie in sales حالتی که دران فروشنده چند کالا رابصورت مجموعه میفروشد
seller's market بازاری که در ان اختیار معامله وتصمیم گیری در دست فروشنده است
del credere ضمانت فروشنده حق العمل کار نسبت به معتبر بودن خریدار
ex works یک از قراردادهای اینکوترمز که در ان فروشنده کالا را در محل خود به خریدار تحویل میدهد
free on quay قراردادی که دران فروشنده کالا رادراسکله بندر مقصد تحویل میدهد
discount register دفتر ثبت تخفیفها و امتیازاتی که از طرف فروشنده به خریدار داده شده است
ex quay یکی ازقراردادهای اینکوترمز که دران فروشنده کالا را در بندرمقصد به خریدار تحویل میدهد
ex ship یکی ازقراردادهای اینکوترمز که دران فروشنده کالا را در بندرمقصد و درکشتی به خریدارتحویل میدهد
particular lien حق حبس مخصوص حق حبسی است برای فروشنده یا سازنده کالای بخصوص نسبت به ان کالا
free on rail قراردادی که در ان فروشنده کالا را درایستگاه راه اهن کشور مبداء به خریدار تحویل میدهد
free carrier یکی از قرارداد-های اینکوترمزکه در ان فروشنده کالا را به اولین حمل کننده تحویل می نماید
delivered at frontier یکی ازقراردادهای اینکوترمز که دران فروشنده کالای موردمعامله را در مرز تعیین شده تحویل میدهد
c.i.f. یکی از قراردادهای اینکوترمز که در ان فروشنده کالا را به هزینه خود و باپرداخت حق بیمه لازم در بندرمقصد به خریدار تحویل میدهد
S HTTP سیستمی که خط امنیتی بین جستجوگر کاربر و وب سایت فروشنده ایجاد تا به کاربران امکان پرداخت قیمت کالاها از طریق اینترنت بدهد
building material dealer فروشنده مصالح ساختمان دلال مواد اولیه ساختمان
secure encryption payment protocol سیستمی که یک اتصال امن بین جستجوگرکاربر ووب سایت فروشنده ایجاد میکند تا کاربران بتوانند قیمت کالاها را روی اینترنت بپردازند
delivered duty paid یکی از قراردادهای اینکوترمز که در ان فروشنده کلیه اقدامات لازم از جمله پرداخت عوارض را بعمل اورده و کالای مورد معامله را در محل خریدار به اوتحویل میدهد
disclaimers عبارتی که مربوط به بسیاری از محصولات نرم افزاری است و بیانگر مسئول نبودن فروشنده در قبال ضررهای تجاری متحمل شده بخاطراستفاده از محصول میباشد
disclaimer عبارتی که مربوط به بسیاری از محصولات نرم افزاری است و بیانگر مسئول نبودن فروشنده در قبال ضررهای تجاری متحمل شده بخاطراستفاده از محصول میباشد
STT نشانه تامین اتصال امن بین جستجوگر کاربر و وب سایت فروشنده که به کاربر امکان پرداخت قیمت برای اینترنت میدهد
SEPP سیستم تامین کننده خط امن بین جستجوگری کاربر و وب سایت فروشنده که به کاربر امکان فروش کالاها از طریق اینترنت میدهد
imperfect competition حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
secure transaction technology سیستم ساخت ماکروسافت برای ایجار اتصال ایمن بین جستجوگر کاربر و وب سایت فروشنده که به کاربر امکان پرداخت قیمت کالاها روی اینترنت میدهد
kinked demand curve و اگر فروشنده قیمت کالا راکاهش دهد فروش وی بیشترنخواهد شد زیرا سایرفروشندگان قیمت خود راپائین اورده و از کاهش قیمت تبعیت میکنند .
compensation trading معاملهای که در ان فروشنده ماشین الات کارخانه متعهد میگردد تامحصول ان ماشین الات راخریداری نماید
root of title منشاء سمت در CL فروشنده اراضی بایدترتیب ایادی را ضمن 03سال گذشته در موقع معامله روشن و منشاء سمت مالکیت خود را مشخص کند
colporteur کتاب فروش دوره گرد فروشنده دوره گرد
vendor سخت افزار یا نرم افزاری که با سخت افزار یا نرم افزار فروشنده دیگر هم کار میکند
vendors سخت افزار یا نرم افزاری که با سخت افزار یا نرم افزار فروشنده دیگر هم کار میکند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com