Total search result: 202 (10 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
data bank |
بانک اطلاعاتی |
data banks |
بانک اطلاعاتی |
|
|
Other Matches |
|
counterintelligence survey |
بررسی ضد اطلاعاتی تحقیقات ضد اطلاعاتی |
rediscount rate |
نرخ بهره در مورد وامی که بانک تجارتی از بانک مرکزی می گیرد |
reserve requirement |
مقدار ودیعه مالی که هر بانک تجارتی در بانک مرکزی بایدداشته باشد |
I work in a bank, or more precisely at Melli Bank. |
من در بانک کار میکنم یا دقیقتر بگویم در بانک ملی. |
giros |
روشی جهت انتقال پول از یک بانک به بانک دیگر |
giro |
روشی جهت انتقال پول از یک بانک به بانک دیگر |
world bank |
بانک جهانی یا بانک بین المللی تجدید ابادانی و توسعه که هدفش کمک به کشورهای عضو برای رشداقتصادی از طرق مختلفه میباشد |
available cash |
موجودی بانک بدون در نظرگرفتن چکهایی که در دست مشتریان است و هنوز به بانک ارائه نشده است |
area assessment |
ارزیابی اطلاعاتی منطقه عملیات ارزیابی منطقه ازنظر اطلاعاتی |
intelligence summary |
خلاصه اطلاعاتی |
intelligence annex |
پیوست اطلاعاتی |
intelligence cycle |
مدار اطلاعاتی |
information system |
سیستم اطلاعاتی |
information service |
سرویس اطلاعاتی |
information service |
خدمت اطلاعاتی |
information routing |
مسیریابی اطلاعاتی |
information networks |
شبکههای اطلاعاتی |
information bits |
بیتهای اطلاعاتی |
information banks |
بانکهای اطلاعاتی |
agent net |
شبکه اطلاعاتی |
agents |
عامل اطلاعاتی |
agent |
عامل اطلاعاتی |
bulletins |
نشریه اطلاعاتی |
knowledge work |
کار اطلاعاتی |
knowledge industries |
صنایع اطلاعاتی |
bulletin |
نشریه اطلاعاتی |
cumpuserve |
سرویس اطلاعاتی کامپیوتر |
helpdesk |
میز کمک [اطلاعاتی] |
dual agent |
عامل اطلاعاتی دو جانبه |
on line information service |
سرویس اطلاعاتی مستقیم |
help desk |
میز کمک [اطلاعاتی] |
in on <idiom> |
اطلاعاتی داشتن درمورد |
periodic intelligence report |
گزارش نوبهای اطلاعاتی |
double agents |
عامل اطلاعاتی دو جانبه |
automated intelligence file |
پرونده اطلاعاتی کامپیوتری |
intelligence summary |
خلاصه وضعیت اطلاعاتی |
double agent |
عامل اطلاعاتی دو جانبه |
officers call |
نشریه اطلاعاتی مخصوص افسران |
association in information systems |
انجمن متخصصین سیستمهای اطلاعاتی |
aisp |
انجمن متخصصین سیستمهای اطلاعاتی |
shannon |
اندازه محتوای اطلاعاتی یک ارسال |
irm |
Resourese Informationمدیر منابع اطلاعاتی anager |
have something on someone <idiom> |
اطلاعاتی درموردکار خطای شخص داشتن |
inside information |
اطلاعاتی که بمردمان بیرون داده میشود |
list |
چاپ یا نمایش دادن موضوعات اطلاعاتی خاص |
shirt-tails |
اطلاعاتی که در آخر مقالهی روزنامه افزوده میشو |
shirt-tail |
اطلاعاتی که در آخر مقالهی روزنامه افزوده میشو |
We would appreciate it if you could provide us with some information about ... |
ما سپاسگزار می شویم اگر اطلاعاتی در باره ... به ما ارائه کنید. |
the source |
خدمات سودمند اطلاعاتی وقابل دسترس برای مشترکین |
compuserve |
یکی از مهمترین سرویسهای اطلاعاتی line-on وابسته به آمریکا |
qube |
تسهیلات اطلاعاتی که قسمتی از یک سیستم پیشرفته کابل تلویزیونی است |
reveal |
نمایش اطلاعاتی که پنهان شده بودند پس ازاینکه شرط برقرار شد |
revealed |
نمایش اطلاعاتی که پنهان شده بودند پس ازاینکه شرط برقرار شد |
cirvis |
دستورات مخابراتی که برای گزارش مشاهدات اطلاعاتی تهیه می شوند |
ip |
شرکت یا کاربری که اطلاعاتی درباره استفاده سیستم ویدیویی است |
status |
ثباتی که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت وسیله جانبی باشد |
reveals |
نمایش اطلاعاتی که پنهان شده بودند پس ازاینکه شرط برقرار شد |
headers |
پانچ کارت حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهای مجموعه |
status |
کلمهای حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت وسیله جانبی باشد |
header |
پانچ کارت حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهای مجموعه |
checks |
چک بانک |
checked |
چک بانک |
check |
چک بانک |
banks |
بانک |
bank |
بانک |
status |
یک بیت در کلمه که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت و نتیجه یک عملیات است |
aspects |
کارتی که حاوی اطلاعاتی درباره متن ها در سیستم بازیابی اطلاعات است |
aspect |
کارتی که حاوی اطلاعاتی درباره متن ها در سیستم بازیابی اطلاعات است |
master |
اولین کارت پانج در بسته که حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهاست |
masters |
اولین کارت پانج در بسته که حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهاست |
mastered |
اولین کارت پانج در بسته که حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهاست |
world bank |
بانک جهانی |
state bank |
بانک استان |
monopoly bank |
بانک انحصاری |
shroff |
بانک دار |
national bank |
بانک ملی |
mortgage bank |
بانک رهنی |
bankbook |
کتابچه بانک |
bankbill |
برات بانک |
memory bank |
بانک حافظه |
piggy bank <idiom> |
بانک کوچک |
loan bank |
بانک استقراضی |
saving bank |
بانک پس انداز |
germplasm bank |
بانک گونه ها |
remitting bank |
بانک واگذارنده |
development bank |
بانک توسعه |
loan bank |
بانک وامی |
central bank |
بانک مرکزی |
state bank |
بانک دولتی |
bankroll |
سرمایه بانک |
bank |
بانک ضرابخانه |
bank |
در بانک گذاشتن |
banks |
بانک ضرابخانه |
banks |
در بانک گذاشتن |
intermediary bank |
بانک میانجی |
clearing bank |
بانک پس انداز |
clearing banks |
بانک پس انداز |
banker |
بانک دار |
bankers |
بانک دار |
bank of deposit |
بانک پس انداز |
bank failures |
ورشکستگی بانک |
data bank |
بانک داده ها |
authorized bank |
بانک مجاز |
bank asset |
دارائی بانک |
bank overdraft |
بدهی به بانک |
merchant banks |
بانک بازرگانی |
merchant bank |
بانک بازرگانی |
data bank |
بانک اطلاعات |
data banks |
بانک داده ها |
bank stock |
سهام بانک |
bank bill |
برات بانک |
data banks |
بانک اطلاعات |
bank rate |
نرخ بانک |
providers |
شرکت یا کاربری که منبع اطلاعاتی برای استفاده در سیستم ویدیویی فراهم میکند. |
provider |
شرکت یا کاربری که منبع اطلاعاتی برای استفاده در سیستم ویدیویی فراهم میکند. |
devices |
کلمه داده ارسالی از وسیلهای که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت فعلی اش است |
approved data |
سوابق و اطلاعاتی که میتوانندبرای تعیین مراحل تعمیرات یاتغییرات هواپیمای ویژهای بکارروند |
device |
کلمه داده ارسالی از وسیلهای که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت فعلی اش است |
negotiating bank |
بانک معامله کننده |
stakeholder |
نگهدارنده بانک در قمار |
German Central Bank |
بانک مرکزی آلمان |
to pay in |
بحساب بانک گذاشتن |
paying bank |
بانک پرداخت کننده |
presenting bank |
بانک ارائه کننده |
approved bank |
بانک تایید شده |
Where is the nearest bank? |
نزدیکترین بانک کجاست؟ |
to place money in the bank |
پول در بانک گذاشتن |
croupiers |
کمک صاحب بانک |
bankable |
قابل پذیرش در بانک |
deposit in the bank |
در بانک به ودیعه گذاردن |
account |
حساب داشتن در بانک |
federal reserve bank |
بانک فدرال رزرو |
deposit with the bank |
در بانک ودیعه گذاردن |
bank of issue |
بانک ناشر اسکناس |
export import bank |
بانک صادرات واردات |
croupier |
کمک صاحب بانک |
drawen on the national bank |
عهده بانک ملی |
bank balance sheet |
تراز نامه بانک |
confirming bank |
بانک تائید کننده |
deposits |
به حساب بانک گذاشتن |
accepting bank |
بانک قبولی نویس |
issuing bank |
بانک گشاینده اعتبار |
issuing bank |
بانک صادر کننده |
collecting bank |
بانک وصول کننده |
accepting bank |
بانک قبول کننده |
deposit |
به حساب بانک گذاشتن |
advising bank |
بانک ابلاغ کننده |
bankable |
نقد شدنی در بانک |
CDs |
وسیله مکانیکی که با استفاده از اشعه لیزر باریک اطلاعاتی را از روی سطح دیسک می خواند |
CD |
وسیله مکانیکی که با استفاده از اشعه لیزر باریک اطلاعاتی را از روی سطح دیسک می خواند |
accepting bank |
بانک پذیرنده حواله یابرات |
bank |
رویهم انباشتن در بانک گذاشتن |
bank capital requirement |
سرمایه مورد نیاز بانک |
bank for international settlements |
بانک پرداختهای بین المللی |
banks |
رویهم انباشتن در بانک گذاشتن |
Which bank do you bank with? |
در کدام بانک حساب دارید؟ |
stop payment |
دستور عدم پرداخت چک به بانک |
time deposits |
مطالبه نقدی موجل از بانک |
bankbook |
دفترحساب بانک دفترچه بانکی |
blood bank |
بانک جمع اوری خون |
depositor |
کسیکه پول در بانک میگذارد |
opening bank |
بانک باز کننده اعتبار |
Which bank do you bank with? |
با کدام بانک کار می کنید؟ |
blood banks |
بانک جمع اوری خون |
I have entangled myself with the banks . |
خودم را گرفتار بانک ها کردم |
header |
بسته داده که پیش از ارسال فرستاده میشود تا اطلاعاتی درباره قصد و مسیر تامین کند |
headers |
بسته داده که پیش از ارسال فرستاده میشود تا اطلاعاتی درباره قصد و مسیر تامین کند |
Q Channel |
یکی از هشت کانال اطلاعاتی که داده مشخص کننده شیار و زمان گردش مطلق را نگهداری میکند |
bank |
انتخاب بانک حافظه مخصوص از یک گروه |
faro |
نوعی بازی قمار شبیه بانک |
Bank for International Settlements [BIS] |
بانک تسویه پرداخت بین المللی |
banks |
انتخاب بانک حافظه مخصوص از یک گروه |
cashier's check |
چکی که بانک عهده خود بکشد |
This check is on bank Melli . |
این چه بعهده بانک ملی است |
Does the bank acknowledge your signature ? |
آیا بانک امضای شما را قبول دارد ؟ |
counter check |
چکی که فقط کشنده چک میتواند ان را از بانک بگیرد |
cancelled cheque |
چکی که وجه ان را بانک به اورنده چک پرداخته است |
request |
متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد جدیداست واز کاربرمی خواهد که متن را بررسی کندوتوضیحات اضافی را ایجاد کند |
requesting |
متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد جدیداست واز کاربرمی خواهد که متن را بررسی کندوتوضیحات اضافی را ایجاد کند |
requests |
متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد جدیداست واز کاربرمی خواهد که متن را بررسی کندوتوضیحات اضافی را ایجاد کند |
requested |
متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد جدیداست واز کاربرمی خواهد که متن را بررسی کندوتوضیحات اضافی را ایجاد کند |
electronic |
استفاده ازکامپیوتر برای انتقال پول از بانک و برعکس |
opening hours |
ساعاتی که بانک، کتابخانه و سایر مراکز باز می شود. |
inclearing |
همه چکهایی که در بانک درمعاملات پایاپای بایدپول انهارابپردازد |
fractional reserve banking |
بانک باید 02دلار ذخیره قانونی داشته باشد |
big five |
پنج بانک معتبر انگلستان یعنی بانکهای میدلند |
bank giro |
همکاری بانک و اداره پست جهت انتقال پول |
lombard street |
خیا بان صرافان و بانک دارهادر شهر لندن |
burned |
کلمه رمز برای تعیین اینکه عامل مخفی اطلاعاتی در معرض کشف قرار گرفته یا قابلیت اعتمادبه او کم شده است |
RIFF |
فایل که حاوی اطلاعاتی است که با قالب فایل RIFF فرمت میشود |
bank rate |
مظنه رسمی تنزیل که توسط بانک مرکزی تعیین میشود |
break the bank <idiom> |
بانک زدن (ازراه شرط بندی به پول زیاد رسیدن) |
assembly |
زبان برنامه سازی ای که اطلاعاتی که به زبان ماشین تبدیل می کنند |
feedback |
اطلاعاتی از یک منبع که برای تغییر دادن چیزی یا تامین پیشنهادی برای آن میباشد |
design phase |
فرایند توسعه یک سیستم اطلاعاتی براساس نیازمندیهای سیستم از قبل تاسیس شده |
executive information system |
نرم افزار ساده برای استفاده حاوی اطلاعاتی برای مدیر یا خصوصیاتی از شرکت |
poaching |
دسترسی به لیست ها که فایل یا برنامه ها به منظورجستجوی اطلاعاتی که استفاده کننده مستحق دسترسی به انها نیست |
eft |
سیستمی که در آن کامپیوتر ها برای ارسال و دریافت پول به بانک استفاده میشوند |
Internetwork Packet Exchange |
پروتکل شبکه توسعه یافته توسط Novell که برای ارسال بستههای اطلاعاتی روی شبکه است |
IPX |
پروتکل شبکه توسعه یافته توسط Novell که برای ارسال بستههای اطلاعاتی روی شبکه به کار می رود |