Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
bank for international settlements
بانک پرداختهای بین المللی
Other Matches
balance of international payments
تراز پرداختهای بین المللی
international balance of payments
تراز پرداختهای بین المللی
balance of international payment
موازنه پرداختهای بین المللی
world bank
بانک جهانی یا بانک بین المللی تجدید ابادانی و توسعه که هدفش کمک به کشورهای عضو برای رشداقتصادی از طرق مختلفه میباشد
Bank for International Settlements
[BIS]
بانک تسویه پرداخت بین المللی
stage payments
پرداختهای مرحلهای پرداختهای که در چند مرحله صورت میگیرد
international finance corporation
شرکت مالی بین المللی شرکت تاسیس شده به وسیله بانک جهانی که هدفش تشویق و ترویج موسسات تولیدی بخش خصوصی درکشورهای توسعه نیافته است
international development association
مجمع بین المللی توسعه مجمعی است وابسته به بانک جهانی که به منظور کمک به کشورهای توسعه نیافته ایجاد شده است
reserve requirement
مقدار ودیعه مالی که هر بانک تجارتی در بانک مرکزی بایدداشته باشد
rediscount rate
نرخ بهره در مورد وامی که بانک تجارتی از بانک مرکزی می گیرد
giro
روشی جهت انتقال پول از یک بانک به بانک دیگر
giros
روشی جهت انتقال پول از یک بانک به بانک دیگر
I work in a bank, or more precisely at Melli Bank.
من در بانک کار میکنم یا دقیقتر بگویم در بانک ملی.
available cash
موجودی بانک بدون در نظرگرفتن چکهایی که در دست مشتریان است و هنوز به بانک ارائه نشده است
annuity
پرداختهای سالانه
transfer payments
پرداختهای انتقالی
coupon payments
پرداختهای کوپنی
arrears
پرداختهای معوق
progress payments
پرداختهای پیشرفت کار
government transfer payments
پرداختهای انتقالی دولت
cash plans
طرح پرداختهای نقدی
international practice
عرف بین المللی روش جاری بین المللی
progress payments
پرداختهای موقت یا علی الحساب
deferred payment credit
اعتبار برای پرداختهای معوق
factor payments
پرداختهای عوامل تولید مانند
net tax revenue
مالیات منهای پرداختهای انتقالی
international loans
استقراض بین المللی بدهیهای بین المللی
bank
بانک
banks
بانک
checked
چک بانک
checks
چک بانک
check
چک بانک
internationals
بین المللی
international
بین المللی
international line
خط بین المللی
bankbook
کتابچه بانک
bank of deposit
بانک پس انداز
authorized bank
بانک مجاز
bankbill
برات بانک
bank asset
دارائی بانک
bank stock
سهام بانک
bank overdraft
بدهی به بانک
bank failures
ورشکستگی بانک
bank bill
برات بانک
bankroll
سرمایه بانک
state bank
بانک دولتی
state bank
بانک استان
shroff
بانک دار
saving bank
بانک پس انداز
remitting bank
بانک واگذارنده
national bank
بانک ملی
mortgage bank
بانک رهنی
monopoly bank
بانک انحصاری
memory bank
بانک حافظه
germplasm bank
بانک گونه ها
world bank
بانک جهانی
development bank
بانک توسعه
central bank
بانک مرکزی
loan bank
بانک استقراضی
piggy bank
<idiom>
بانک کوچک
loan bank
بانک وامی
bankers
بانک دار
data bank
بانک داده ها
data bank
بانک اطلاعات
data bank
بانک اطلاعاتی
intermediary bank
بانک میانجی
banker
بانک دار
clearing banks
بانک پس انداز
clearing bank
بانک پس انداز
bank
بانک ضرابخانه
bank
در بانک گذاشتن
banks
بانک ضرابخانه
banks
در بانک گذاشتن
data banks
بانک داده ها
data banks
بانک اطلاعات
merchant banks
بانک بازرگانی
merchant bank
بانک بازرگانی
bank rate
نرخ بانک
data banks
بانک اطلاعاتی
international equilibrium
تعادل بین المللی
international migration
مهاجرت بین المللی
international trade
تجارت بین المللی
international acts
مستندات بین المللی
international acts
اسناد بین المللی
international treaties
عهود بین المللی
international union
اتحادیههای بین المللی
system international
سیستم بین المللی
high seas
ابهای بین المللی
international union
اتحادیه بین المللی
international meeting
مجمع بین المللی
international liquidity
نقدینگی بین المللی
international call
مکالمه بین المللی
internationalism
احساسات بین المللی
internationality
بین المللی بودن
international telephone circuit
خط تلفنی بین المللی
international dualism
دوگانگی بین المللی
international reserves
ذخائر بین المللی
international reserves
اندوختههای بین المللی
international date line
خط موافقتنامه بین المللی
internationalize
بین المللی کردن
international etiquette
نزاکت بین المللی
international custom
عرف بین المللی
internationalization
بین المللی کردن
international court
دادگاه بین المللی
internationally
از لحاظ بین المللی
international comity
نزاکت بین المللی
international practice
رویه بین المللی
standard time
وقت بین المللی
Esperanto
زبان بین المللی
international
بازیگر بین المللی
lingua franca
زبان بین المللی
internationals
بازیگر بین المللی
lingua francas
زبان بین المللی
cosmopolitanism
بین المللی بودن
world wars
جنگ بین المللی
by international standards
در معیارهای بین المللی
world war
جنگ بین المللی
[as]
compared to international standards
در معیارهای بین المللی
paying bank
بانک پرداخت کننده
bank of issue
بانک ناشر اسکناس
bankable
قابل پذیرش در بانک
negotiating bank
بانک معامله کننده
advising bank
بانک ابلاغ کننده
accepting bank
بانک قبول کننده
accepting bank
بانک قبولی نویس
bank balance sheet
تراز نامه بانک
issuing bank
بانک گشاینده اعتبار
deposits
به حساب بانک گذاشتن
issuing bank
بانک صادر کننده
bankable
نقد شدنی در بانک
presenting bank
بانک ارائه کننده
stakeholder
نگهدارنده بانک در قمار
to pay in
بحساب بانک گذاشتن
approved bank
بانک تایید شده
croupiers
کمک صاحب بانک
deposit with the bank
در بانک ودیعه گذاردن
Where is the nearest bank?
نزدیکترین بانک کجاست؟
account
حساب داشتن در بانک
deposit in the bank
در بانک به ودیعه گذاردن
to place money in the bank
پول در بانک گذاشتن
croupier
کمک صاحب بانک
German Central Bank
بانک مرکزی آلمان
export import bank
بانک صادرات واردات
collecting bank
بانک وصول کننده
federal reserve bank
بانک فدرال رزرو
confirming bank
بانک تائید کننده
drawen on the national bank
عهده بانک ملی
deposit
به حساب بانک گذاشتن
post union
اتحاد پستی بین المللی
law of international institutions
حقوق سازمانهای بین المللی
public law
حقوق بین المللی عمومی
international road transport
ترابری بین المللی جاده ای
rugby test match
مسابقه بین المللی رگبی
International System of Units
دستگاه بین المللی یکاها
systeme international d'units
دستگاه بین المللی واحدها
international match
مسابقه بین المللی
[ورزش]
International Space Station
[ISS]
ایستگاه فضایی بین المللی
overseas trade fair
نمایشگاه بین المللی بازرگانی
international system of units
دستگاه بین المللی احاد
international master
استاد بین المللی شطرنج
accords
پیمان غیررسمی بین المللی
curtis cup
جام بین المللی گلف
international economic relations
روابط اقتصادی بین المللی
international investment
سرمایه گذاری بین المللی
international gold standard
پایه طلای بین المللی
accord
پیمان غیررسمی بین المللی
international exchange
مرکز تلفن بین المللی
international division of labor
تقسیم کار بین المللی
international demonstration effect
اثر نمایشی بین المللی
international date line
خط بین المللی تغییر تاریخ
international date line
خط تقسیم نیروهای بین المللی
Test match
مسابقه بین المللی کریکت
commodore international, ltd.
شرکت بین المللی کمودور
Test matches
مسابقه بین المللی کریکت
international monetary fund
صندوق بین المللی پول
international chamber of commerce
اتاق بازرگانی بین المللی
international switching center
مرکز سوئیچینگ بین المللی
accorded
پیمان غیررسمی بین المللی
internationals
وابسته به روابط بین المللی
international standards organization
سازمان استانداردهای بین المللی
international standard atmosphere
اتمسفر استاندارد بین المللی
international refugee organization
سازمان بین المللی اوارگان
international practice
طریقه معمول به بین المللی
international
وابسته به روابط بین المللی
devis cup
جام بین المللی دویس
international organisation for standard
موسسه بین المللی استاندارد
iec
کمیسیون بین المللی الکترونیک
international monetary reserves
ذخائر پولی بین المللی
banks
رویهم انباشتن در بانک گذاشتن
time deposits
مطالبه نقدی موجل از بانک
I have entangled myself with the banks .
خودم را گرفتار بانک ها کردم
stop payment
دستور عدم پرداخت چک به بانک
depositor
کسیکه پول در بانک میگذارد
accepting bank
بانک پذیرنده حواله یابرات
blood bank
بانک جمع اوری خون
blood banks
بانک جمع اوری خون
bank capital requirement
سرمایه مورد نیاز بانک
bank
رویهم انباشتن در بانک گذاشتن
opening bank
بانک باز کننده اعتبار
Which bank do you bank with?
با کدام بانک کار می کنید؟
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com