Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
We ought to (should)examineit in all itsaspects.
باید کلیه جهات وجوانب آنرا بررسی کنیم
Other Matches
Tune in tomorrow when we'll be exploring what things to look for in a bike computer.
کانالتان را فردا
[به این برنامه]
تنظیم کنید وقتی که ما بررسی می کنیم به چه چیزهایی درکامپیوتر دوچرخه توجه کنیم.
we underwrite the company
ما تعهد میکنیم که کلیه موجودی شرکت رادرصورتیکه مردم نخرندخریداری کنیم
We should be leaving now.
باید زحمت راکم کنیم (خداحافظی )
you shoud rinse it in lukewarm water.
در آب ولرم باید آنرا آب بکشید
We must inquire into this matter.
درمورد این موضوع باید تحقیق کنیم
legalism
اعتقاد به این که کلیه مسائل باید از طرق قضایی وحقوقی حل و فصل شود
historcicism
فرضیهای که معتقداست کلیه پدیدههای اجتماعی وفرهنگی باید از لحاظ تاریخی مطالعه شود
unmoderated list
لیست پست که هر مادهای که در لیست باشد را به زیرنویس دیگر منتقل میکند بدون اینکه کسی آنرا بخواند یا بررسی کند
oddest
سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای آن باید تعداد فردی کی دودویی داشته باشند.
odder
سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای آن باید تعداد فردی کی دودویی داشته باشند.
branch
جدولی که نشان میدهد در برنامه با توجه به نتیجه بررسی به کجا باید جهش کرد
branches
جدولی که نشان میدهد در برنامه با توجه به نتیجه بررسی به کجا باید جهش کرد
odd
سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای آن باید تعداد فردی کی دودویی داشته باشند.
parity
سیستم بررسی خطا که هر مجموعه بیتهای ارسالی باید تعداد یکهای دودویی زوج داشته باشند
smoke test
بررسی تصادفی برای اینکه ماشین باید در صورتی که هنگام روشن کردن دود ایجاد نشود کار کند
nephrogenic
ایجادشده در کلیه منشعب از کلیه
hotter
کلیه خاص یا ترکیب کلیه ها که یک فرآیند را آغاز میکند یا یک برنامه را فعال میکند
hot
کلیه خاص یا ترکیب کلیه ها که یک فرآیند را آغاز میکند یا یک برنامه را فعال میکند
hottest
کلیه خاص یا ترکیب کلیه ها که یک فرآیند را آغاز میکند یا یک برنامه را فعال میکند
prescan
خصوصیت بیشتر اسکنرهای مسط ح که اسکن سریع و با realution کم انجام می دهند تا نمونه اصلی را مجدد بررسی کنید یا ناحیهای که باید بهتر اسکن شود مشخص کنید
intercardinal points
جهات فرعی
intermediate points
جهات میانی
in somewise
از پارهای جهات
cardinal points
جهات اصلی
intercardinal headings
جهات فرعی
central strip
جداکننده جهات
quadrantal points
جهات فرعی
the four cardinal points
جهات اربعه
scundine quid
از برخی جهات
cardinal headings
جهات اصلی
cutting direction of a saw
جهات برش اره
analogues
یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال کامپیوتر یا ترمینال
analogue
یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال کامپیوتر یا ترمینال
feasibility
بررسی هزینه ها و مزیت برای بررسی شروع مجدد پروژه
inference
بررسی اطلاع بدست آمده بدون بررسی اطلاعات شخصی درباره کسی
analog
یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال کامپیوتر محلی یا ترمینال
inferences
بررسی اطلاع بدست آمده بدون بررسی اطلاعات شخصی درباره کسی
reference line
خط راهنمای تعیین جهات خط برگشت خط مبنا
link
برنامههای بررسی کامپیوتری برای بررسی اینکه هر قطعه در ارتباط با دیگران خوب کار میکند یا نه
leap frog test
و داده می نویسد و می خواندن و برای بررسی اختلاف مقایسه میکند تا تمام محل ها بررسی شوند
automatics
کامپیوتری که امکانات آزمایش را بررسی میکند و میتواند یک مدار پیچیده یا PCB را برای خطاها بررسی کند
automatic
کامپیوتری که امکانات آزمایش را بررسی میکند و میتواند یک مدار پیچیده یا PCB را برای خطاها بررسی کند
self supporting country
کشوری که از جهات مختلف به خودمتکی و از خارج بی نیازباشد
to box the compass
جهات سی ودوگانه قطب نمارابه ترتیب گفتن
goat antelope
نوعی بز که از بعضی جهات شبیه بز کوهی است
to orient oneself
جهات چهار گانه خود راتعیین کردن
systems analysis
1-بررسی فرایند یا سیسیتم برای مشاهده اینکه آیا میتواند در حین اجرا کاراتر باشد. 2-بررسی سیستم موجود با هدف بهبود یا جایگزینی آن
briefly speaking
مختصر کنیم
let us say
فرض کنیم
let us be brief
مختصر کنیم
let us be brief
کوتاه کنیم
let us play
بازی کنیم
edited
فرآیندی که بررسی میکند آیا داده جدید نیازهای لازم را دارد پیش از اینکه کل داده و محتوای اطلاعی آن بررسی شود
edit
فرآیندی که بررسی میکند آیا داده جدید نیازهای لازم را دارد پیش از اینکه کل داده و محتوای اطلاعی آن بررسی شود
double coincidence of wants
زیرا هرطرف مبادله باید کالائی را به بازار عرضه کند که طرف دیگر مبادله به ان نیاز دارد ونیز شرایط مبادله باید موردتوافق طرفین مبادله باشد
Let us suppose ...
حالا فرض کنیم که ...
let ab be equal to cd
فرض کنیم ab با cd برابرباشد
We move out on the 1st.
ما یکم بارکشی می کنیم.
pascal
فشار وارد بریک نقطه صرف نظر از شتاب ناشی از گرانش در همه جهات یکسان میباشد
We live in the Machine Age .
ما درعصر ماشین زندگه می کنیم
let us make a p for home
کوشش کنیم زودبخانه برسیم
We'd like to pay separately.
ما میخواهیم جداگانه پرداخت کنیم.
peach and straddle
بالا می کشیم وخرابش می کنیم
I want to swim ,are you on ?
اهلش هستی شنا کنیم ؟
No, I don't like it.
نه، آنرا نمیخواهم.
analogue
یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال مودم
analog
یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال مودم
analogues
یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال مودم
We should not indulge in personalities.
نبا ید راجع با شخاص صحبت کنیم
Lets talk man to man .
بیا مرد ومردانه با هم صحبت کنیم
i had best to leaveit
بهترین کاران است که ان راول کنیم
We are living in the age of mass communication.
ما در دوران ارتباطات جمعی زندگی می کنیم.
Could you put us up for the night ?
ممکن است شب را اینجا منزل کنیم ؟
it can be altered at pleasure
هر وقت بخواهیم میتوانیم انرااصلاح کنیم
Let's drop the subject.
از این موضوع صرف نظر کنیم .
We've given notice that we're moving out of the apartment.
ما آگاهی دادیم که از آپارتمان بارکشی می کنیم.
I leave it in your care .
آنرا به شما می سپارم
It was required of me . They imposed it on me .
آنرا به من تکلیف کردند
We finally succeed in making a radio contact.
عاقبت توانستیم یک تماس رادیویی برقرار کنیم
It's time to prepare the meal.
وقتش رسیده است که غذا را آماده کنیم.
A rapid response would be appreciated.
از پاسخ فوری قدردانی می کنیم.
[اصطلاح رسمی]
Lets suppose the news is true .
حالا فرض کنیم که این خبر صحیح با شد
starting with the issue of July 1
هنگامی که با نشریه اول ژوئن شروع کنیم
monitored
1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند
monitors
1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند
monitor
1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند
kidney
کلیه
kidneys
کلیه
all
کلیه
all-
کلیه
reins
کلیه ها
Get it to me before Friday .
قبل از جمعه آنرا به من برسان
Enter it in the books .
آنرا دردفاتر وارد کنید
Wrap it up in gift paper.
آنرا در کاغذ هدیه بپیچید
airbed
تشکی که آنرا با باد پر میکنند
Leave it tI'll tomorrow morning .
آنرا بگذارتا فردا صبح
Supposing it rains , what shall you do ?
فرض کنیم باران بیاید آنوقت شما چه می کنید ؟
We do not usually go places that cost a lot of money.
ما معمولا به جاهای گران قیمت گردش نمی کنیم.
We all think he is very nice.
ما همه فکر می کنیم که او
[مرد]
آدم خوبی است.
nephralgia
قولنج کلیه
nephroptosis
کلیه متحرک
renal calculus
ریگ کلیه
all hands
کلیه پرسنل
all arms
کلیه نیروها
reniform
شبیه کلیه
paranephric
مجاور کلیه
all men
کلیه مردم
renal
وابسته به کلیه ها
floating kidney
کلیه متحرک
entireforce
کلیه قوا
entireforce
کلیه نیرو
reniform
کلیه مانند
renal gravel
حصات کلیه
renal gravel
ریک کلیه
I bought it on the recommendation of a friend.
طبق توصیه دوستم آنرا خریدم
I wont buy it at this price .
با این قیمت آنرا نخواهم خرید
I bought it on your recommendation.
بسفارش وتوصیه شما آنرا خریدم
It is yours the asking.
اگر بخواهید آنرا به شما می دهم
Can you prove it to me?
آیا می توانی آنرا به من ثابت کنی ؟
Well, now everyone's here, we can begin.
خوب حالا که همه اینجا هستند ما می توانیم شروع کنیم.
He's always moaning that we use too much electricity.
او
[مرد]
همیشه قر می زند که ما بیش از اندازه برق خرج می کنیم.
I wI'll do that all by myself.
من خودم بتنهایی آنرا انجام خواهم داد
Two dogs fight for a bone, and a third runs away w.
<proverb>
دو سگ بر سر استخوانى مى جنگند سومى آنرا بر مى دارد و مى برد .
flocked rug
[فرشی که پشت آنرا پارچه چسبانده اند.]
You cannot have it both ways .
<proverb>
نمى توانى هم این را داشته باشى هم آنرا .
against all risks
در براب کلیه خطرات
paranephros
غده روی کلیه
ornis
کلیه مرغان یک سرزمین
reins
محل کلیه در بدن
azoth
علاج کلیه دردها
tenantary
کلیه مستاجرین یک ملک
Let's play for keeps.
بیا جدی بازی کنیم.
[روی پول یا هر چیزی بها دار]
rosette
اشکال و الگوهای استانداردی برای بکارگیر مکانیزم تبدیل تغییر حاصل از تنش به سیگنالهای الکتریکی برای تنشها درهمه جهات
rosettes
اشکال و الگوهای استانداردی برای بکارگیر مکانیزم تبدیل تغییر حاصل از تنش به سیگنالهای الکتریکی برای تنشها درهمه جهات
retrofit
وسیله یا امکانی که به سیستم اضافه میشود.تا آنرا بروزکند
the t. population
کلیه جمعیت همه مردم
renal calculus
[Calculus renalis]
سنگ کلیه
[پزشکی]
[بیماری]
syngraph
سندی که به مهر و امضا کلیه
chronic renal failure
[CRF]
نارسایی مزمن کلیه
[پزشکی]
all available
کلیه توپخانه حاضر به تیر
nephrolith
سنگ کلیه
[پزشکی]
[بیماری]
chronic kidney failure
[CKF]
نارسایی مزمن کلیه
[پزشکی]
chronic renal disease
[CRD]
نارسایی مزمن کلیه
[پزشکی]
kidney stone
[Calculus renalis]
سنگ کلیه
[پزشکی]
[بیماری]
The ship and all its crew were lost .
کشتی با کلیه سر نشینانش گه ( مفقود ) شد
the total population
تمامی نفوس کلیه جمعیت
disclaim all liability
کلیه بدهیها را انکار کردن
demesne
کلیه زمین مایملک یک شخص
Chronic kidney disease
[CKD]
نارسایی مزمن کلیه
[پزشکی]
residue check
بررسی تشخیص خطا که در آن داده دریافتی با یک مجموعه اعداد تقسیم میشود و باقی مانده بررسی میشود با باقی مانده مورد نظر
hardware
دیسکها و مکانیزم هایی که یک کامپیوتر و وسایل جانبی آنرا می سازد
users
بخشی یا خصوصیتی که کاربرطبق دلخواه خود آنرا ایجاد میکند
user
بخشی یا خصوصیتی که کاربرطبق دلخواه خود آنرا ایجاد میکند
flora
کلیه گیاهان یک سرزمین گیاه نامه
tenantry
اجاره داری کلیه مستاجرین یک ملک
fauna
کلیه جانوران یک سرزمین یایک زمان
adrenocortical
وابسته به قشر غدهء فوق کلیه
nephrosis
بیماری کلیه که بیشترلولههای کلیوی را مبتلامیکند
adrenal
مشتق از غده یا ترشح غددفوق کلیه
To sweep the board .
کلیه موانع واشکالات را از سر راه برداشتن
avifauna
کلیه مرغان یک سرزمین پرندگان یک ناحیه
vertical redundancy check
بررسی عمودی اشتباهات بررسی افزونگی عمودی
arrow pointer
پیکان کوچکی است که می توانید آنرا با استفاده از mouse حرکت دهید
It is too expensive for me to buy ( purchase ).
برای من خیلی قیمتش گران است ( پول خرید آنرا ندارم )
initialization
مجموعه دستورات AT ارسالی به مودم تا پیش از استفاده آنرا تشخیص دهد
showdown
چیدن کلیه تجهیزات برای بازدید نمایشی
corporative state
حکومتی که صاحبان کلیه مشاغل در ان شریک باشند
troop test
ازمایش یکانها از کلیه نظرات تاکتیکی و تجهیزاتی
showdowns
چیدن کلیه تجهیزات برای بازدید نمایشی
suet
چربی سخت دور کلیه وکمر گوسفند
All wages were scaled up to 15 per cent .
کلیه دستمزدها به میزان 15درصد افزایش یا فتند
cortin
ماده فعاله قشر غده فوق کلیه
All thing considered.
باتوجه به کلیه مسایل (تمام جوانب امر )
To pool resources to gether .
کلیه منابع وامکانات موجود را یک کاسه کردن
Cicim
جاجیم و یا کلیه بافت های ساده کفپوش
speech
وسیلهای که داده را از کامپیوتر می گیرد و آنرا به صورت کلمه صوتی خارج میکند
speeches
وسیلهای که داده را از کامپیوتر می گیرد و آنرا به صورت کلمه صوتی خارج میکند
comprehensive job
کاری که کلیه اجزا ان در رشته واحدی مجتمع شود
formalism
اعتقاد به حفظ فاهر وقالبهای موجود در کلیه امور
gentelmen's agreement
کلیه توافقهایی که مستند به اسنادرسمی و امضا شده نباشد
banc
جلسهای که با حضور کلیه قضات یک دادگاه تشکیل شود
fractal
<adv.>
<noun>
شکل هندسی که در خودش تکرار میشود هر قدر که آنرا بزرگ کنید یک حالت دارد
printed
حروف خاص ارسالی به چاپگر که آنرا هدایت میکند برای انجام یک تابع یاعمل
print
حروف خاص ارسالی به چاپگر که آنرا هدایت میکند برای انجام یک تابع یاعمل
alpha channel
هشت بیت اول که خصوصیات پیکسل را بیان می کنند و بیتهای آخر رنگ آنرا
prints
حروف خاص ارسالی به چاپگر که آنرا هدایت میکند برای انجام یک تابع یاعمل
watershed management
کلیه عملیات مربوط به اصلاح و نگهداری و بهره برداری از انجیرها
This is contray to all moral principles ( codes ) .
این کار مخالف کلیه اصول وضوابط اخلاقی است
farraginous
تلفیق کننده کلیه شرایط واخلاقهای متفاوت وجنسهای مخالف
garrison forces
قوای پادگانی کلیه یکانهای مستقردر یک پایگاه یا منطقه یاتاسیسات
identity matrix
ماتریسی مربع که در ان کلیه عناصرقطر اصلی یک و سایر عناصرصفر باشند
Kasim Ushag design
طرح قسیم اوشاق
[عشاق]
[مربوط به فرش های کاراباغ در قرن نوزدهم میلادی می باشد که در آن ترنج بزرگی به شکل لوزی متن را در بر گرفته و اشکال قلاب مانند در جهات مختلف بافته می شوند.]
add-on
سخت افزار یا نرم افزاری که به سیستم کامپیوتری اضافه شده است تا آنرا بهبود بخشد
vga
آداپتور نمایش VGA که به وسیله دیگری امکان دستیابی به اطلاعات و سیگنالهای زمانی آنرا میدهد
mouse
خصوصیت برخی نرم افزارهای درایو mouse که نشانه گر آنرا با سرعت مختلف و طبق سرعتی
ground adjustable propeller
ملخی که گام آنرا تنها ازخارج و روی زمین میتوان تغییر داد و نه در حال پرواز
mouses
خصوصیت برخی نرم افزارهای درایو mouse که نشانه گر آنرا با سرعت مختلف و طبق سرعتی
add-ons
سخت افزار یا نرم افزاری که به سیستم کامپیوتری اضافه شده است تا آنرا بهبود بخشد
grand slams
علامت اینکه کلیه هواپیماهای دیده شده مورد اصابت قرارگرفتند
rio treaty
پیمان منعقد بین کلیه کشورهای نیمکره غربی به استثناء کانادا
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com