Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English
Persian
magna cum laude
با امتیاز زیاد
Search result with all words
wipe out
شکست دادن حریف با امتیاز زیاد
Other Matches
point after touchdown
[یک امتیاز با گذراندن توپ بر فراز دروازه با ضربه پا پس از کسب شش امتیاز با رسیدن به پشت خط پایان]
overtime
وقت نامحدودپس از تساوی در امتیاز 41برای کسب دو امتیاز
handicaps
امتیاز برای ایجاد تعادل امتیاز تعادلی
handicap
امتیاز برای ایجاد تعادل امتیاز تعادلی
handicaps
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicap
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
rugby point
امتیاز 3 یا 4 برای رساندن توپ به پشت خط پایان امتیاز 2 برای ضربه با پاوفرستان توپ از روی دروازه
load call
وسیلهای مملو از سیال برای ایجاد نیروهای زیاد با دقت زیاد
compression ignition
احتراق مخلوط سوخت و هوادر اثر دمای زیاد حاصل ازترکم و فشار زیاد در سیلندرموتور دیزل
I didnt get much sleep.
زیاد خوابم نبرد ( زیاد نخوابیدم)
badminton
بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
overbuild
زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
to hold somebody in great respect
کسی را زیاد محترم داشتن
[احترام زیاد گذاشتن به کسی]
charter
امتیاز
licence
امتیاز
ads
امتیاز
game bird
یک امتیاز
chartered
امتیاز
chartering
امتیاز
pre eminence
امتیاز
priviege
امتیاز
rectum
امتیاز
rectums
امتیاز
prominency
امتیاز
exclusiveness
امتیاز
charters
امتیاز
credit
امتیاز
credited
امتیاز
royalty
حق امتیاز
concession
امتیاز
concessions
امتیاز
royalties
حق امتیاز
crediting
امتیاز
credits
امتیاز
licences
امتیاز
licenses
امتیاز
pas
امتیاز
plus
امتیاز
privilege
امتیاز
leases
امتیاز
run
یک امتیاز
score
امتیاز
scorelines
خط امتیاز
scoreline
خط امتیاز
pre-eminence
امتیاز
advantage
امتیاز
franc
امتیاز
prerogative
امتیاز
prerogatives
امتیاز
act of grace
امتیاز
scored
امتیاز
prominence
امتیاز
lease
امتیاز
scores
امتیاز
francs
امتیاز
franchise
امتیاز
runs
یک امتیاز
upper hand
امتیاز
scoreless
بی امتیاز
distinctions
امتیاز
distinction
امتیاز
ad
امتیاز
point
امتیاز
franchises
امتیاز
outpoint
برنده با امتیاز
scoreless
بدون امتیاز
convert
امتیاز گرفتن
score sheet
برگ امتیاز
decision
برنده با امتیاز
decisions
برنده با امتیاز
converted
امتیاز گرفتن
match points
اخرین امتیاز
set point
اخرین امتیاز
precedence
امتیاز سابقه
perfect score
امتیاز کامل
go-ahead
امتیاز برتر
foot score line
خط امتیاز انتهایی
precedency
امتیاز سابقه
ace
امتیاز سرویس
loved
امتیاز صفر
loves
امتیاز صفر
converting
امتیاز گرفتن
converts
امتیاز گرفتن
aces
امتیاز سرویس
odd
امتیاز دادن
odder
امتیاز دادن
oddest
امتیاز دادن
preferential
امتیاز دهنده
match point
اخرین امتیاز
win on points
پیروزی با امتیاز
prerogatives
حق یا امتیاز ویژه
game point
امتیاز پایانی
concessionary
صاحب امتیاز
patenting
امتیاز نامه
concessioner
صاحب امتیاز
headstart
امتیاز در شروع
grantee
صاحب امتیاز
love
امتیاز صفر
awarding of points
امتیاز دادن
field privilege
امتیاز فیلد
patents
امتیاز نامه
worst
امتیاز اوردن
double figures
امتیاز دو رقمی
differentia
وجه امتیاز
concessionaire
صاحب امتیاز
law of advantage
قانون امتیاز
maritime lien
امتیاز دریایی
concession deed
امتیاز نامه
loss on points
باخت با امتیاز
patented
امتیاز نامه
chalk up
کسب امتیاز
insurance
امتیاز مطمئن
privileged
امتیاز دار
concessionary agreement
امتیاز نامه
worst-
امتیاز اوردن
patent
امتیاز نامه
privileged
دارای امتیاز
licence owner
صاحب امتیاز
prerogative
حق یا امتیاز ویژه
licensees
صاحب جواز یا امتیاز
licensee
صاحب جواز یا امتیاز
break one's duck
کسب نخستین امتیاز
draw first blood
کسب نخستین امتیاز
duckings
اخراج توپزن بی امتیاز
franchises
ازادی حق انتخاب امتیاز
ducked
اخراج توپزن بی امتیاز
service ace
امتیاز سرویس تنیس
deciding
امتیاز سرنوشت ساز
franchise
ازادی حق انتخاب امتیاز
privileged
دارای امتیاز یا حق ویژه
ducks
اخراج توپزن بی امتیاز
duck
اخراج توپزن بی امتیاز
prerogative
امتیاز مخصوص حق ارثی
ice
امتیاز سرنوشت ساز
counting
تعداد امتیاز توپزن
counted
تعداد امتیاز توپزن
count
تعداد امتیاز توپزن
counts
تعداد امتیاز توپزن
bowled for a duck
باختن بازیگر بی امتیاز
bowling average
معدل امتیاز بازیگربولینگ
brassage
حق امتیاز سکه زدن
set point
اخرین امتیاز بازی
circuit clout
یک امتیاز با دویدن به پایگاه
point
درجه امتیاز بازی
indult
اجازه نامه امتیاز
monopolizing
امتیاز انحصاری گرفتن
monopolizes
امتیاز انحصاری گرفتن
fifteen
نخستین امتیاز گیم
thirties
دومین امتیاز گیم
monopolized
امتیاز انحصاری گرفتن
monopolised
امتیاز انحصاری گرفتن
monopolize
امتیاز انحصاری گرفتن
monopolising
امتیاز انحصاری گرفتن
monopolises
امتیاز انحصاری گرفتن
decision
برنده کشتی با امتیاز
burns
امتیاز گرفتن از حریف
burn
امتیاز گرفتن از حریف
home whistle
امتیاز واقعی یا فرضی
privilege
امتیاز مخصوصی اعطاکردن
royal prerogative
حق امتیاز ویژه پادشاه
prerogatives
امتیاز مخصوص حق ارثی
read write privilege
امتیاز خواندن- نوشتن
thirty
دومین امتیاز گیم
point spread
امتیاز قابل انتظار
ahead
دارای امتیاز بیشتر
double bogey
دوبار کسب امتیاز
equaliser
امتیاز مساوی کننده
To gain an advantage.
کسب امتیاز کردن
perfect game
باحداکثر 003 امتیاز
high run
حداکثر امتیاز در یک دوربیلیارد
oddsmaker
تعیین کننده امتیاز
home court advantage
امتیاز بازی در خانه
decisions
برنده کشتی با امتیاز
patenting
دارای حق امتیاز امتیازی
scoring key
[کلید امتیاز دهی]
software license
امتیاز نرم افزار
in the hole
<idiom>
امتیاز پایین صفر
patents
دارای حق امتیاز امتیازی
handicap
امتیاز دادن اشکال
handicaps
امتیاز دادن اشکال
tallied
کسب یا ثبت امتیاز
wining by deukjoom
برد تکواندو با امتیاز
tallies
کسب یا ثبت امتیاز
patented
دارای حق امتیاز امتیازی
patent
دارای حق امتیاز امتیازی
To keep the score.
حساب امتیاز رانگاهداشتن
To score points.
امتیاز آوردن ( ورزش )
tallying
کسب یا ثبت امتیاز
tally
کسب یا ثبت امتیاز
down
عقب افتادن در امتیاز
surcharges
زیاد بار کردن تحمیل کردن زیاد پر کردن اضافه کردن
surcharge
زیاد بار کردن تحمیل کردن زیاد پر کردن اضافه کردن
high speed
با سرعت زیاد راندن با سرعت زیاد
patenting
دارای امتیاز یا حق ثبت شده
flagman
داور مخصوص تشخیص امتیاز
extra
کسب امتیاز در هر فرصت بادویدن
extra-
کسب امتیاز در هر فرصت بادویدن
extras
کسب امتیاز در هر فرصت بادویدن
granted
امتیاز اجازه واگذاری رسمی
blank
ممانعت از امتیاز گیری حریف
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com