English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English Persian
toe با انگشت پا زدن یاراه رفتن
toes با انگشت پا زدن یاراه رفتن
Other Matches
to keep time موزون خواندن یارقصیدن یاساز زدن یاراه رفتن وفاصله ضربی نگاه داشتن
thumping صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
thump صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
thumps صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
thumped صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
mitten دستکش دارای یک جابرای چهار انگشت ویکجابرای انگشت شست
mittens دستکش دارای یک جابرای چهار انگشت ویکجابرای انگشت شست
blinds درز یاراه
blind درز یاراه
blinded درز یاراه
fingerprint انگشت نگاری انگشت نگاری کردن
fingerprinted انگشت نگاری انگشت نگاری کردن
fingerprinting انگشت نگاری انگشت نگاری کردن
fingerprints انگشت نگاری انگشت نگاری کردن
pussyfoot دزدکی راه رفتن اهسته ودزدکی کاری کردن طفره رفتن
goose step رژه رفتن بدون زانو خم کردن قدم اهسته رفتن
you have no option but to go چارهای جز رفتن ندارید کاری جز رفتن نمیتوانیدبکنید
fingers انگشت
digit انگشت
adactylous بی انگشت
finger انگشت
monodactylous تک انگشت
dactyl انگشت
digits انگشت
knuckle بند انگشت
fingers انگشت زدن
conspicuous انگشت نما
the little finger انگشت کهین
soleprint انگشت نگاری از پا
the middle finger انگشت میانه
fingerprint اثر انگشت
to become a byword انگشت نماشدن
fingering استفاده از انگشت
finger انگشت زدن
the first or index finger انگشت شهادت
knuckles بند انگشت
forefingers انگشت شهادت
five finger پنج انگشت
gazing stock انگشت نما
finger print اثر انگشت
ring fingers انگشت انگشتر
ring finger انگشت انگشتر
index fingers انگشت نشان
forefinger انگشت نشان
forefinger انگشت شهادت
forefingers انگشت نشان
the first or index finger انگشت نشان
index finger انگشت نشان
finger mark اثر انگشت
agnail میخچهء پا یا انگشت پا
fingered انگشت دار
pollex انگشت شست
fingertip نوک انگشت
toenail ناخن انگشت پا
toenails ناخن انگشت پا
dactyloscopy انگشت نگاری
digitate انگشت دار
digitiform انگشت مانند
fingertips نوک انگشت
dactylagraphy انگشت نگاری
potentilla پنج انگشت
pinky انگشت کوچک
pinkie انگشت کوچک
phalange بند انگشت
finger painting نقاشی با انگشت
dactylitis اماس انگشت
the ring finger انگشت حلقه
notoriety انگشت نمایی
medius انگشت وسطی
marplot انگشت به شیر زن
fingered انگشت مانند
fingerprinting اثر انگشت
medius انگشت میان
soon koot نوک انگشت
fingerprinted اثر انگشت
middle finger انگشت میان
fingerprints اثر انگشت
syndacty چسبیده انگشت
rule of thumb حساب انگشت
sawison keut نوک دو انگشت
little fingers انگشت کوچک
cinquefoil پنج انگشت
cinqfoil پنج انگشت
egregious انگشت نما
his hand want's two fingers دستش دو انگشت ندارد
his hand lack one finger دستش یک انگشت ندارد
phalanges استخوان انگشت گروه
lumbrical ماهیچه انگشت یا پنجه
nose-picking انگشت کردن در بینی
flagrant انگشت نما رسوا
knucklebone استخوان بند انگشت
hitsu shiubi مفصل انگشت وسط
phalange استخوان انگشت یاپنجه
little finger انگشت کوچک دست
pinkie انگشت کوچک دست
finger glass فرف انگشت شوئی
tap the door with your fingers انگشت بزنید بدر
indexes نمودار انگشت سبابه
indexed نمودار انگشت سبابه
index نمودار انگشت سبابه
polydactyl چند انگشتی پر انگشت
To take fingerprints. انگشت نگاری کردن
pettitoes چیز بی ارزش انگشت پا
proverbialize انگشت نما کردن
finger mark با انگشت چرک کردن
finger thumb opposition تقابل شست و انگشت
to run over تند انگشت گذاشتن
the little finger انگشت کوچک کلنج
finger play استفاده از انگشت درشمشیربازی
ring fingers انگشت چهارم دست چپ
notoriously بطور انگشت نما
To finger something. به چیزی انگشت زدن
ring finger انگشت چهارم دست چپ
finger tapping ضربه زنی با انگشت
finger print department اداره انگشت نگاری
mouch راه رفتن دولادولاراه رفتن
agnus castus پنج انگشت فلفل بری
jam گرفتن شکاف کوه با انگشت
pizzicato با ضرب نوک انگشت یاناخن
jams گرفتن شکاف کوه با انگشت
jammed گرفتن شکاف کوه با انگشت
phalangeal وابسته به استخوان انگشت یاپنجه
to make an e. of oneself خود را انگشت نما کردن
lumbrical ماهیچهای که با انگشت یاپمجه را می جنباند
pokes فشار با نوک انگشت حرکت
a man's best friends are his ten fingers <proverb> کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من
poke فشار با نوک انگشت حرکت
finger hold خم کردن غیرمجاز انگشت حریف
fingering پنجه گذاری انگشت کاری
finger باندازه یک انگشت میله برامدگی
poking فشار با نوک انگشت حرکت
poked فشار با نوک انگشت حرکت
fingers باندازه یک انگشت میله برامدگی
to gouge out a persons eye چشم کسیرابا انگشت بیرون اوردن
To be conspicuous. انگشت نما بودن ( مشخص یا سر شناس )
To be flabbergasted (bewildered). انگشت به دهان ماندن ( مبهوت شدن )
to poke somebody کسی را با نوک انگشت فشار دادن
two دو انگشت داور به معنی دودقیقه اخراج
toes انگشت پای مهره داران جای پا
syndactyl دارای دو یاچند انگشت بهم چسبیده
twos دو انگشت داور به معنی دودقیقه اخراج
toe انگشت پای مهره داران جای پا
to prod somebody کسی را با نوک انگشت فشار دادن
ageum son قسمت بین شصت و انگشت بیرونی دست
hang ten سواری تخته موج درحال جلوبودن 01 انگشت پا
percuss بازدن انگشت یا الت دیگری چیزی را ازمودن
to queer the pitch for any one نقشه کسی رابرهم زدن انگشت توی شیرزدن
to cross self با گذاردن انگشت برپیشانی ودوطرف بدن نشان صلیب
moulage انگشت نگاری یا نگارش اثر چیزی برای کشف جرم
trot یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trotting یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trotted یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trots یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
lift بالا بردن انگشت و رها کردن گوی بولینگ برای ایجاد پیچ
lifting بالا بردن انگشت و رها کردن گوی بولینگ برای ایجاد پیچ
lifted بالا بردن انگشت و رها کردن گوی بولینگ برای ایجاد پیچ
lifts بالا بردن انگشت و رها کردن گوی بولینگ برای ایجاد پیچ
parading سان رفتن رژه رفتن محل سان
parades سان رفتن رژه رفتن محل سان
paraded سان رفتن رژه رفتن محل سان
parade سان رفتن رژه رفتن محل سان
parmakli لوزی پنجه ای [این طرح در گلیم های ترکیه بکار رفته و در اصطلاح محلی به معنی انگشت می باشد.]
To be very conspicuous . To stick out a mile . To be a marked person . مثل گاو پیشانی سفید بودن ( انگشت نما ومشخص بودن )
free stroke کشیدن ساده سیم گیتار [کلاسیک] [انگشت به روی سیم همسایه منتقل می شود]
rest stroke کشیدن سیم گیتار [کلاسیک] [انگشت به روی سیم همسایه کوتاه مدت تکیه میکند]
dump رها کردن گوی بولینگ از انگشت و شست باهم بطوریکه گوی پیچ نخورد کشیدن طناب یا سیم بازکننده چتر
tap loop jump پرش از لبه عقبی یک اسکیت بکمک نوک انگشت پای دیگر وچرخش کامل در هوا وبازگشت روی همان لبه عقبی
toe loop jump پرش از لبه عقبی یک اسکیت بکمک نوک انگشت پای دیگر وچرخش کامل در هوا وبازگشت روی همان لبه عقبی
to d.deep in to فر رفتن در
pullback پس رفتن
to do a guy در رفتن
snitch کش رفتن
crawl رفتن
to do out of کش رفتن
short-change کش رفتن
mog رفتن
pilfers کش رفتن
to take to ones heels در رفتن
snook کش رفتن
to whisk away or off رفتن
to go to mess رفتن
to boil over سر رفتن
pilfer کش رفتن
nim کش رفتن
pilfered کش رفتن
crawls رفتن
retrograde پس رفتن
pilfering کش رفتن
fall into a rage از جا در رفتن
swipe کش رفتن
to go back ward پس رفتن
to make ones getaway در رفتن
glom on to کش رفتن
to pair off رفتن
to get over رفتن از
to get one's monkey up از جا در رفتن
to get away رفتن
swiped کش رفتن
to go backward پس رفتن
to hang back پس رفتن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com