Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 204 (12 milliseconds)
English	Persian
slouch	با سرخمیده ودولا دولا راه رفتن سربزیر
slouched	با سرخمیده ودولا دولا راه رفتن سربزیر
slouches	با سرخمیده ودولا دولا راه رفتن سربزیر
slouching	با سرخمیده ودولا دولا راه رفتن سربزیر
Other Matches
submissive	سربزیر
limber	سربزیر
low	پست ومبتذل سربزیر
double bottom	ته دولا
geminate	دولا
creepingly	دولا دولا
two ply	دولا
duplexes	دولا
doubled up	دولا
duplex	دولا
in a stooping position	دولا
dual	دولا
two-ply	دولا
double	دولا
reclinate	دولا
diploid	دولا
doubled	دولا
crouch	دولا شدن
double up	دولا شدن
double cloth	پارچه دولا
bows	دولا کردن
bowing	دولا کردن
bowed	دولا کردن
bow	دولا کردن
crouched	دولا شدن
crouches	دولا شدن
doubling	دولا سازی
duplex	دولا دولایی
recvrvature	دولا شدگی
doubling	دولا تابی
buckle	دولا کردن
buckled	دولا کردن
buckles	دولا کردن
duplexes	دولا دولایی
crouching	دولا شدن
bend	دولا کردن
buckled plate	صفحه دولا شده
marline or line	طناب کوچک دولا
conduplicate	از درازا دولا شده
furring	تخته پوشی دولا
folded dipole	انتن دو قطبی دولا
slouchy	دولا دولاراه رونده
double v machine	دستگاه دولا کننده ورق
pussyfoot	دزدکی راه رفتن اهسته ودزدکی کاری کردن طفره رفتن
goose step	رژه رفتن بدون زانو خم کردن قدم اهسته رفتن
you have no option but to go	چارهای جز رفتن ندارید کاری جز رفتن نمیتوانیدبکنید
mouch	راه رفتن دولادولاراه رفتن
doubled up	مضاعف کردن دولا کردن
double	مضاعف کردن دولا کردن
doubled	مضاعف کردن دولا کردن
ply yarn	نخ چندلا [در اثر تاباندن دو یا تعداد بیشتر رشته نخ بدور یکدیگر بوجود آمده و بسته به نیاز می تواند دولا، چهارلا، شش لا، نه لا و یا طنابی باشد. نخ یک لا فقط از به هم پیچیدن الیاف بوجود می آید.]
trots	یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trot	یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trotted	یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
trotting	یورتمه رفتن صدای یورتمه رفتن اسب کودک
parading	سان رفتن رژه رفتن محل سان
parade	سان رفتن رژه رفتن محل سان
paraded	سان رفتن رژه رفتن محل سان
parades	سان رفتن رژه رفتن محل سان
retire	پس رفتن
retires	پس رفتن
twiddling	ور رفتن
to make ones getaway	در رفتن
putter	ور رفتن
twiddle	ور رفتن
twiddled	ور رفتن
to get one's monkey up	از جا در رفتن
to get over	رفتن از
twiddles	ور رفتن
putters	ور رفتن
puttering	ور رفتن
puttered	ور رفتن
goes	رفتن
snipping	کش رفتن
to go back ward	پس رفتن
to go backward	پس رفتن
to go bang	در رفتن
swipe	کش رفتن
shrinks	اب رفتن
swiped	کش رفتن
swiping	کش رفتن
going	رفتن
shrinking	اب رفتن
abstract	کش رفتن
abstracting	کش رفتن
abstracts	کش رفتن
shrink	اب رفتن
to pair off	رفتن
go	رفتن
snook	کش رفتن
meddles	ور رفتن
meddled	ور رفتن
meddle	ور رفتن
filches	کش رفتن
filched	کش رفتن
filch	کش رفتن
retracts	تو رفتن
gangs	رفتن
gang	رفتن
to go to the bottom	ته رفتن
to d.deep in to	فر رفتن در
admits	رفتن
to do a guy	در رفتن
admit	رفتن
retracting	تو رفتن
to fall short	کم رفتن
to fall away	پس رفتن
retrograde	پس رفتن
to go to mess	رفتن
filching	کش رفتن
retracted	تو رفتن
retract	تو رفتن
to get away	رفتن
sinks	ته رفتن
to foot it	رفتن
sink	ته رفتن
regressing	پس رفتن
to boil over	سر رفتن
regresses	پس رفتن
to fly off	در رفتن
to do out of	کش رفتن
regressed	پس رفتن
regress	پس رفتن
admitting	رفتن
to flow over	سر رفتن
to hang back	پس رفتن
to fall away	رفتن
snipped	کش رفتن
pilfering	کش رفتن
to whisk away or off	رفتن
to skirt along the coast	رفتن
pilfers	کش رفتن
fall into a rage	از جا در رفتن
make off	در رفتن
short-changing	کش رفتن
to run off	در رفتن
short-changes	کش رفتن
hang around	ور رفتن
betake	رفتن
break loose	در رفتن
fribble	ور رفتن
nim	کش رفتن
bleneh	پس رفتن
pilfered	کش رفتن
pilfer	کش رفتن
to peter out	پس رفتن
niggle	ور رفتن
niggled	ور رفتن
niggles	ور رفتن
to take to ones heels	در رفتن
to sleep fast	رفتن
jauk	ور رفتن
pullback	پس رفتن
snip	کش رفتن
hedge	در رفتن
hedged	در رفتن
hedges	در رفتن
receded	پس رفتن
crawl	رفتن
snitch	کش رفتن
recedes	پس رفتن
glom on to	کش رفتن
short-changed	کش رفتن
go off	در رفتن
short-change	کش رفتن
departure	رفتن
departures	رفتن
To go	رفتن
go over	به ان سو رفتن
snitched	کش رفتن
mog	رفتن
receding	پس رفتن
snitches	کش رفتن
snitching	کش رفتن
recede	پس رفتن
crawls	رفتن
to break loose	در رفتن
crawled	رفتن
to go off	بخواب رفتن
to go on	پیش رفتن
to go on foot	پیاده رفتن
Mts	بالا رفتن
play-acting	تو بازی رفتن
Mt	بالا رفتن
to go off	بیرون رفتن
outrage	ازجا در رفتن
outraged	ازجا در رفتن
outrages	ازجا در رفتن
outraging	ازجا در رفتن
to go forward	پیش رفتن
to sweep past	اسان رفتن
to take french	بی خداحافظی رفتن
nosedived	شیرجه رفتن
nosedives	شیرجه رفتن
wading	بسختی رفتن
nosediving	شیرجه رفتن
wades	بسختی رفتن
play-act	تو بازی رفتن
waded	بسختی رفتن
play-acted	تو بازی رفتن

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com