English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (15 milliseconds)
English Persian
originate با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originated با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originates با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originating با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
Other Matches
answers حالتی از مودم که پاسخ ها را با استفاده از ارتباط با مودم اصلی ایجاد میکند
answer حالتی از مودم که پاسخ ها را با استفاده از ارتباط با مودم اصلی ایجاد میکند
answering حالتی از مودم که پاسخ ها را با استفاده از ارتباط با مودم اصلی ایجاد میکند
answered حالتی از مودم که پاسخ ها را با استفاده از ارتباط با مودم اصلی ایجاد میکند
answered مودم منتظر برای دریافت تماس تلفنی و ایجاد ارتباط
answering مودم منتظر برای دریافت تماس تلفنی و ایجاد ارتباط
answers مودم منتظر برای دریافت تماس تلفنی و ایجاد ارتباط
answer مودم منتظر برای دریافت تماس تلفنی و ایجاد ارتباط
auto توانایی مودم برای پاسخ خودکار به تلفن پس از زنگ زدن
autos توانایی مودم برای پاسخ خودکار به تلفن پس از زنگ زدن
result code پیام ارسالی از مودم به کامپیوترمحلی برای بیان وضعیت مودم
Hayes Corporation تولید کننده مودم که زبان کنترل استاندارد برای مودم ها ایجاد میکند
communication کامپیوتر همراه با کارت مودم یا فکس که به کاربران شبکه در استفاده از مودم حق اشتراک میدهد
auto امکانی در مودم برای شماره گیری مجدد در صورت اشغال خط تا وقتی که پاسخ دهد
autos امکانی در مودم برای شماره گیری مجدد در صورت اشغال خط تا وقتی که پاسخ دهد
asynchronous کامپیوتری که به شبکهای وصل است تا شماره گیری مودم ها را کنترل کند و به کاربران در فاصله دور اجازه استفاده از اتصال مودم و دستیابی به شبکه بدهد
analog یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال مودم
analogue یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال مودم
analogues یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال مودم
phoning پاسخ به تماس در تلفن
phones پاسخ به تماس در تلفن
phone پاسخ به تماس در تلفن
phoned پاسخ به تماس در تلفن
dialed شماره گیری با تلفن که در طرف دیگر یک مودم و یک کامپیوتر قرار دارند.
dials شماره گیری با تلفن که در طرف دیگر یک مودم و یک کامپیوتر قرار دارند.
dialled شماره گیری با تلفن که در طرف دیگر یک مودم و یک کامپیوتر قرار دارند.
dial شماره گیری با تلفن که در طرف دیگر یک مودم و یک کامپیوتر قرار دارند.
Thanks for calling back. با تشکر برای تماس. [به کسی گفته میشود که فرد تلفن خود را جواب نداده و بعدا دوباره تماس می گیرد.]
telecommuting که توسط مودم به مرکز اصلی شرکت وصل است و امکان ارسال پیام و داده فراهم میکند
ring سیستم کامپیوتر راه دور که کاربر به تلفن آن یک بار تماس می گیرد و امکان شماره گیری , قط ع تماس ,انتظار و سپس بماس مجدد دارد.
modem مودم
modulator مودم
dataset آمریکا # مودم #
answer/originate مثل مودم
null modem cable کابل مودم خنثی
ARQ قابل استفاده در برخی مودم ها
reply [answer] پاسخ نامه ای [پاسخ به پیام پست الکترونیکی ] [پاسخ زبانی دفاعیه]
shorter مودم ارسال داده روی مسافت کوتاه
short مودم ارسال داده روی مسافت کوتاه
V series استاندارد برای ارسال داده به کمک مودم
shortest مودم ارسال داده روی مسافت کوتاه
communication مدار الکترونیکی که به کامپیوتر اجازه ارتباط با مودم میدهد
echoes در مودم های سریع روش حذف سیگنالهای اکو از خط
pseudo digital تولید شده توسط مودم و ارسالی روی خط وط تلفن
connects وضعیت یک مودم برای ارسال داده روی یک خط ارتباطی
echoing در مودم های سریع روش حذف سیگنالهای اکو از خط
echoed در مودم های سریع روش حذف سیگنالهای اکو از خط
communication وسیلهای مانند مودم که داده را ارسال و دریافت میکند
echo در مودم های سریع روش حذف سیگنالهای اکو از خط
connect وضعیت یک مودم برای ارسال داده روی یک خط ارتباطی
kermit پروتکل ارسال فایل هنگام بار کردن داده با مودم
answered tone ی که مودم پاسخگو پیش از تغییر مسیر انتشار میدهد
workstation محل کار کاربر کامپیوتر با ترمینال , VDU , چاپگر , مودم و..
asymmetric transmission روش ارسال داده که در مودم های سریع استفاده میشود
jacks ورودی که به مودم اجازه میدهد مستقیما تلفن وصل شود
workstations محل کار کاربر کامپیوتر با ترمینال , VDU , چاپگر , مودم و..
answers tone ی که مودم پاسخگو پیش از تغییر مسیر انتشار میدهد
autos امکانی در مودم برای شماره گیری مجدد و ضبط داده
jack ورودی که به مودم اجازه میدهد مستقیما تلفن وصل شود
answering tone ی که مودم پاسخگو پیش از تغییر مسیر انتشار میدهد
answer tone ی که مودم پاسخگو پیش از تغییر مسیر انتشار میدهد
auto امکانی در مودم برای شماره گیری مجدد و ضبط داده
initialization مجموعه دستورات AT ارسالی به مودم تا پیش از استفاده آنرا تشخیص دهد
attention code حروف AT در دستور Hayes AT به مودم می گوید که دستوری در ادامه بیان خواهد شد
modem مودم خودکار که در هر لحظه قابل فراخوانی برای دستیابی به سیستم است .گ
Dialer امکانی در ویندوز که در صورت وجود مودم متصل به PC شماره گیری میکند
To establish( make) contact. تماس دایر ( برقرار ) کردن
anti- سوئیچی که در حین کار مودم از زنگ زدن سایر تلفن ها جلوگیری میکند
bbs اطلاعات و پیام پایگاه داده که توسط مودم و اتصال کامپیوتر بدست می آید
serials روش ارسال ترافیک شبکه TCP/ IP روی خط سری , مثل مودم تلفن
serial روش ارسال ترافیک شبکه TCP/ IP روی خط سری , مثل مودم تلفن
carrier سیگنال RSC از مودم به کامپیوتر برای بیان دریافت یک موج داده ارسالی
conferencing بحث بین کاربران راه دور با استفاده از کامپیوترهای متصل به هم با مودم یا شبکه
carriers سیگنال RSC از مودم به کامپیوتر برای بیان دریافت یک موج داده ارسالی
homes روش بررسی و حمل تراکنشهای باک به خانه کاربر به وسیله ترمینال یا مودم
home روش بررسی و حمل تراکنشهای باک به خانه کاربر به وسیله ترمینال یا مودم
communication نرم افزاری که به کاربر اجازه کنترل مودم و استفاده ازسرویس online میدهد
telephoning استفاده از مودم برای ارسال داده دودویی به صورت سیگنال صوتی روی خط تلفن
baud خصوصتی در مودم که دادهای که دریافت میکند نرخ سیگنال متفاوتی با داده ارسالی دارد
baud rate خصوصتی در مودم که دادهای که دریافت میکند نرخ سیگنال متفاوتی با داده ارسالی دارد
teleconferencing بحث بین کاربران راه دور با استفاده از اتصالات کامپیوتری توسط مودم یا شبکه
slip روش ارسال ترافیک شبکه TCP/ IP روی خط سریال مثل اتصال مودم تلفن
telephones استفاده از مودم برای ارسال داده دودویی به صورت سیگنال صوتی روی خط تلفن
bulletin board system پایگاه داده اطلاعات و پیام که توسط مودم و اتصال کامپیوتری قابل دسترسی است
telephoned استفاده از مودم برای ارسال داده دودویی به صورت سیگنال صوتی روی خط تلفن
slips روش ارسال ترافیک شبکه TCP/ IP روی خط سریال مثل اتصال مودم تلفن
slipped روش ارسال ترافیک شبکه TCP/ IP روی خط سریال مثل اتصال مودم تلفن
telephone استفاده از مودم برای ارسال داده دودویی به صورت سیگنال صوتی روی خط تلفن
touches تماس برقرار کردن با چیزی با انگشتان
touch تماس برقرار کردن با چیزی با انگشتان
modem کابل یا وسیلهای که به دو کامپیوتر امکان ارتباط از طریق پورت سریال بدون استفاده از مودم میدهد
interface استاندارد بیان کننده سیگنالهای واسط نرخ ارسال و توان برای اتصال ترمینال به مودم
Microcom Networking Protocol سیستم تشخیص و تصحیح خطا سافت Microcom Inc که در مودم ها و نرم افزار ارتباطی به کار می رود
selectable نرخ baud ارسال و دریافت مودم که توسط کاربر انتخاب میشود و هنوز مشخص نیست
electronics استانداردی که سیگنالهای واسط رامعرفی میکند. نرخ ارسال و نیرو برای اتصال ترمینال ها به مودم ها
interfaces استاندارد بیان کننده سیگنالهای واسط نرخ ارسال و توان برای اتصال ترمینال به مودم
We finally succeed in making a radio contact. عاقبت توانستیم یک تماس رادیویی برقرار کنیم
AT command set مجموعهای استاندارد از دستورات برای کنترل کردن یک مودم که توسط Hayes Coprotion ایجاد شده است
blind dialling توانایی مودم برای شماره گیری حتی وقتی که خط به نظر خراب است با استفاده از برخی خط وط خصوصی
MNP سیستم تشخیص و تصحیح خطا ساخت Microcom Inc که در مودم و برخی نرم افزاری ارتباطی به کار می رود
standalone ترمینال کامپیوتر با پردازنده و حافظه که مستقیماگ به مودم وصل میشود و بدون اینکه عنصر شبکه یا انشعابی از آن باشد
i pause for a reply منتظر پاسخ هستم
de bounce جلوگیری از تماس با یک کلید که باعث چندین تماس میشود
eia استانداردی که سیگنالهای واسط را تعریف میکند و نیز نرخ ارسال و قدرتی که برای ارتباط ترمینال به مودم ها به کار می رود
internal modem مودم روی کارت اضافی که به اتصال وصل میشود و اطلاعات را به پردازنده منتقل میکند از طریق باس و نه پورت سریال
touches دست زدن به خوردن به تماس یافتن با تماس
touch دست زدن به خوردن به تماس یافتن با تماس
ATD دستور استاندارد برای مودم های سازگار که در شماره گیری تلفن به کار می روند و توسط Hayes ایجاد شده اند
analogues یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال کامپیوتر یا ترمینال
analogue یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال کامپیوتر یا ترمینال
AT command set حالتی در مودم که آماده پذیرش دستورات با استفاده از مجموعه دستورات Hayes AT است
analog یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال کامپیوتر محلی یا ترمینال
contact point وسیله تماس نقطه اخذ تماس
quads چهار بیت که توسط مودم برای افزایش نرخ ارسال هنگام استفاده از RAM استفاده می شوند
quad چهار بیت که توسط مودم برای افزایش نرخ ارسال هنگام استفاده از RAM استفاده می شوند
point of presence شماره دستیابی تلفن برای تامین کننده سرویس که برای اتصال به اینترنت از طریق مودم به کار می رود
autosync خصوصیت یک مودم برای ارسال سیگنال دادههای یکسان به کامپیوتری که فقط سیگنالهای غیر یکسان را منتقل میکند
HyperTerminal برنامه ارتباطی که در ویندوز وجود دارد و به کاربر امکان صدا کردن کامپیوتر راه دور از طریق مودم و فایلهای ارتباطی میدهد
carrier سیگنال ارسالی توسط مودم برای آگاهی دادن به کامپیوتر محلی از اینکه یک سیگنال ازمودم راه دور تشخیص داده است
carriers سیگنال ارسالی توسط مودم برای آگاهی دادن به کامپیوتر محلی از اینکه یک سیگنال ازمودم راه دور تشخیص داده است
answering پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
answered پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
answers پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
answer پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
amplifying report گزارش تماس با دشمن گزارش تکمیلی اخذ تماس بادشمن
Winsock امکان نرم افزاری برای کنترل مودم هنگام اتصال به اینترنت تحت DOS-MS یا ویندوز که به کامپیوتر امکان ارتباط تحت پروتکل TCP/IP میدهد
stop shot ضربه با چرخش که گوی اصلی بیلیارد بعد از تماس می ایستد
three cushion billiards بیلیارد فرانسوی با ضربه به 2 گوی دیگر بعد از تماس با3 دیواره میز
loop بخشی از برنامه که تکرار میشود تا عملی را متوقف کند بیشتر برای وقتی که منتظر پاسخ از صفحه کلید یا وسیله است به کار می رود
loops بخشی از برنامه که تکرار میشود تا عملی را متوقف کند بیشتر برای وقتی که منتظر پاسخ از صفحه کلید یا وسیله است به کار می رود
looped بخشی از برنامه که تکرار میشود تا عملی را متوقف کند بیشتر برای وقتی که منتظر پاسخ از صفحه کلید یا وسیله است به کار می رود
voice answer back یک دستگاه پاسخ صوتی که میتواندسیستم کامپیوتری را به یک شبکه تلفنی وصل کند تا پاسخ صوتی را به درخواستهای انجام شده از ترمینالهای تلفنی فراهم اورد
quoting خصوصیتی در پستهای الکترونیکی که امکان پاسخ دادن به پیام به همراه متن پیام اصلی میدهد
reentrant subroutine زیرروالی که فقط یک نسخه ازان در حافظه اصلی قرار می گیرد و تگسط چندین برنامه دیگر به طور مشترک استفاده میشود
it is inexpedient to reply پاسخ دادن مصلحت نیست پاسخ دادن مقتضی نیست
input بخشی از حافظه اصلی که داده ارسالی از حافظه پشتیبان را می گیرد تا پردازش شود یا در بخشهای دیگر توزیع شود
inputted بخشی از حافظه اصلی که داده ارسالی از حافظه پشتیبان را می گیرد تا پردازش شود یا در بخشهای دیگر توزیع شود
penny a liner کسیکه مقالات ارزان برای روزنامه می فرستد و ازروی سطر شماری پول می گیرد
impacts تماس
impact تماس
contact تماس
tangents تماس
line of contact خط تماس
contact line خط تماس
ding تماس
contingence تماس
tangent تماس
impinging تماس
contacting تماس
taction تماس
contacted تماس
contacts تماس
tangency تماس
master سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
masters سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
mastered سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
point contact تماس نقطهای
contact flange فلانژ تماس
area contact سطح تماس
going on نزدیکی تماس
contact surface سطح تماس
communicator شخص در تماس
contact diameter قطر تماس
line to line fault تماس خطوط
contact angle زاویه تماس
contact area منطقه تماس
contact area سطح تماس
point of contact نقطه تماس
to bring into contact تماس دادن
to be in rapport تماس داشتن
Keep in touch! <idiom> در تماس باش!
contact lost تماس قطع شد
tuch تماس دادن با
contact point قطب تماس
interactional points نقاط تماس
movement to contact حرکت به تماس
skim تماس اندک
contact party گروه تماس
contact patrol گشتی تماس
angle of contact زاویه تماس
skimmed تماس اندک
shock hazard خطر تماس
to be in contact تماس داشتن
finish تماس انتهایی
corps a corps تماس بدنی
contiguity برخورد تماس
contact pressure فشار تماس
skims تماس اندک
zone of contact ناحیه تماس
contact ratio نسبت تماس
finishes تماس انتهایی
touch sensitive panel صفحه حساس به تماس
contact print چاپ به طریقه تماس
grazing point نقطه تماس با مانع
synapse محل تماس دوعصب
contacted تماس یافتن تماسی
galvanism تماس برق بابدن
action on the blade تماس با شمشیر حریف
touch panel صفحه حساس به تماس
look in on <idiom> تماس حاصل کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com