English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
muscularly با نیروی ماهیچه
Other Matches
magneto electricity نیروی کهربایی که بوسیله نیروی اهن ربایی تولید میشود
reenforceŠetc نیروی تازه فرستادن برای با نیروی امدادی تقویت کردن
blue water school انانی که نیروی دریایی انگلیس راتنها نیروی کافی ان میدانند
torque نیروی گردنده درقسمتی از دستگاه ماشین نیروی گشتاوری
juggernaut نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
juggernauts نیروی عظیم منهدم کننده نیروی تخریبی مهیب
e.m.f force electromotive نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
air force personnel with the army پرسنل نیروی هوایی ماموربه نیروی زمینی
expeditionary نیروی اعزامی به خارج نیروی سرکوبگر خارجی
electromotive force نیروی محرکه الکتریکی نیروی برقرانی
no man's land زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
army landing forces نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
threat force نیروی دشمن نیروی مخالف
buoyancy نیروی بالابر نیروی شناوری
attack force نیروی تک کننده به ساحل نیروی تک
fillet ماهیچه
cores ماهیچه
core ماهیچه
brawn ماهیچه
muscles ماهیچه
fillets ماهیچه
taenia ماهیچه
torus ماهیچه
triceps ماهیچه سه سر
filleted ماهیچه
filleting ماهیچه
haunch ماهیچه
haunches ماهیچه
muscular strength وی ماهیچه
muscle ماهیچه
myopathy ناخوشی ماهیچه
myositis اماس ماهیچه
smooth muscle ماهیچه صاف
obturator ماهیچه مسدود
gluteus ماهیچه سرین
dystaxia رعشه در ماهیچه ها
rectus ماهیچه راست
quadriceps ماهیچه چهارسر
splenius ماهیچه سر جنبان
rotator ماهیچه گردنده
psoas ماهیچه کمر
unstriped muscle ماهیچه صاف
core box قالب ماهیچه
pronator ماهیچه مکب
popliteus ماهیچه پس زانو
myonicity انقباض ماهیچه
myasthenia سستی ماهیچه
myalgia درد ماهیچه
haunch ماهیچه طاق
haunches ماهیچه طاق
muscling نمایش ماهیچه ها
muscled ماهیچه دار
striate muscle ماهیچه مخطط
jerk انقباض ماهیچه
jerked انقباض ماهیچه
jerking انقباض ماهیچه
jerks انقباض ماهیچه
myography شرح ماهیچه
myologist ماهیچه شناس
buccinator ماهیچه شیپوری
myology ماهیچه شناسی
buccinal muscle ماهیچه شیپوری
myoclonus تشنج ماهیچه
myocardium ماهیچه قلب
myoma غده بافت ماهیچه
myomatous وابسته به اماس ماهیچه
inotropic موجب انقباض ماهیچه
sphincter ماهیچه باسطه چلانه
myograph واکنش نگار ماهیچه
sarcology گفتار در ماهیچه هاوگوشتهای تن
lumbrical ماهیچه انگشت یا پنجه
psittacine parvus ماهیچه کوچک کمر
myocarditis اماس ماهیچه قلب
myogenic وابسته به ریشه ماهیچه
hyperkinesia or sis تشنج کش واکش ماهیچه
unstriped muscle ماهیچه غیر مخطط
electromyography برق نگاری ماهیچه
psittacine magnus ماهیچه بزرگ کمر
rhomboid muscle ماهیچه چهارگوش معین
bradyarthria کندگویی عصبی- ماهیچه یی
bicipital دارای ماهیچه دوسر
brawny گوشتالو ماهیچه دار
corrugator ماهیچه چین دهنده
d.muscle ماهیچه انبساط دهنده
thewed ماهیچه دار نیرومند
core print تکیه گاه ماهیچه
triceps extension تمرین تقویت ماهیچه سه سر
emg برق نگاری ماهیچه
constrictor ماهیچه جمع کننده
bicipital مربوط به ماهیچه دوسر
self propulsion حرکت توسط نیروی خود پیشروی توسط نیروی خویش
mussculature بخش یا ترتیب ماهیچه هادربدن
musculation بخش یا ترکیب ماهیچه هادربدن
charley horse سختی وگرفتگی دردناک ماهیچه
kinesalgia دردی که ازجنبش ماهیچه پیداشود
myoscope الت دیدن انقباض ماهیچه
counter force نیروی مقابله با وسایل استراتژیکی دشمن استفاده ازنیروی هوایی و موشکهای استراتژیکی برای تخریب نیروی دشمن
d. muscle ماهیچه سه گوش شانه عضله دالی
masseter ماهیچه مخصوص جویدن عضله مضغ
musculature وضع وترتیب ماهیچه ها ساختمان عضلانی
naval aviation قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
free gyroscope نیروی ژیروسکوپی ازاد نیروی جاذبه مغناطیسی ازاد
geomagnetism نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
allocated manpower نیروی انسانی واگذار شده سهمیه نیروی انسانی
cramps گرفتگی عضلات انقباض ماهیچه در اثر کارزیاد
cramp گرفتگی عضلات انقباض ماهیچه در اثر کارزیاد
cringing چاپلوسانه فروتنی کردن انقباض غیر ارادی ماهیچه
interspinalis ماهیچه کوتاهی که برامدگی مهرههای پشت رابهم می پیوند د
cringed چاپلوسانه فروتنی کردن انقباض غیر ارادی ماهیچه
cringe چاپلوسانه فروتنی کردن انقباض غیر ارادی ماهیچه
cringes چاپلوسانه فروتنی کردن انقباض غیر ارادی ماهیچه
Marine Corps نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
army aircraft هواپیمایی نیروی زمینی هواپیماهای نیروی زمینی
commandant of marine corps فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
component command قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
myocarditis اماس ماهیچه قلب ورم عضله قلب
eagle flight نیروی هوا روی در حال اماده باش نیروی هوا روی اماده
attached strength استعداد نیروی زیر امر نیروی زیر امر
calves نرمه ساق پا ماهیچه ساق پا
calf نرمه ساق پا ماهیچه ساق پا
jet نیروی جت
jetted نیروی جت
jetting نیروی جت
total force نیروی کل
jet propulsion نیروی جت
jets نیروی جت
gravitational force نیروی گرانشی
auxiliary forces نیروی کمکی
attraction force نیروی ربایش
external force نیروی خارجی
attractive force نیروی جاذبه
attraction force نیروی جاذبه
ground force نیروی زمینی
impact force نیروی برخورد
impulsive force نیروی ضربهای
inertia force نیروی اینرسی
inertial force نیروی لختی
inertial force نیروی ماند
army of occupation نیروی اشغالگر
exchange force نیروی تبادلی
internal force نیروی داخلی
internal force نیروی درونی
impact force نیروی ضربهای
ground forces نیروی زمینی
hydroelectric power نیروی برقابی
he acted from impluse نیروی ناگهانی یا
hoisting power نیروی صعودی
atomic energy نیروی اتمی
assault force نیروی هجوم
electric force نیروی الکتریکی
holding force نیروی بازدارنده
assault force نیروی هجومی
hydro نیروی محرکه اب
blocking force نیروی سد کننده
dissipative force نیروی اتلافی
effective force نیروی موثر
elanvital نیروی حیاتی
elastic force نیروی ارتجاع
countervailing power نیروی همسنگ
counterpoise نیروی مقاوم
electromotive force نیروی برقرانی
coulombic force نیروی کولنی
coulomb force نیروی کولنی
electromotive force نیروی الکتروموتوری
london force نیروی لاندنی
economic potential نیروی اقتصادی
eccentric force نیروی برونگرا
covering force نیروی پوششی
drag force نیروی کششی
dispersion force نیروی پاشیدگی
drifting force نیروی وزش
destrudo نیروی ویرانگری
drifting force نیروی رانش
driving force نیروی محرکه
driving force نیروی محرک
dymanic نیروی جنباننده
damping force نیروی میران
e. power نیروی اجرایی
cutting thrust نیروی برش
coriolis force نیروی کوریولیس
electrostatic force نیروی الکتروستاتیکی
cohesive force نیروی چسبندگی
cohesive force نیروی همچسبی
cohesive force نیروی همدوسی
cathexis نیروی عاطفی
capillarity نیروی موئینهای
by military force با نیروی نظامی
burst force نیروی ناگهانی
burst force نیروی انفجاری
buoyant force نیروی شناورسازی
brake pressure نیروی ترمز
brake horsepower نیروی ترمز
gravitational force نیروی جاذبه
fire power نیروی اتش
emf نیروی برقرانی
contractile force نیروی انقباضی
equilibrant نیروی متعادل
conservation force نیروی باقی
concurrent force نیروی همرس
explosive force نیروی انفجار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com