English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English Persian
putty بتونه اب بندی
sealings بتونه اب بندی
Other Matches
gesso بتونه
glazing compound بتونه
putty بتونه
painter's putty بتونه
seals بتونه
seal بتونه
sealings بتونه ها
filler بتونه
fillers بتونه
spackle بتونه
oakum بتونه
clairecelle چسب بتونه
calk بتونه کاری
front putty بتونه جلو
came بتونه سربی
oakum خمیر بتونه
putty بتونه کردن
priming بتونه کاری
fillings بتونه خاکریزی
clearcole چسب بتونه
spackle بتونه نقاشی
paste wood filler بتونه چوب
caulking بتونه کاری
caulker بتونه کار
filling بتونه خاکریزی
sealant وسیله بتونه کاری
mastic نوعی بتونه یاچسب
sealer بتونه یااستری رنگ
spackle بتونه کاری کردن
glazing compound بتونه شیشه بری
puttier بتونه کار شیشه
primers مبادی اولیه بتونه
glazier's putty بتونه شیشه بری
primer مبادی اولیه بتونه
gesso سطح پوشیده از بتونه
caulking gun تلمبه بتونه زنی
caulk بتونه گیری کردن
calker بتونه کاری کردن
evaluation rating درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
scrim پارچه استری مبل وغیره کرباس نازکی که بعنوان بتونه قاب چوبی وامثال ان بکارمیبرند
word warp فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
rating طبقه بندی کردن درجه بندی
ratings طبقه بندی کردن درجه بندی
carpet classification طبقه بندی [درجه بندی] فرش
primming بتونه کاری کردن راه انداختن موتور یا گرم کردن ان
telescopic دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
packaging ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
defense classification طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
classifications طبقه بندی رده بندی
wording جمله بندی کلمه بندی
lineament طرح بندی صورت بندی
classification طبقه بندی رده بندی
laggin اب بندی کردن اب بندی ناوها
lineaments طرح بندی صورت بندی
regrade تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
downgrade کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrading کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
tar down بتونه مالی کردن مسدود کردن سوراخها
primes تفنگ را پر کردن بتونه کاری کردن
primed تفنگ را پر کردن بتونه کاری کردن
prime تفنگ را پر کردن بتونه کاری کردن
gift wrap بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
calk بتونه کاری کردن زیرپوش سازی کردن مسدود کردن
declassification از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
security classification طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
line astern صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
came میله سربی بتونه سربی
black designation علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
transparent نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
transparently نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
grade دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
groups دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
group دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
grades درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
grades دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
insulation testing apparatus دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
unitized load بار بسته بندی شده یا باردست چین شده بار تقسیم بندی شده
approach formation صورت بندی تقرب به باند صورت بندی تقرب به دشمن
army class manager activity سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
phasing مرحله بندی مرحله بندی عملیات
classifications طبقه بندی کردن طبقه بندی
classification طبقه بندی کردن طبقه بندی
black concept علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
phased attack تک مرحله بندی شده حمله مرحله بندی شده
patching سر هم بندی
neuration رگ بندی
queing صف بندی
waterproofing اب بندی
mud sill ته بندی
queuing صف بندی
taping ته بندی
nailed up سر هم بندی
snacks ته بندی
snack ته بندی
lapping اب بندی
sealing off اب بندی
funiculars بندی
humidity insulation نم بندی
commisural بندی
trimerous سه بندی
seal اب بندی
striation خط بندی
seals اب بندی
articular بندی
funicular بندی
hermetic sealing اب بندی
vanation رگ بندی
alignments صف بندی
humidity insulation اب بندی
commissural بندی
laced بندی
alignment صف بندی
paging صفحه بندی
ring clossure حلقه بندی
partitioning جزء بندی
sealing اب بندی کردن
ranked رتبه بندی
rhyme scheme قافیه بندی
rank رتبه بندی
package بسته بندی
packaged عدل بندی
reticulation شبکه بندی
package عدل بندی
packaged بسته بندی
packages عدل بندی
packages بسته بندی
toe protection پاشنه بندی
regimentalation گروه بندی
ranks رتبه بندی
taxonomies طبقه بندی
phantasma چشم بندی
formulation صورت بندی
sealing wax موم اب بندی
underpins پی بندی کردن
underpinned پی بندی کردن
patchery سرهم بندی
tabulates جدول بندی
wagering شرط بندی
tabulate جدول بندی
typification طبقه بندی
pluralization جمع بندی
queuing theory نظریه صف بندی
taxonomy طبقه بندی
trelliswork داربست بندی
triangularization مثلث بندی
triangulation مثلث بندی
premunition پیش بندی
totalization جمع بندی
typification سنخ بندی
tabulated جدول بندی
gamble شرط بندی
stratification قشر بندی
stratification لایه بندی
stratification چینه بندی
segmentation قطعه بندی
stratification طبقه بندی
gambled شرط بندی
steining طوقه بندی
staping مرحله بندی
snow job سرهم بندی
gambles شرط بندی
skelton استخوان بندی
single sling باربردار یک بندی
somatotyping سنخ بندی تن
shuttering تخته بندی
shoring شمع بندی
self dramatization بخود بندی
subsumption رده بندی
summation جمع بندی
sealing screw پیچ اب بندی
seal bars میلههای اب بندی
to make a mess of سر هم بندی کردن
to make a muddle of سر هم بندی کردن
to mull a mull of سر هم بندی کردن
scheme of colour رنگ بندی
grades درجه بندی
scheduling queue صف زمان بندی
to nails up سر هم بندی کردن
to pin up بی بندی کردن
to take a snack ته بندی کردن
terracing تراس بندی
grade درجه بندی
syllabication هجا بندی
syllabicity هجا بندی
syllabification هجا بندی
systemization طبقه بندی
tabulation جدول بندی
sealing liquid مایع اب بندی
underpin پی بندی کردن
sealing joint اتصال اب بندی
tariff classification تعرفه بندی
rootage ریشه بندی
justification صفحه بندی
groupage دسته بندی
granulating دانه بندی
rationing جیره بندی
rationing سهمیه بندی
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com