English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (15 milliseconds)
English Persian
effluent بخارج پخش کننده
effluents بخارج پخش کننده
Search result with all words
exocrine بخارج تراوش کننده
Other Matches
efflux پخش بخارج
spew بخارج ریختن
spewed بخارج ریختن
effluxion جریان بخارج
off از محلی بخارج
spews بخارج ریختن
spewing بخارج ریختن
jetted بخارج پرتاب کردن
jet بخارج پرتاب کردن
jets بخارج پرتاب کردن
jetting بخارج پرتاب کردن
supinate بخارج برگرداندن دست
supinator عضله مدیره بخارج
efflux انتشار بخارج جریان
I am very much opposed to your going abroad. با رفتن شما بخارج سخت مخالفم
To smuggle in to ( out of ) a country . جنسی را بداخل ( بخارج ) کشور قاچاق کردن
command sponsored dependent بستگان نظامیانی که با خرج ارتش بخارج مسافرت می کنند
ejection seat صندلی هواپیما که در مواقع اضطراری شخص را ازهواپیما بخارج پرتاب میکند
ejection خارج کردن وسیله یا نیروها بخارج پرتاب کردن یا کشیدن
corrector جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
effluvium پخش بخارج هوای گرفته و خفه استشمام هوای خفه و گرفته
altitude/height hold متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
propounder ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
inhibitor کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
quick disconnect coupling کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
sensor گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primers وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primer وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
interceptor هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
vasomotor اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
detonator منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
detonators منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
distractive گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
changer دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
interceptors هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
makgi boowi نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
del credere وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
steam fitter نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
search jammer تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
suppressive خنثی کننده اتش سرکوب کننده
prepossessing مجذوب کننده جلب توجه کننده
expostulator سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
claqueur تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
padding پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
sprining charge خرج چال کننده یا گود کننده
stop order دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
acknowledger تصدیق کننده قبول کننده
thickeners غلیظ کننده پرپشت کننده
presenters ارائه کننده معرفی کننده
presenter ارائه کننده معرفی کننده
striking force نیروی تک کننده یا کمین کننده
suberter سرنگون کننده تضعیف کننده
lifter مرتفع کننده برطرف کننده
modulator demodulator تلفیق کننده- تفکیک کننده
toasters سرخ کننده برشته کننده
presentor ارائه کننده معرفی کننده
vibrator ارتعاش کننده نوسان کننده
thickener غلیظ کننده پرپشت کننده
designative اشاره کننده تعیین کننده
desolator ویران کننده متروک کننده
desolater ویران کننده متروک کننده
homager تجلیل کننده کرنش کننده
discriminant تفکیک کننده جدا کننده
supplicants درخواست کننده تضرع کننده
supplicant درخواست کننده تضرع کننده
diverting سرگرم کننده منحرف کننده
intermediaries وساطت کننده مداخله کننده
gesticulant اشاره کننده وحرکت کننده
spell binder مسحور کننده مجذوب کننده
preventive حفافت کننده جلوگیری کننده
practicer تمرین کننده مشق کننده
vibrators ارتعاش کننده نوسان کننده
toaster سرخ کننده برشته کننده
intermediary وساطت کننده مداخله کننده
insulator جدا کننده عایق کننده
thwarter خنثی کننده مسدود کننده
venerator تکریم کننده ستایش کننده
coordinator هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
insulators جدا کننده عایق کننده
prosecutors پیگرد کننده تعقیب کننده
prosecutor پیگرد کننده تعقیب کننده
oppressive خورد کننده ناراحت کننده
contractive جمع کننده چوروک کننده
sniffy افهار تنفر کننده فن فن کننده
trimmer دستکاری کننده صاف کننده
hangers اویزان کننده معلق کننده
the producer and the consumer تولید کننده و مصرف کننده
divider جدا کننده تقسیم کننده
whetstone تیز کننده تند کننده
corruptor فاسد کننده منحرف کننده
transmitters منتقل کننده مخابره کننده
accaimer هلهله کننده تحسین کننده
corrupter فاسد کننده منحرف کننده
transmitter منتقل کننده مخابره کننده
modifiers اصلاح کننده تعدیل کننده
hanger اویزان کننده معلق کننده
favourer یاری کننده مساعدت کننده
provisioner تدارک کننده تهیه کننده
cogitator اندیشه کننده مطالعه کننده
modifier اصلاح کننده تعدیل کننده
skeletonizer تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
fuel cooled oil cooler خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
dragger شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
procuring activity یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
plasticizer ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
agent authentication معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
parity bit عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
components اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
dismantling shot تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
voltage stabilizer تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
family محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
families محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper کج کننده واژگون کننده
army component نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
stabilisers تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
stabilizer تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
requistioner قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
flares گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
supporting arms نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
flare گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
negative true logic سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
delay release sinker وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
desiccant مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
analysis staff ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
radar picket ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
component command قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
gyro repeater تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
jumpers شوت کننده با پرش پرش کننده
jumper شوت کننده با پرش پرش کننده
out side دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
fillers پر کننده
solvent اب کننده
prattfall پچ پچ کننده
deflective کج کننده
solvents اب کننده
wheezier خس خس یا خر خر کننده
benders خم کننده
deletive حک کننده
bandwidth یچ کننده
swooner غش کننده
prater پچ پچ کننده
filleting پر کننده
filleted پر کننده
fillet پر کننده
whisperer پچ پچ کننده
fizzy کف کننده
hoppers لی لی کننده
catterer پچ پچ کننده
bidders کننده
fluxing oil اب کننده
crusher له کننده
ear-splitting کر کننده
puffer پف کننده
filler پر کننده
crepitant خش خش کننده
surfy کف کننده
hopper لی لی کننده
syncopator غش کننده
trackers پی کننده
bender خم کننده
bidder کننده
tracker پی کننده
commulator یک سو کننده
attacking تک کننده
repudiationist رد کننده
noncommittal رد کننده
mitigatory کم کننده
mitigative کم کننده
attenuant اب کننده
refutative رد کننده
percutient دق کننده
renunciant کننده
fillets پر کننده
sensor حس کننده
rebutter رد کننده
solver حل کننده
jaberer پچ پچ کننده
refuser رد کننده
mauler له کننده
thinner کم کننده
refutatory رد کننده
renunciant رد کننده
mumbler من من کننده
abjurer or abjuror کننده
squelcher له کننده
doers کننده
wheezy خس خس یا خر خر کننده
wheeziest خس خس یا خر خر کننده
squasher له کننده
skittish رم کننده
doer کننده
spurner رد کننده
erumpent فوران کننده
intermitter متناوب کننده
emendator اصلاح کننده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com