Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 203 (9 milliseconds)
English	Persian
course	بخشی از غذا اموزه
coursed	بخشی از غذا اموزه
courses	بخشی از غذا اموزه
Other Matches
scissoring	1-معرفی بخشی از تصویرو سپس بریدن آن به طوری که قابل چسباندن در تصویر دیگر باشد.2-معرفی بخشی از تصویروحذف هراخلاعی خارج از این ناحیه
partial	بخشی
dichotomous	دو بخشی
portions	بخشی
divisor	بخشی
Centigrade	صد بخشی
portion	بخشی
hexaploid	شش بخشی
ninefold	نه بخشی
fraction	بخشی از
regional <adj.>	بخشی
local <adj.>	بخشی
fractions	بخشی از
tripartite	سه بخشی
bisection	دو بخشی
sectoral	بخشی
triplet	سه بخشی
parochial	بخشی
sectorial	بخشی
sextets	شش بخشی
sextet	شش بخشی
triarchy	سه بخشی
as part of	بخشی از
trichotomous	سه بخشی
fraction	1-بخشی از یک واحد
stens	مقیاس ده بخشی
fractions	1-بخشی از یک واحد
part way	بخشی از راه
stanine score	نمره نه بخشی
sectoral integation	یکپارچگی بخشی
trichotomy	سه بخشی بودن
efficiency	اثر بخشی
stanine scale	مقیاس نه بخشی
personification	شخصیت بخشی
vivification	حیات بخشی
polychotomy	چند بخشی
dezincification	فرسودگی بخشی
satisfactoriness	رضایت بخشی
rehabilitation	توان بخشی
pleasurability	لذت بخشی
two sector model	الگوی دو بخشی
triploid	سه قسمتی سه بخشی
physical medicine	طب توان بخشی
pleasurableness	فرح بخشی
vitalization	حیات بخشی
sectoral integation	ادغام بخشی
animation	جان بخشی
stanza	بخشی از بازی
contributing	هم بخشی کردن
part	بخشی از چیزی
drill tang	بخشی از مته
slices	بخشی از چیزی
slice	بخشی از چیزی
refreshment	نیرو بخشی
effectiveness	اثر بخشی
refreshments	نیرو بخشی
stanzas	بخشی از بازی
contributes	هم بخشی کردن
contributed	هم بخشی کردن
two sector economy	اقتصاد دو بخشی
animations	جان بخشی
heptamerous	هفت بخشی
healthfulness	صحت بخشی
partial	بخشی قسمتی
haxamerous	شش بخشی شش قسمتی
genbraliztion	کلیت بخشی
effectiveness	تاثیر بخشی
contribute	هم بخشی کردن
fytte	بخشی ازشعر
equipartition principle	اصل هم بخشی
stanzas	بخشی ازبازی هاکی
flushing	فایل یا بخشی از حافظه
contributions	هم بخشی همکاری وکمک
contribution	هم بخشی همکاری وکمک
sectoral planning	برنامه ریزی بخشی
stanza	بخشی ازبازی هاکی
staves	مقیاس پنج بخشی
phases	بخشی از فرآیند بزرگتر
flushes	فایل یا بخشی از حافظه
flush	فایل یا بخشی از حافظه
nose band	بخشی از کلگی اسب
partial	نیمه کاره بخشی از
arrays	بخشی از داده در آرایه
array	بخشی از داده در آرایه
phased	بخشی از فرآیند بزرگتر
cost effectiveness	تاثیر بخشی هزینه
charitableness	خیرخواهی صدقه بخشی
phase	بخشی از فرآیند بزرگتر
revivification	باز جان بخشی
barge-course	[بخشی از سفال بام]
lobe	بخشی از عضله یا مغز
lobes	بخشی از عضله یا مغز
fetched	دستیابی به بخشی از حافظه
a rosy future	آینده امید بخشی
tag	بخشی از دستور کامپیوتری
tags	بخشی از دستور کامپیوتری
fetch	دستیابی به بخشی از حافظه
fetches	دستیابی به بخشی از حافظه
subsegment	بخشی کوچک یک سگمنت
vocational rehabilitation	توان بخشی شغلی
selectively	نمایش یا چاپ بخشی از حافظه
overlaps	پوشاندن بخشی از چیزی با دیگری
cost effectiveness analysis	تحلیل تاثیر بخشی هزینه ها
physical medicine	درمان بدنی و توان بخشی
moto	بخشی از مسابقه موتورسیکلت رانی
palm of a glove	بخشی از دستگش که کف دست را می پوشاند
A part of Iranian territory.	بخشی از خاک ( سرزمین) ایران
overlap	پوشاندن بخشی از چیزی با دیگری
overlapped	پوشاندن بخشی از چیزی با دیگری
selective	نمایش یا چاپ بخشی از حافظه
the pale	بخشی از ایرلند که در قلمردانگلیس است
reviviscence	بهوش اوری نیرو بخشی
filed	بخشی از داده روی کامپیوتر
file	بخشی از داده روی کامپیوتر
box section leg	ساق یا پایه بخشی از جعبه
building unit	جزء ساختمانی بخشی از یک ساختمان
inter sectoral planning	برنامه ریزی بین بخشی
maiden over	بخشی از بازی کریکت بدون امتیاز
metaplasm	بخشی ازسفیده که موادیاخته ساز درانست
highlights	جدا کردن بخشی از متن از سایر آن
intussusception	دخول بخشی از روده در بخش دیگر
bung	بخشی از طاق کوره گازی وهوایی
moto scramble	مسابقه چند بخشی درمسیرهای گوناگون
beginning	حرف یا نشانه آغاز بخشی از داده
bunged	بخشی از طاق کوره گازی وهوایی
front line	9 بخش اول زمین 81 بخشی گلف
satellites	کامپیوترکوچک که بخشی ازسیستم بزرگتر است
satellite	کامپیوترکوچک که بخشی ازسیستم بزرگتر است
highlighted	جدا کردن بخشی از متن از سایر آن
bunging	بخشی از طاق کوره گازی وهوایی
beginnings	حرف یا نشانه آغاز بخشی از داده
bungs	بخشی از طاق کوره گازی وهوایی
highlight	جدا کردن بخشی از متن از سایر آن
storage	بخشی از حافظه برای ذخیره اطلاعات
municipalities	شهریا بخشی که دارای شهرداری است
carrier	وسیلهای که بخشی از میکروفیلم را نگه می دارد
front	بخشی از چیزی که از عقب به نظر آید
municipality	شهریا بخشی که دارای شهرداری است
zeros	پرکردن بخشی از حافظه با مقادیر صفر
zeroes	پرکردن بخشی از حافظه با مقادیر صفر
zero	پرکردن بخشی از حافظه با مقادیر صفر
usenet	بخشی از اینترنت که حاوی مجمعی است
carriers	وسیلهای که بخشی از میکروفیلم را نگه می دارد
internal	دستوری که بخشی از سیستم عامل است
introsusception	دخول بخشی از روده در بخش دیگر
fronting	بخشی از چیزی که از عقب به نظر آید
to put in a piece of work	بخشی از کار دیگران را انجام دادن
parterre	بخشی ازتماشاخانه که پشت سرنوازندگان است
selectively	مرتب کردن بخشی از داده ها به ترتیب
branches	جهش از بخشی از برنامه به بخش دیگر
titillate	بطور لذت بخشی تحریک کردن
branch	جهش از بخشی از برنامه به بخش دیگر
selective	مرتب کردن بخشی از داده ها به ترتیب
rehabilitation	تجدید قوا کردن توان بخشی
titillated	بطور لذت بخشی تحریک کردن
titillates	بطور لذت بخشی تحریک کردن
titillating	بطور لذت بخشی تحریک کردن
hexadecimal notation	نمایش بخشی از حافظه در مبنای شانزده تایی
absolute address	برنامه ای که بخشی از کد را در حافظه اصلی بار میکند
backplane	بخشی از ساختمان کامپیوتر که حاوی تختههای مدار
deposit	چاپ گرفتن ازکل یا بخشی از فضای حافظه
deposits	چاپ گرفتن ازکل یا بخشی از فضای حافظه
holdup	بازگشت یا نگهداری یک مقدار یا خط ارتباطی یا بخشی از حافظه
scanned	بخشی از تصویر که توسط اسکنر خوانده میشود
hex	نمایش بخشی از حافظه در مبنای شانزده تایی
nines	قسمت اول یادوم زمین 81 بخشی گلف
transients	بخشی از حافظه موقت که در مدت زمانی رخ میدهد
transient	بخشی از حافظه موقت که در مدت زمانی رخ میدهد
margins	فضای خالی اطراف بخشی از متن چاپی
electron gun	بخشی از CRT که یک اشعه الکترونی ایجاد میکند
margin	فضای خالی اطراف بخشی از متن چاپی
cut	حذف بخشی از متن از یک فایل تا کوتاه تر شود
cuts	حذف بخشی از متن از یک فایل تا کوتاه تر شود
scan	بخشی از تصویر که توسط اسکنر خوانده میشود
descender	بخشی از حرف چاپ شده که زیر خط است
nine	قسمت اول یادوم زمین 81 بخشی گلف
shirt-tail	بخشی از پیراهن مردانه که زیر شلوار میرود
executes	بخشی از حلقه اجرا در حین اجرای دستور
executed	بخشی از حلقه اجرا در حین اجرای دستور
execute	بخشی از حلقه اجرا در حین اجرای دستور
drives	بخشی ازکامپیوتر که نوار یا دیسک را راه می اندازد
fails	سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند
drive	بخشی ازکامپیوتر که نوار یا دیسک را راه می اندازد
nasopharynx	بخشی از گلو گاه که بابینی راه دارد
machine address	برنامه ای که بخشی از کد را در حافظه اصلی بار میکند
addressing	روشی که بخشی از حافظه مکان دهی میشود
shirt-tails	بخشی از پیراهن مردانه که زیر شلوار میرود
executing	بخشی از حلقه اجرا در حین اجرای دستور
operation	بخشی از حلقه ماشین در حین اجرای دستور
attentions	توجه کافی کردن به اجرای بخشی از برنامه
attention	توجه کافی کردن به اجرای بخشی از برنامه
fail	سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند
failed	سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند
elimination	بخشی از داده هنوز استفاده نشده است
scans	بخشی از تصویر که توسط اسکنر خوانده میشود
general delivery	بخشی از ادارهی پست که مسئول اینگونهمراسلات است
parapherna	بخشی از دارایی زن که جزوجهیزیه نبود بلکه در اختیارخود زن بود
sea echelon	بخشی از ناوهای هجومی که در عملیات اب خاکی در دریاباقی می ماند
cross reference generator	بخشی از اسمبلر یا کامپایلر یا مفسر که لیستی از برچسبهای برنامه
fielded	بخشی از رکورد کاپیوتری که حاوی محل داده است

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com