English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
subclass بخش اولیه یک طبقه
Search result with all words
input stage طبقه اولیه
Other Matches
Ideal City [شهر موجود در نمونه اولیه و نقشه اولیه]
basic communication گزارش یا مدرک اولیه مکاتبات اولیه
entresol طبقه میان طبقه اول عمارت وطبقهای که باکف زمین برابراست
intermediate آنچه در یک طبقه بین دو طبقه دیگر است
lower class طبقه پست وپایین اجتماع طبقه سوم
lower classes طبقه پست وپایین اجتماع طبقه سوم
basic data دادههای اولیه عناصر اولیه
restoration احیا و مرمت فرش [برای بازگرداندن فرش به حالت اولیه آن باید علاوه بر استفاده از مواد اولیه، از تجربه کافی نیز برخوردار بود.]
basic issue list اقلام مندرج در فهرست توزیع اولیه اقلام بار مبنای اولیه اقلام شارژ انبار
defense classification طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
dogmatic marxism مارکسیسم دگماتیک اصطلاح ابداعی لنین برای مارکسیسم اولیه و نیزبیان طرز فکر کسانی که معتقد به رعایت بی کم وکاست اصول اولیه ابراز شده به وسیله مارکس بدون جرح و تعدیل و تصحیح بودند
downgrade کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrading کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
Our building (high-rise) is a 20-storey ,but my apartment is on the third floor. ساختمان ما 20 طبقه است ولی آپارتمان در طبقه سوم است
security classification طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
declassification از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
black designation علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
stratify طبقه طبقه کردن
army class manager activity سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
classification طبقه بندی کردن طبقه بندی
classifications طبقه بندی کردن طبقه بندی
black concept علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
basics اولیه
initialling اولیه
initialed اولیه
initialled اولیه
early اولیه
initialing اولیه
primary اولیه
primeval اولیه
initials اولیه
raw اولیه
earliest اولیه
basic اولیه
primitive اولیه
initial اولیه
dispersion اولیه
first generation اولیه
elementary اولیه
preliminaries اولیه
preliminary اولیه
fundamental اولیه
primal اولیه
rudimentary اولیه
pre assembly نصب اولیه
input tape نوار اولیه
blueprints طرح اولیه
pre load بار اولیه
pre loading بارگیری اولیه
basic branch رسته اولیه
preliminiary work کار اولیه
prereduction کاهش اولیه
primary body جسم اولیه
primary center مرکز اولیه
breaking down train راه اولیه
basic data اطلاعات اولیه
blueprint طرح اولیه
input translator مترجم اولیه
input speed سرعت اولیه
input voltage ولتاژ اولیه
input unit واحد اولیه
input time زمان اولیه
primery voltage ولتاژ اولیه
initial speed سرعت اولیه
basic speed سرعت اولیه
basic size اندازه اولیه
basic standard استاندارد اولیه
basic requisition number درخواست اولیه
input terminal ترمینال اولیه
input transformer ترانسفورماتور اولیه
first notions تصورات اولیه
initial level سطح اولیه
initial mass جرم اولیه
initial point نقطه اولیه
initial reserves ذخایر اولیه
initial strength استحکام اولیه
initial value مقدار اولیه
initial velocity سرعت اولیه
first aids کمکهای اولیه
initial cost هزینه اولیه
historical costs هزینه اولیه
i.c. حالت اولیه
first cost هزینه اولیه
incunabula مراحل اولیه
first cause علت اولیه
initial acceleration شتاب اولیه
initial capital سرمایه اولیه
opening capital سرمایه اولیه
initial condition شرایط اولیه
initial condition شرط اولیه
initialize مقداردهی اولیه
stock ماده اولیه
input drift رانش اولیه
input electrode الکترود اولیه
input frequency فرکانس اولیه
input gap فاصله اولیه
input information اطلاعات اولیه
input noise پارازیت اولیه
cogging train مسیر اولیه
input reactance راکتانس اولیه
stocked ماده اولیه
stocked ذخیره اولیه
stock ذخیره اولیه
input diode دیود اولیه
input current جریان اولیه
input admittance ادمیتانس اولیه
feed stock مواد اولیه
elementary cell پیل اولیه
input attenuation میرائی اولیه
input attenuation دمفونگ اولیه
drawing key طرح اولیه
input capacitance فرفیت اولیه
input capacitor خازن اولیه
input circuit مدار اولیه
input coordinate مختصات اولیه
input coupling تزویج اولیه
input signal سیگنال اولیه
proto planets سیارههای اولیه
self aid کمکهای اولیه
originals نسخه اولیه
original نسخه اولیه
archetype نمونه اولیه
primitive انسان اولیه
input function تابع اولیه
I'll put in the initial outlay , you do the work . ما یه اولیه از من کار از تو
stuffs ماده اولیه
stuffed ماده اولیه
rudiment اولیه ابتدایی
roughed slab برامن اولیه
radix سرچشمه اولیه
raw data دادههای اولیه
Aborigine ساکن اولیه
raw products محصولات اولیه
raw statistics امارهای اولیه
layouts طرح اولیه
layout طرح اولیه
primes نخستین اولیه
primed نخستین اولیه
prime نخستین اولیه
stuff ماده اولیه
base rates ارزش اولیه
outline agreement توافق اولیه
raw materials مواد اولیه
input data دادههای اولیه
skeleton agreement توافق اولیه
master agreement توافق اولیه
base rate ارزش اولیه
input توان اولیه
input سیگنال اولیه
inputted توان اولیه
inputted سیگنال اولیه
scheme طرح اولیه
basic agreement توافق اولیه
frame agreement توافق اولیه
first aid کمکهای اولیه
base loading بار اولیه
prototypes نمونه اولیه
prototype نمونه اولیه
primary storage انباره اولیه
primary storage حافظه اولیه
primary structure ساختمان اولیه
primary standard استاندارد اولیه
primary products محصولات اولیه
primary cognizance شناختهای اولیه
archetypes نمونه اولیه
primary electron الکترون اولیه
primary emission صدور اولیه
primary industries صنایع اولیه
primary inputs دادههای اولیه
primary inputs نهادههای اولیه
embryonic نارس اولیه
primary track شیار اولیه
prime cost ارزش اولیه
primery terminal ترمینال اولیه
primitive element عنصر اولیه
velocity سرعت اولیه
velocities سرعت اولیه
integral تابع اولیه
primogenitors اجداد اولیه
priority processing پردازش اولیه
proto galaxy کهکشان اولیه
primery coil پیچک اولیه
parent یکان اولیه
primery obligation تعهدات اولیه
primery current جریان اولیه
prime costs هزینههای اولیه
primery citcuit مدار اولیه
primery battery باطری اولیه
primeral borth ابگوشت اولیه
incipient اولیه مرحله ابتدایی
bulk material مواد اولیه حجیم
aid man مامور کمکهای اولیه
base rate earnings کسب ارزش اولیه
base cover عکس برداری اولیه
commodity مواد اولیه متاع
commodities مواد اولیه متاع
bar stock ماده اولیه مصرفی
corpuses سرمایه اولیه و اصلی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com