English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (13 milliseconds)
English Persian
stigmatization بدنام سازی
tracucement بدنام سازی
Search result with all words
traducement بدنام سازی بد نامی
Other Matches
disreputable بدنام
stigmatic بدنام
unpopular بدنام
stigmatist بدنام
infamous بدنام
misnamed بدنام
attaint بدنام کردن
defamed بدنام کردن
vilifying بدنام کردن
infamize بدنام کردن
vilify بدنام کردن
calumnious بدنام کننده
vilified بدنام کردن
defame بدنام کردن
arrant بدنام ترین
infamonize بدنام کردن
blemish بدنام کردن
vilifies بدنام کردن
disorderly house خانه بدنام
defaming بدنام کردن
malign بدنام کردن
notorious بدنام رسوا
libellist بدنام کننده
maligned بدنام کردن
denigrate بدنام کردن
maligning بدنام کردن
defames بدنام کردن
denigrating بدنام کردن
errant منحرف بدنام
maligns بدنام کردن
denigrates بدنام کردن
denigrated بدنام کردن
rounder ادم بدنام الت استهزا
blemishing بدنام کردن افترا زدن
blemishes بدنام کردن افترا زدن
blemished بدنام کردن افترا زدن
calumniate بهتان زدن به بدنام کردن
traducing بهتان زدن به بدنام کردن
traduce بهتان زدن به بدنام کردن
traduces بهتان زدن به بدنام کردن
traduced بهتان زدن به بدنام کردن
rectification یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
calculating دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
jagger الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
lynch بدنام کردن زجر کشی کردن
lynched بدنام کردن زجر کشی کردن
lynches بدنام کردن زجر کشی کردن
pre-treatment عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
ouster بی بهره سازی محروم سازی
irritancy پوچ سازی باطل سازی
frustration خنثی سازی محروم سازی
subjugation مقهور سازی مطیع سازی
frustrations خنثی سازی محروم سازی
formularization کوتاه سازی ضابطه سازی
imagery مجسمه سازی شبیه سازی
erasable 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
save ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sorts الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hit داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
Indeo فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
dump 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
external روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
externals روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
retortion خم سازی
padding له سازی
pavement کف سازی
individualised تک سازی
truncation بی سر سازی
pavements کف سازی
repk lection پر سازی
flection خم سازی
bridge building پل سازی
retortion کج سازی
bridgework پل سازی
individualising تک سازی
flooring کف سازی
individualize تک سازی
idolization بت سازی
stylization مد سازی
individuation تک سازی
deflexion خم سازی
individualization تک سازی
compaction تو پر سازی
individualises تک سازی
individualized تک سازی
local anasthesia سر سازی
individualizes تک سازی
individualizing تک سازی
rejuvenation جوان سازی
dwelling construction اپارتمان سازی
divestment بی بهره سازی
deallocation ازاد سازی
divestiture برهنه سازی
divestiture بی بهره سازی
duplexing مضاعف سازی
dwelling construction خانه سازی
packing فشرده سازی
displacement جانشین سازی
depletion تهی سازی
de escalation محدود سازی
de energize بی برق سازی
deactivation بی اثر سازی
domestication اهلی سازی
debilitation ناتوان سازی
arching طاق سازی
die shop حدیده سازی
milling ارد سازی
smoothing صاف سازی
assimilation همگون سازی
assimilation درون سازی
dilution رقیق سازی
die making حدیده سازی
lancination مجروح سازی
detersion پاک سازی
deconditioning ناشرطی سازی
decryption اشکار سازی
denudation برهنه سازی
deep foundation پی سازی در عمق
defeasance باطل سازی
denaturation مصنوعی سازی
deprival بی بهره سازی
derichment رقیق سازی
discolourment بدرنگ سازی
forgery صورت سازی
haematogenesis خون سازی
harmonization هم اهنگ سازی
heterodyne reception زنه سازی
curtailment کوتاه سازی
histogenesis بافت سازی
horology ساعت سازی
hymnography سرود سازی
ichnography زمینه سازی
image formation تصویر سازی
mutilation معیوب سازی
stripping برهنه سازی
gunsmithery تفنگ سازی
forgery سند سازی
grillwork شبکه سازی
forgeries صورت سازی
forgeries سند سازی
grillwork سبد سازی
solutions چاره سازی
solution چاره سازی
separating جدا سازی
immortalization جاوید سازی
abbreviation کوته سازی
inebriation مست سازی
inflexion خم سازی خمیدگی
infuriation خشمگین سازی
inspissation غلیظ سازی
intensification پر قوت سازی
inurement معتاد سازی
invalidation باطل سازی
irksomeness کسل سازی
wearisomeness کسل سازی
irreticence فاش سازی
vaporization بخار سازی
individuation جدا سازی
replacements جانشین سازی
replacement جانشین سازی
impregnation ابستن سازی
extinction خاموش سازی
incavation پوک سازی
inceration موم سازی
inculcation جایگیر سازی
individualization منفرد سازی
individualization فرد سازی
lamponery هجونامه سازی
wording عبارت سازی
simulations همانند سازی
simulations فاهر سازی
simulations شبیه سازی
flatting تنکه سازی
feminization مونث سازی
elution پاکیزه سازی
emulation نمونه سازی
emulsification امولسیون سازی
enthralment بنده سازی
oscillations نوسان سازی
oscillation نوسان سازی
equality gate برابر سازی
resolving برطرف سازی
eversion واژگون سازی
evisceration تهی سازی
simulation همانند سازی
gelatination دلمه سازی
gemination جفت سازی
glasswork شیشه سازی
glycogenesis گلیکوژن سازی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com