Dictiornary-Farsi | بدون ارزش واقعی بی ارزش | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (12 milliseconds)

English	Persian
no par value	بدون ارزش واقعی بی ارزش


Search result with all words

no par	بدون ارزش واقعی
Other Matches

objective value	ارزش واقعی
real value	ارزش واقعی
underlet	کمتر از ارزش واقعی اجاره دادن
undervalue	کمتر از ارزش واقعی تخمین زدن
undervaluing	کمتر از ارزش واقعی تخمین زدن
undervalues	کمتر از ارزش واقعی تخمین زدن
overrate	بیش از ارزش واقعی ارزیابی کردن زیاد تخمین زدن
overrating	بیش از ارزش واقعی ارزیابی کردن زیاد تخمین زدن
overrated	بیش از ارزش واقعی ارزیابی کردن زیاد تخمین زدن
overrates	بیش از ارزش واقعی ارزیابی کردن زیاد تخمین زدن
book value	ارزش هر شیی برحسب انچه دردفترحساب نشان داده شود ارزش سهام طبق دفاتر
ad valorem	به نسبت ارزش کالا براساس ارزش
neoclassical theory of value	تئوری ارزش نئوکلاسیک .براساس این نظریه ارزش یک کالا براثر تداخل عرضه وتقاضا برای کالای مورد نظربدست می اید
pigou effect	اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
real	ارزش واقعی هر کالا یا خدمت در حالتی که با پول اندازه گیری شود حقوق راجعه به اموال غیرمنقول
value added	قیمت یا ارزش افزوده شده قیمت یک محصول در بازاربدون توجه به ارزش مواداولیه یی که در تولید ان به کار رفته است
ends	با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
ended	با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
end	با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
axiological	وابسته به ارزش ها یا علم ارزش ها
capital gain	منافع حاصل از فروش یاتعویض اقلام دارایی به قیمتی بیش از ارزش دفتری اضافه ارزش سرمایه سرمایه باز یافته
carried	با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carrying	با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carry	با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carries	با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
currency devaluation	کاهش رسمی ارزش پول تضعیف ارزش پول
rug condition	[وضعیت ظاهری و ارزش واقعی فرش که به عوامل مختلفی از جمله اندازه، رنگ، عدم پارگی نخ هاخسارت ناشی از بیدزدگی، نداشتن ریشه تقلبی، ارتفاع پرز مناسب و غیره بستگی دارد.]
cost	ارزش
price	ارزش
prices	ارزش
market value	ارزش
low level	کم ارزش
small change	کم ارزش
low grade	کم ارزش
regardant	با ارزش
junky	بی ارزش
picayune	بی ارزش
picayubnish	بی ارزش
worthiness	ارزش
shotten	بی ارزش
valueless	بی ارزش
worthless	بی ارزش
value	ارزش
naught	بی ارزش
no par	بی ارزش
treasure	با ارزش
valuing	ارزش
values	ارزش
rewarding	پر ارزش
big ticket	با ارزش
trivalence	سه ارزش
punks	بی ارزش
rubbish	بی ارزش
worth	با ارزش
worth	ارزش
unvalued	بی ارزش
trivalency	سه ارزش
raffish	بی ارزش
fustian	بی ارزش
good for nothing	بی ارزش
punk	بی ارزش
brummagem	کم ارزش
brummagem	بی ارزش
worm eaten	بی ارزش
avail	ارزش
truth value	ارزش درستی
tinker's damn	چیزبی ارزش
esteem	رعایت ارزش
theory of value	نظریه ارزش
value theory	نظریه ارزش
valuation	ارزش گذاری
tinker's dam	چیزبی ارزش
threshold value	ارزش استانهای
numerical value	ارزش عددی
salavage value	ارزش اسقاطی
objective value	ارزش عینی
valuations	ارزش گذاری
premiums	اضافه ارزش
value in exchange	ارزش مبادله
value of money	ارزش پول
value of assets	ارزش دارائی ها
value in use	ارزش استعمال
value in use	ارزش استفاده
value for money	ارزش پول
value date	تاریخ ارزش
value as security	ارزش تضمین
value added	ارزش افزوده
valuably	بطور با ارزش
valorization	تعیین ارزش
premium	اضافه ارزش
valence	توان ارزش
undervaluation	کم ارزش گذاری
depreciation	کم ارزش شمردن
cheaper	کم ارزش پست
junk	کهنه و کم ارزش
use by value	استفاده با ارزش
use value	ارزش استفاده
waff	نظر بی ارزش
use value	ارزش استعمال
value analysis	تحلیل ارزش
scale value	ارزش مقیاسی
quantitative value	ارزش مقداری
quantitative value	ارزش کمی
wear thin <idiom>	بی ارزش شدن
production cost	ارزش ساخت
prime cost	ارزش اولیه
present worth	ارزش فعلی
present worth	ارزش حال
rubbish	چیزپست و بی ارزش
cheapest	کم ارزش پست
cheap	کم ارزش پست
salvage value	ارزش بازیافتنی
scrap value	ارزش اسقاطی
debunks	کم ارزش کردن
debunking	کم ارزش کردن
rental value	ارزش اجارهای
haw	چیز بی ارزش
hawed	چیز بی ارزش
hawing	چیز بی ارزش
haws	چیز بی ارزش
nothing	بی ارزش ابدا
present value	ارزش فعلی
present value	ارزش حال
base rate	ارزش اولیه
indexation	ارزش ترازی
surplus value	ارزش اضافی
surrender value	ارزش بازخرید
survival value	ارزش بقا
base rates	ارزش اولیه
belittles	کم ارزش کردن
downgrade	کم ارزش کردن
downgraded	کم ارزش کردن
downgrades	کم ارزش کردن
subjective value	ارزش ذهنی
store of value	منبع ارزش
place value	ارزش مکانی
debunked	کم ارزش کردن
debunk	کم ارزش کردن
belittling	کم ارزش کردن
penny worth	ارزش یک پنی
paradox of value	تناقض ارزش
par value	ارزش اسمی
belittled	کم ارزش کردن
belittle	کم ارزش کردن
downgrading	کم ارزش کردن
influence value	ارزش تاثیر
heat value	ارزش گرمایی
heat of combustion	ارزش گرمایی
gross value	ارزش ناخالص
belittlement	کم ارزش سازی
final value	ارزش نهایی
book value	ارزش دفتری
face value	ارزش صوری
face value	ارزش اسمی
heating value	ارزش گرمایی
heritage asset	میراث با ارزش
kitsch	هنر بی ارزش
increase in value	افزایش ارزش
auxiliary value	ارزش کومکی
capital	ارزش ویژه
average value	ارزش میانگین
axiology	علم ارزش ها
axiology	ارزش شناسی
expected value	ارزش منتظره
exchange value	ارزش مبادلهای
end value	ارزش انتهایی
economic value	ارزش اقتصادی
disvalue	بی ارزش کردن
code value	ارزش رمز
commercial value	ارزش تجارتی
differential cost	ارزش نهایی
diagnostic value	ارزش تشخیصی
cost account	ذکر ارزش
cost finding	ارزش یابی
coupling valve	ارزش اتصال
critical value	ارزش بحرانی
equity capital	ارزش ویژه
capitalized value	ارزش سرمایهای
exchange value	ارزش مبادله
call by value	فراخوانی با ارزش
call price	ارزش اسمی
calorific value	ارزش گرمایی
declared value	ارزش افهارشده
capital value	ارزش سرمایه
capital value	ارزش سرمایهای
capital value	ارزش فعلی
decrease in value	کاهش ارزش
net value	ارزش خالص
net price	ارزش خالص
logical value	ارزش منطقی
loss of value	افت ارزش
man friday	کمک با ارزش
absolute volue	ارزش مطلق
absolute value	ارزش مطلق
maintenance cost	ارزش نگهداری
manufacture cost	ارزش ساخت
net net worth	ارزش خالص
forfeiture	تنزل ارزش
market value	ارزش بازاری
meed	پاداش ارزش