English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (11 milliseconds)
English Persian
well بدون اشکال اوه
wells بدون اشکال اوه
Search result with all words
smooth صاف کردن بدون اشکال بودن
smoothed صاف کردن بدون اشکال بودن
smoothest صاف کردن بدون اشکال بودن
smooths صاف کردن بدون اشکال بودن
Other Matches
gadroon اشکال تزئینی محدب حاشیه بشقاب و فروف قدیمی اشکال تزئینی محدب حاشیه یقه
without any reservation بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
informally بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
unformed بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
flattest ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flat ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
of no interest بدون اهمیت [بدون جلب توجه]
independently آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
Taoism روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
drawbacks اشکال
traverse اشکال
drawback اشکال
traversed اشکال
traverses اشکال
nodus اشکال
traversing اشکال
worriment اشکال
dead lock اشکال
bugs اشکال
barely با اشکال
snaggy پر اشکال
bugging اشکال
node اشکال
nodes اشکال
disadvantages اشکال
spinosity اشکال
disadvantage اشکال
bug اشکال
parataxis مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
lynch law مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی
unbranched بدون انشعاب بدون شعبه
offhand بدون مقدمه بدون تهیه
unstressed بدون اضطراب بدون کشش
achylous بدون کیلوس بدون قیلوس
smooth delivery تحویل بی اشکال
baboons اشکال مضحک
baboon اشکال مضحک
debugs اشکال زدایی
forms of currency اشکال پول
burbling اشکال بی نظمی
burbles اشکال بی نظمی
debugger اشکال زدائی
trouble shooting رفع اشکال
debugger اشکال یابی
demurrable اشکال کردنی
hardness اشکال سفتی
to tide over a difficulty اشکال را بر طرف
to make difficulties اشکال تراشیدن
diversely به اشکال مختلف
burble اشکال بی نظمی
burbled اشکال بی نظمی
debugged اشکال زدایی
error description توضیح اشکال
difficulties اشکال زحمت
troubleshooting اشکال یابی
fault description توضیح اشکال
debugging اشکال زدائی
debugging اشکال زدایی
nuclide اشکال اتمی
description of error توضیح اشکال
defect description توضیح اشکال
difficulty اشکال زحمت
geometrical figures اشکال هندسی
i can add rapidly به اشکال ما افزود
debug اشکال زدایی
impediment محظور اشکال
geometric shapes اشکال هندسی
impediments محظور اشکال
dysphonia اشکال در حرف زدن
handicaps امتیاز دادن اشکال
program debugging اشکال زدایی برنامه
To get into difficulties. دچار اشکال شدن
debugger برنامه اشکال زدایییثلاعللهگل
debug aids ادوات اشکال زدایی
To raise difficulties . To creat obstacles. اشکال تراشی کردن
handicap امتیاز دادن اشکال
debugging a program اشکال زدایی یک برنامه
debugging aids ادوات اشکال زدایی
debugging aids وسائل اشکال زدایی
similar figures اشکال همانندیا متشابه
dysphagia اشکال دربلعیدن غذا
to create a difficulty اشکال پیش اوردن
There is the rub. اشکال درهمین جااست
it is particularly difficult یک اشکال بخصوصی دارد
diversiform دارای اشکال مختلف
bottle neck مانع اشکال کار
swarm چندین اشکال برنامه
debug اشکال زدائی کردن
debugs اشکال زدایی کردن
swarmed چندین اشکال برنامه
swarms چندین اشکال برنامه
kaleidoscopes لوله اشکال نما
debugged اشکال زدائی کردن
debug اشکال زدایی کردن
debugged اشکال زدایی کردن
debugs اشکال زدائی کردن
acataposis اشکال عمل بلع
discomfiting ایجاد اشکال کردن
discomfit ایجاد اشکال کردن
discomfits ایجاد اشکال کردن
discomfited ایجاد اشکال کردن
kaleidoscope لوله اشکال نما
add قرار دادن اشکال کنار هم
filet توری دارای اشکال مربع
adding قرار دادن اشکال کنار هم
pressed for time <idiom> با اشکال وبه سختی وقت
adds قرار دادن اشکال کنار هم
To put obstacles in the way. سنگ انداختن درکاری (اشکال تراشیدن )
proteus خدای دریا که اشکال مختلف بخودمیگرفته
galanty show نمایش اشکال بوسیله سایه انداختن
pattern مجموعهای از خط وط با قاعده و اشکال که مکرر تکرار می شوند
primitive برای تولید اشکال پیچیده تر در برنامه گرافیکی
bug بطورپنهانی درمحلی میکروفون نصب کردن اشکال
bugging بطورپنهانی درمحلی میکروفون نصب کردن اشکال
pleomorphic چند شکلی دارای اشکال وصور مختلف
patterns مجموعهای از خط وط با قاعده و اشکال که مکرر تکرار می شوند
bugs بطورپنهانی درمحلی میکروفون نصب کردن اشکال
zoomorphism استعمال اشکال حیوانات در هنربعنوان علائم مخصوص
transversal اجرای هر جمله از یک برنامه برای اهداف اشکال زدایی
bioastronautics مطالعه اثرات مسافرتهای فضایی در اشکال مختلف حیات
intarsia منبت کاری و تزئین گل و بوته و اشکال بر روی چوب
sets معرفی محلهای نقاط توقف در برنامه در حین رفع اشکال
tessellate کاهش شکل پیچیده به مجموعهای از اشکال ساده تر معمولاگ مثلث
setting up معرفی محلهای نقاط توقف در برنامه در حین رفع اشکال
annular وسایل و ابزار حلقه دار دارای علائم و اشکال حلقوی
planimeter دستگاهی که مساحت اشکال غیر هندسی رابا ان اندازه می گیرند
error handling به حداقل رساندن احتمال وقوع خطا روش رفع اشکال
set معرفی محلهای نقاط توقف در برنامه در حین رفع اشکال
numerical indicator tube هر گونه لامپ الکترونی که توانایی نمایش اشکال عددی را دارد
graphs اشکال مختلف یک حرف با گرافیک و طرح خطی ثبت کردن
graph اشکال مختلف یک حرف با گرافیک و طرح خطی ثبت کردن
symbolically برنامه رفع اشکال که نمایش نشانهای متغیرها و محل ها را هم ممکن می سازد
filling out [پر کردن زمینه فرش با گل ها و یا اشکال مختلف جهت تزئین بیشتر متن]
symbolic برنامه رفع اشکال که نمایش نشانهای متغیرها و محل ها را هم ممکن می سازد
surges افزایش ناگهانی توان الکتریکی در سیستم به علت خرابی یا اختلال یا اشکال قطعه
surge افزایش ناگهانی توان الکتریکی در سیستم به علت خرابی یا اختلال یا اشکال قطعه
godroon اشکال محدب حاشیه بشقاب وفروف قدیمی که برای زینت ترسیم میشود
snapshot چاپ ثباتها و بخش حافظه در یک لحظه مشخص , در هنگام رفع اشکال برنامه
snapshots چاپ ثباتها و بخش حافظه در یک لحظه مشخص , در هنگام رفع اشکال برنامه
regional breakpoint نقط ه توقف که در هر جایی از برنامه میتواند قرار بگیرد تا رفع اشکال شود
surged افزایش ناگهانی توان الکتریکی در سیستم به علت خرابی یا اختلال یا اشکال قطعه
troubleshoot 1-رفع اشکال نرم افزار کامپیوتری .2-محل دادن ترمیم خطاهای سخت افزاری
stepping اجرای برنامه کامپیوتری که در هر لحظه یک دستور اجرا شود و برای رفع اشکال است
step اجرای برنامه کامپیوتری که در هر لحظه یک دستور اجرا شود و برای رفع اشکال است
maintenance بررسی کننده برنامه که اشکال فرعی یا خطایی که به بخشهای اصلی آسیب نمیزند را صحیح میکند
aerodynamics شاخهای از علوم در موردتولید نیروها در اثر حرکت سطوح و اشکال مختلف درهوا یا سایر گازها
hemophilia بیماری موروثی که دران خون دیر لخته میشودودرنتیجه اشکال در بندامدن خونریزی پدید می اید
click art صفحهای از اشکال و تصاویرکه اماده بریده شدن هستند تادر اسناد کامپیوتری مورداستفاده قرار گیرند
traces برنامه تشخیص که برنامهای که رفع اشکال میشود را اجرا میکند در هر لحظه یک دستور و وضعیته و ثباتها را نمایش میدهد
traced برنامه تشخیص که برنامهای که رفع اشکال میشود را اجرا میکند در هر لحظه یک دستور و وضعیته و ثباتها را نمایش میدهد
trace برنامه تشخیص که برنامهای که رفع اشکال میشود را اجرا میکند در هر لحظه یک دستور و وضعیته و ثباتها را نمایش میدهد
glitch یک اشکال کوچک که خصوصا" به وسیله موج ولتاژ یا اختلال الکتریکی که باعث خطایی درارسال داده میشود ایجاد می گردد
glitches یک اشکال کوچک که خصوصا" به وسیله موج ولتاژ یا اختلال الکتریکی که باعث خطایی درارسال داده میشود ایجاد می گردد
toolkit مجموعه توابعی که به برنامه نویس درنوشتن و رفع اشکال برنامه کمک میکند
recoilless جنگ افزار بدون عقب نشینی بدون عقب نشینی
problems خرابی یا اشکال در سخت افزار یا نرم افزار
problem خرابی یا اشکال در سخت افزار یا نرم افزار
inoperculate بدون سرپوش جانور بدون سرپوش
rosettes اشکال و الگوهای استانداردی برای بکارگیر مکانیزم تبدیل تغییر حاصل از تنش به سیگنالهای الکتریکی برای تنشها درهمه جهات
rosette اشکال و الگوهای استانداردی برای بکارگیر مکانیزم تبدیل تغییر حاصل از تنش به سیگنالهای الکتریکی برای تنشها درهمه جهات
Honey comb design طرح خانه زنبوری [یا بندی لوزی که بطور تکراری کل متن فرش را در بر گرفته و داخل خانه ها با اشکال و گل های مختلف تزپین شده است.]
medallion ترنج [نقش اصلی که در مرکز فرش قرار گرفته و در طرح لچک ترنج به ابعاد و اشکال مختلف مانند الماسی، خورشیدی، شش وجهی، و بیضی بافته می شود.]
Kasim Ushag design طرح قسیم اوشاق [عشاق] [مربوط به فرش های کاراباغ در قرن نوزدهم میلادی می باشد که در آن ترنج بزرگی به شکل لوزی متن را در بر گرفته و اشکال قلاب مانند در جهات مختلف بافته می شوند.]
utility برنامه مفید که همراه با توابعی از قبیل جستجوی فایل , کپی کردن , دایرکتوری فایل , مرتب کردن و رفع اشکال و توابع ریاضی مختلف میباشد
stereoscope جهان نما دوربین یا عینک برجسته نما مبحث اشکال برجسته
motif گلی خاص در زمینه فرش [این طرح ها با توجه به منطقه بافت دارای اشکال و ابعاد مختلفی بوده و تا حدودی مشخص کننده منطقه بافت می باشد.]
lattice design طرح شبکه ای [این طرح بصورت قرینه و تکرار کل متن فرش را در بر می گیرد و از اشکال شش وجهی، نه وجهی، مربع شکل و طاق رومی برای بدنه گل ها استفاده می کند.]
lappets [حواشی و نقوش بکار رفته در انتهای فرش بافته شده در ترکیه که شکل اصلی بصورت بندی پنج ضلعی است و در آن اشکال هندسی یکسان که انتهای آن تا حدودی به نرمه گوش شباهت دارد استفاده می شود.]
stepped lines خطوط کنگره ای [خطوط شکسته] [در اطراف نگاره ها و اشکال فرش های هندسی باف و روستایی. گاه بجای استفاده از خطوط صاف از این خطوط استفاده می شود.]
doubtlessly بدون شک
goalless بدون گل
acheilos بدون لب
wanting بدون
acheilous بدون لب
indubitable بدون شک
bottomless بدون ته
not nearctic بدون
sans بدون
obtrusively بدون حق
undoubtedly بدون شک
ex بدون
unstressed بدون مد
ex- بدون
without بدون
and no mistake بدون شک
to a certainty بدون شک
i'll warrant بدون شک
undoubted بدون شک
but بدون
off hand بدون آمادگی
unalloyed بدون الیاژ
unselfish بدون خودخواهی
cordless بدون سیم
adrift بدون هدف
acarpous بدون میوه
air dry بدون رطوبت
ametabolous بدون دگردیسی
anechoic بدون انعکاس
asymptomatic بدون علامت
avirulent بدون شدت
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com