Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
English
Persian
acondylose
بدون بند یا مفصل
acondylous
بدون بند یا مفصل
Other Matches
glenoid fossa or cavity
گودی مفصل کاسه مفصل
without any reservation
بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
informally
بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
unformed
بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
flat
ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flattest
ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
independently
آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
of no interest
بدون اهمیت
[بدون جلب توجه]
Taoism
روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
parataxis
مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
juncture
مفصل
inventorial
مفصل
articulation
مفصل
voluminous
مفصل
copulas
مفصل
jointless
بی مفصل
hinges
مفصل
pivot
مفصل
pivoted
مفصل
pivots
مفصل
hinge
مفصل
spacious
مفصل
copula
مفصل
coupling
مفصل
baom joomok
یک مفصل
sockets
مفصل
socket
مفصل
fine drawn
مفصل
joint
مفصل
inarticulate
بی مفصل
anarthrous
بی مفصل
linkage point
مفصل
copious
مفصل
fulsome
مفصل
Hinduism
مفصل
commissure
مفصل
lynch law
مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی
achylous
بدون کیلوس بدون قیلوس
offhand
بدون مقدمه بدون تهیه
unbranched
بدون انشعاب بدون شعبه
unstressed
بدون اضطراب بدون کشش
ball and socket joint
مفصل ساچمه ای
hip joint
مفصل ران
joint
مفصل پیوندگاه
ankylosis
جمود مفصل
universal joint
مفصل چرخنده
detail part
قسمت مفصل
diarthrosis
مفصل متحرک
articulation
مفصل بندی
arthrology
مفصل شناسی
articulation
مفصل لولا
arthritis
اماس مفصل
arthritis
التهاب مفصل
glene
کاسه مفصل
synosteology
مفصل شناسی
hinge joint
مفصل لولایی
juncture
پیوستگی مفصل
gimmal
مفصل لولا
ginglymus
مفصل لولایی
choke joint
مفصل چوکی
disjoint
از مفصل دراوردن
ample
فراوان مفصل
hip
مفصل ران
clip
مفصل کابل
scape
مفصل اصلی
in great detail
با جزئیات مفصل
largo
اهسته و مفصل
knee joint
مفصل زانو
steering swivel
مفصل فرمان
sleeve
موف مفصل
clipped
مفصل کابل
clippings
مفصل کابل
swivel
مفصل گردان
hips
مفصل ران
multiple cable joint
مفصل انشعاب
palaver
گفتگوی مفصل
swivel
مفصل گردنده
swivelled
مفصل گردنده
swivelled
مفصل گردان
swivels
مفصل گردنده
swivels
مفصل گردان
clips
مفصل کابل
sleeves
موف مفصل
pigtail
مفصل دم خوکی
spliced
مفصل بافته
articulates
مفصل دارکردن
articulate
مفصل دارکردن
toggle joint
مفصل زانویی
trunnion
مفصل افقی
splice
مفصل بافته
high tea
عصرانه مفصل
luncheons
غذای مفصل
articulating
مفصل دارکردن
synarthrosis
مفصل بی حرکت
pigtails
مفصل دم خوکی
facet
بند مفصل
facets
بند مفصل
abarticulation
مفصل متحرک
splicing
مفصل بافته
splices
مفصل بافته
swivel joint
مفصل گردان
luncheon
غذای مفصل
hitsu shiubi
مفصل انگشت وسط
gabfest
محاوره طولانی و مفصل
diffusively
بطور منتشر و یا مفصل
joint
مفصل اتصال ضربهای
thurl
مفصل خاصره گوسفند
dimerous
دارای مفصل دوبخشی
enarthrosis
مفصل کام و زبانهای
joint resistance
مقدار مقاومت مفصل
luxation
در رفتگی مفصل استخوان
disjoint
در رفتن از مفصل درامدن
clamping sleeve
مفصل مهار کننده
double jointed
دارای مفصل کاذب
cable jointing sleeve
مفصل انشعاب کابل
amplifying
مفصل گفتن یانوشتن
arthritic
مبتلا به اماس مفصل
kettle drum
دمامه عصرانه مفصل
kettledrum
دمامه عصرانه مفصل
kettledrums
دمامه عصرانه مفصل
naker
دمامه عصرانه مفصل
amplified
مفصل گفتن یانوشتن
amplifies
مفصل گفتن یانوشتن
amplify
مفصل گفتن یانوشتن
double-jointed
دارای مفصل کاذب
cable joint
مفصل اتصال کابل
arthropathy
ناخوشی بند یا مفصل
choke flange joint
مفصل چوکی ال شکل
arthropod
جانور مفصل دار
In ditail . Diffusively .
بطور مفصل ( مفصلا")
arthropoda
جانوران مفصل دار
internode
قسمت میان دو بندیا مفصل
arthritic
مربوط به ورم و اماس مفصل
hip joint
مفصل استخوان خاصره وران
rabbet joint
بست یا مفصل کنش کاوی
monographist
نویسنده شرح مفصل در باره یک موضوع
dactylus
بند یا مفصل بزرگ پای حشرات
to give a long recital of something
دادن یک شرح مفصل و طولانی از چیزی
garnet
حجر سیلان نوعی لولا یا مفصل
submission hold
کانستنس یاشکستن دست از مفصل تاارنج
garnets
حجر سیلان نوعی لولا یا مفصل
programming specification
مستند مفصل قدمهای دقیق برنامه نویسی
to talk something over with somebody
با کسی در باره چیزی مفصل گفتگو کردن
to detail something
چیزی را مفصل
[با همه جزییات]
شرح دادن
I'll speak at length on this subject.
دراین باره مفصل صحبت خواهم کرد
To explain something in detail .
چیزی را بطور مفصل ومشروح توضیح دادن
ball and socket joint
[مفصل ماشینی که گلوله دارد و در داخل حفره قرار میگیرد]
gomphosis
اتصال و جوش خوردن استخوان دندان به ارواره مفصل متحرک
The specifications of this machine are fully detailed in the catalog .
مشخصات این دستگاه در کاتولوگ مفصل شرح داده شده
sallenders
جوشهای خشک در زیر مفصل خرگوشی پای عقب اسب
recoilless
جنگ افزار بدون عقب نشینی بدون عقب نشینی
recital
[of something]
شرح کامل محتویات
[شرح مفصل ]
چیزی
inoperculate
بدون سرپوش جانور بدون سرپوش
detailing
شرح مفصل یکان بقیه یکان
detail
شرح مفصل یکان بقیه یکان
amplify
بزرگ کردن مفصل کردن
amplified
بزرگ کردن مفصل کردن
amplifies
بزرگ کردن مفصل کردن
amplifying
بزرگ کردن مفصل کردن
without
بدون
but
بدون
and no mistake
بدون شک
not nearctic
بدون
indubitable
بدون شک
doubtlessly
بدون شک
i'll warrant
بدون شک
ex-
بدون
ex
بدون
undoubtedly
بدون شک
acheilous
بدون لب
acheilos
بدون لب
obtrusively
بدون حق
wanting
بدون
goalless
بدون گل
undoubted
بدون شک
unstressed
بدون مد
bottomless
بدون ته
to a certainty
بدون شک
sans
بدون
flawless
<adj.>
بدون مشکل
acranial
بدون کاسهء سر
immaculate
<adj.>
بدون مشکل
air dry
بدون رطوبت
free from error
<adj.>
بدون مشکل
acold
بدون احساسات
acid free
بدون اسید
acarpous
بدون میوه
wireless
<adj.>
بدون سیم
cordless
<adj.>
بدون سیم
achlamydeous
بدون پوشش
achromatic
بدون ترخیم
achromic
بدون ترخیم
barrier-free
بدون حائل
off hand
بدون آمادگی
exempt from taxation
[only after nouns]
<adj.>
بدون مالیات
sound
<adj.>
بدون مشکل
impeccable
<adj.>
بدون مشکل
faultless
<adj.>
بدون مشکل
without milk
بدون شیر
decaffeinated
بدون کافئین
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com