English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (12 milliseconds)
English Persian
failure free بدون خرابی
Search result with all words
clean بدون کثیفی یا خرابی یا برنامه
cleaned بدون کثیفی یا خرابی یا برنامه
cleanest بدون کثیفی یا خرابی یا برنامه
cleans بدون کثیفی یا خرابی یا برنامه
non destructive test ازمایش بدون خرابی
uptime پریود زمانی که در طول ان یک سیستم کامپیوتر فعال است یا صحیح عمل میکندیک دوره زمانی که تجهیزات بدون خرابی کار می کنند
Other Matches
post بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
posted بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
posts بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
post- بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
informally بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
without any reservation بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
unformed بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
flattest ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flat ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
independently آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
of no interest بدون اهمیت [بدون جلب توجه]
Taoism روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
parataxis مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
lynch law مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی
unstressed بدون اضطراب بدون کشش
unbranched بدون انشعاب بدون شعبه
offhand بدون مقدمه بدون تهیه
achylous بدون کیلوس بدون قیلوس
ruins خرابی
dilapidation خرابی
faulted خرابی
devastation خرابی
rottenness خرابی
faults خرابی
malfunctions خرابی
malfunctioned خرابی
malfunction خرابی
failure خرابی
failures خرابی
ruining خرابی
ruin خرابی
havoc خرابی
wreckage خرابی
wrecking خرابی
demolitions خرابی
smash خرابی
godsend خرابی
breakdown خرابی
breakdowns خرابی
wrecks خرابی
wreck خرابی
desolation خرابی
fault خرابی
disrepair خرابی
ruination خرابی
eversion خرابی
destruction خرابی
demolition خرابی
smashes خرابی
crashingly شکستگی خرابی
crashing شکستگی خرابی
fail-safe با خرابی امن
decayed خرابی تنزل
decays خرابی تنزل
decay خرابی تنزل
the mischief of it is that' خرابی ان اینست که
to do execution خرابی وارداوردن
transient failure خرابی گذرا
car breakdown خرابی اتومبیل
insulation fault خرابی نارسانا
page fault خرابی صفحه
decaying خرابی تنزل
crashes شکستگی خرابی
equipment failure خرابی تجهیزاتی
fail soft با خرابی ملایم
fail soft با خرابی تدریجی
fail softly با خرابی ملایم
wrack خرابی بدبختی
fail safe با خرابی امن
description of error توضیح خرابی
fail softly با خرابی تدریجی
error description توضیح خرابی
fault description توضیح خرابی
failure rate نرخ خرابی
power failure خرابی برق
disk crash خرابی دیسک
catastrophic failure خرابی فجیع
collapse mechanism مکانیزم خرابی
crashed شکستگی خرابی
power failures خرابی برق
failure rate میزان خرابی
defect description توضیح خرابی
crash شکستگی خرابی
failure prediction پیش بینی خرابی
reliability ایمنی در برابر خرابی
failure logcing ثبت وقوع خرابی
drinking was his ruin باعث خرابی اوشد
ravaged خرابی وارد اوردن
ravage خرابی وارد اوردن
ravages خرابی وارد اوردن
ravaging خرابی وارد اوردن
failure safety ایمنی در برابر خرابی
wrackful خراب کننده مسبب خرابی
machines خطای ناشی از خرابی قطعه
terminals خرابی که قابل تعمیر نیست
machine خطای ناشی از خرابی قطعه
mean time between failures زمان میانگین بین دو خرابی
machined خطای ناشی از خرابی قطعه
terminal خرابی که قابل تعمیر نیست
bombed out خرابی غیر عادی کامپیوتر crash
maintainability ویژگی مربوط به جداسازی وتعمیر یک خرابی
on line fault tolerant system سیستم تحمل خرابی درون خطی
failures خرابی وسیله ناشی از اثرات جانبی
it spells ruin to the workmen متضمن خانه خرابی کارگران است
standbys که در صورت خرابی آماده استفاده است
destruct خرابی عمدی موشک قبل ازپرتاب ان
failure خرابی وسیله ناشی از اثرات جانبی
corrective maintenance جداسازی وتصحیح خرابی ها پس ازوقوع انها
degradation کمبود توانایی پردازش به علت خرابی
standby که در صورت خرابی آماده استفاده است
bombs خرابی غیر عادی کامپیوتر crash
bent اسم رمز برای خرابی وسایل
bomb خرابی غیر عادی کامپیوتر crash
autos تا از خرابی در صورت قط ع برق جلوگیری شود
auto تا از خرابی در صورت قط ع برق جلوگیری شود
machined خطای ناشی خرابی سخت افزار
cable ابزار بررسی قط عی یا خرابی در سیم کشی
bombed خرابی غیر عادی کامپیوتر crash
machine خطای ناشی خرابی سخت افزار
detritus چیزی که در نتیجه خرابی بدست اید
machines خطای ناشی خرابی سخت افزار
cabled ابزار بررسی قط عی یا خرابی در سیم کشی
cacogenics رشتهای از علم درباره فسادو خرابی نژاد
mtbf زمان میانگین بین دو خرابی Failures Between eanTime
failed سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند
structural damage خسارت ناشی از خرابی یاترک خوردگی ساختمان
fails سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند
fail سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند
glitch خرابی تصادفی یا موقتی در سخت افزار گیر در برنامه
redundancies تامین قط عات اضافی در سیستم در صورت بروز خرابی
standby قطعه پشتبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
maintenance مراقب مرتب از سیستم برای جلوگیری از رویداد خرابی
it tends to ruin him وسائل خانه خرابی یاهلاکت اورافراهم میکند منجرمیشودبهلاکت او
maintainability توانایی ترمیم سریع و کارا در صورت بروز خرابی
MTF متوسط زمانی که یک وسیله تا پیش از خرابی کار میکند
redundancy تامین قط عات اضافی در سیستم در صورت بروز خرابی
contingency plan برنامه دوم که در صورت خرابی اولی انجام خواهد شد
standbys قطعه پشتبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
glitches خرابی تصادفی یا موقتی در سخت افزار گیر در برنامه
shut off mechanism وسیلهای که در صورت بروز خرابی فرایند را متوقف میکند
serviced توافق برای سرویس یک قطعه توسط مهندس در صورت خرابی آن
hit دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود
service توافق برای سرویس یک قطعه توسط مهندس در صورت خرابی آن
meanest مدت زمان متوسط ی که یک قطعه بین دو خرابی کار میکند
meaner مدت زمان متوسط ی که یک قطعه بین دو خرابی کار میکند
mean مدت زمان متوسط ی که یک قطعه بین دو خرابی کار میکند
odd روش بررسی صحت و عدم خرابی داده دودویی ارسالی
odder روش بررسی صحت و عدم خرابی داده دودویی ارسالی
oddest روش بررسی صحت و عدم خرابی داده دودویی ارسالی
rerun محلی دربرنامه که اجرا ازآنجا شروع میشود پس از توقف یا خرابی
hits دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود
hitting دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود
powers منبع تغذیه که میتواند حتی پس از خرابی برق نیرو داشته باشد
powering منبع تغذیه که میتواند حتی پس از خرابی برق نیرو داشته باشد
graceful degradation اجازه دادن به بخشهایی از سیستم برای کار کردن پس از خرابی یک بخش
throw the baby out with the bathwater <idiom> (تروخشک باهم میسوزد)کل چیزی رادور ریختن به خاطر خرابی یک قسمت آن
power منبع تغذیه که میتواند حتی پس از خرابی برق نیرو داشته باشد
powered منبع تغذیه که میتواند حتی پس از خرابی برق نیرو داشته باشد
redundancy اتصالات اضافی بین نقاط که امکان ادامه عملیات در حین خرابی میدهد
bombed out تابعی در برنامه برای ایجاد خرابی و از بین بردن داده در یک زمان مشخص
redundancies اتصالات اضافی بین نقاط که امکان ادامه عملیات در حین خرابی میدهد
surges افزایش ناگهانی توان الکتریکی در سیستم به علت خرابی یا اختلال یا اشکال قطعه
surged افزایش ناگهانی توان الکتریکی در سیستم به علت خرابی یا اختلال یا اشکال قطعه
fall back دستورات و توابع دادههای موقت مخصوص که در صورت خطا یا خرابی استفاده میشود
bombed تابعی در برنامه برای ایجاد خرابی و از بین بردن داده در یک زمان مشخص
surge افزایش ناگهانی توان الکتریکی در سیستم به علت خرابی یا اختلال یا اشکال قطعه
bomb تابعی در برنامه برای ایجاد خرابی و از بین بردن داده در یک زمان مشخص
fail safe system سیستمی که برای جلوگیری ازخرابی طراحی شده است سیستم با خرابی ملایم
bombs تابعی در برنامه برای ایجاد خرابی و از بین بردن داده در یک زمان مشخص
hottest سخت افزار که همیشه فعال ست و در صورت خرابی سیستم به عنوان پشتیبان به کار می رود
maintenance قرارداد با شرکت تعمیری که بررسیهای مرتب و تعمیر با قیمت مخصوص در صورت خرابی دارد
hotter سخت افزار که همیشه فعال ست و در صورت خرابی سیستم به عنوان پشتیبان به کار می رود
hot سخت افزار که همیشه فعال ست و در صورت خرابی سیستم به عنوان پشتیبان به کار می رود
fallout خرابی مولفههای الکترونیکی که به هنگام کنترل کیفی یک قطعه جدید از تجهیزات به وقوع می پیوندد
holed 1-مدت زمانی که در آن توان توسط UPS تامین میشود. 2-توقف در برنامه یا وسیله به علت خرابی
hole 1-مدت زمانی که در آن توان توسط UPS تامین میشود. 2-توقف در برنامه یا وسیله به علت خرابی
holes 1-مدت زمانی که در آن توان توسط UPS تامین میشود. 2-توقف در برنامه یا وسیله به علت خرابی
holing 1-مدت زمانی که در آن توان توسط UPS تامین میشود. 2-توقف در برنامه یا وسیله به علت خرابی
replication 1-قطعه یدکی درسیستم درصورت بروزخطا یا خرابی . 2-کپی کردن دکورد یا داده درمحل دیگری
warm standby وسیله پشتیبان جانبی که قابل تنظیم برای روشن شدن است در یک لحظه کوتاه پس از خرابی سیستم
recoilless جنگ افزار بدون عقب نشینی بدون عقب نشینی
framing error خطایی که در اثر عدم موفقیت و خرابی دستگاه پذیرش دربازشناسی صحت بیتهایی که تشکیل یک کاراکتر را میدهندپیش می اید
journals رکورد ذخیره شده از هر ارتباط بین کاربر و کامپیوتر مرکزی برای کمک به بازیابی فایل پس از خرابی سیستم
journal رکورد ذخیره شده از هر ارتباط بین کاربر و کامپیوتر مرکزی برای کمک به بازیابی فایل پس از خرابی سیستم
autos توانایی کامپیوتر برای مقدار دهی اولیه و بار کردن مجدد سیستم عامل در صورت بروز خرابی یا قط ع
auto توانایی کامپیوتر برای مقدار دهی اولیه و بار کردن مجدد سیستم عامل در صورت بروز خرابی یا قط ع
inoperculate بدون سرپوش جانور بدون سرپوش
maintenance 1-قرار دادن ماشین در وضعیت کارایی خوب . 2-کارهایی که برای اجرای سیستم انجام می شوند مثل ترمیم خرابی ها
crashingly توقف سیستم ازطریق خرابی سخت افزاری یااشتباه نرم افزاری
crashing توقف سیستم ازطریق خرابی سخت افزاری یااشتباه نرم افزاری
crashes توقف سیستم ازطریق خرابی سخت افزاری یااشتباه نرم افزاری
crashed توقف سیستم ازطریق خرابی سخت افزاری یااشتباه نرم افزاری
crash توقف سیستم ازطریق خرابی سخت افزاری یااشتباه نرم افزاری
reconstituted برگرداندن فایل به وضعیت قبلی , ذخیره سازی فایل پس از خرابی یا صدمه
reconstitute برگرداندن فایل به وضعیت قبلی , ذخیره سازی فایل پس از خرابی یا صدمه
reconstituting برگرداندن فایل به وضعیت قبلی , ذخیره سازی فایل پس از خرابی یا صدمه
reconstitutes برگرداندن فایل به وضعیت قبلی , ذخیره سازی فایل پس از خرابی یا صدمه
ups منبع تغذیه که حاوی منبع متناوب است به قط عات ,حتی پس از یک خرابی اساسی
system diagnostics امکانات عیب شناسی سیستم تشخیص خرابی سیستم
standby سیستم پشتیبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com