English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
valveless بدون سوپاپ
Other Matches
valve seat insert مدخل نشست سوپاپ نشیمنگاه سوپاپ
valve seat reamer جدار تراش نشیمنگاه سوپاپ برقوی نشیمنگاه سوپاپ
valves سوپاپ
valve سوپاپ
valvate سوپاپ
brake valve سوپاپ ترمز
admission port سوپاپ ورودی
delivery valve سوپاپ تحویل
air intake سوپاپ هوا
valve clearance لقی سوپاپ
discs بشقاب سوپاپ
tulip valve سوپاپ لولهای
globe valve سوپاپ کروی
intake valve سوپاپ ورودی
solenoid valve سوپاپ مغناطیسی
solenoid controlled valve سوپاپ الکترومغناطیسی
discharge valve سوپاپ دود
exhaust valve سوپاپ دود
valve lead تقدم سوپاپ
camshafts میل سوپاپ
disc بشقاب سوپاپ
valve seat نشیمنگاه سوپاپ
discharge valve سوپاپ تخلیه
regulators سوپاپ نافم
valve lag تاخیر سوپاپ
camshaft میل سوپاپ
valve guide هادی سوپاپ
regulator سوپاپ نافم
slide valve سوپاپ متحرک
plate valve سوپاپ بشقابکی
plunge valve سوپاپ شناور
intake valve سوپاپ گاز
pilot valve سوپاپ تنظیم
intake port سوپاپ ورودی
injector valve سوپاپ تزریق
inlet port سوپاپ ورودی
inlet valve سوپاپ گاز
inlet valve سوپاپ ورودی
lift valve سوپاپ بالارونده
check valve سوپاپ یک طرفه
valve لامپ سوپاپ
valviferous سوپاپ دار
valves لامپ سوپاپ
rocker arm انگشته ی سوپاپ
rocker اسبک سوپاپ
rockers اسبک سوپاپ
rocker arm چکش سوپاپ
regulating valve سوپاپ تنظیم
grinding تراشیدن سوپاپ
poppet valve سوپاپ لولهای
push rod راهنمای سوپاپ
poppet valve سوپاپ مکش
blow off valve سوپاپ قطع دم
without any reservation بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
informally بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
valve refacer دستگاه پرداخت سوپاپ
valve timing زمان بندی سوپاپ
valve timing تنظیم سوپاپ اتومبیل
butterfly valve سوپاپ یا دریچه پولکی
valve scavenging پاک کردن سوپاپ
high pressure valve سوپاپ فشار قوی
valves بشکل دریچه یا سوپاپ
respirator سوپاپ ضربت گیر
respirators سوپاپ ضربت گیر
trailer brake valve سوپاپ ترمز تریلر
valve بشکل دریچه یا سوپاپ
lathe دستگاه سوپاپ تراش
suction مکش سوپاپ تلمبه
lathes دستگاه سوپاپ تراش
unformed بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
valve duration مدت زمانی که سوپاپ بازمیماند
valvate سرپوش بشکل دریچه یا سوپاپ
check valve سوپاپ یا دریچه مسدود کننده
valve lift کل حرکت خطی سوپاپ لایهای
gavernor valve سوپاپ یا دریچه تنظیم کننده
valve seat grinder دستگاه پرداخت نشیمنگاه سوپاپ
flattest ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flat ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
independently آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
of no interest بدون اهمیت [بدون جلب توجه]
grinder چرخ سمباده دستگاه سوپاپ تراش
grinders چرخ سمباده دستگاه سوپاپ تراش
Taoism روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
rocker arm اهرم خود کار برای حرکت سوپاپ ماشین
cruise valve سوپاپ ازادکننده هوای گرم بطور مرتب در پرواز
parataxis مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
blast valve سوپاپ ازاد کننده هوای گرم برای صعود بالن
j valve سوپاپ کپسول هوای غواص که بطور خودکار بسته شود
back pressure valve سوپاپ مخصوص ممانعت ازپس زنش مایعات در داخل لوله
lynch law مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی
unbranched بدون انشعاب بدون شعبه
achylous بدون کیلوس بدون قیلوس
unstressed بدون اضطراب بدون کشش
offhand بدون مقدمه بدون تهیه
deflation port سوپاپ بزرگ در بالای بالن برای خروج هوا هنگام نشستن
hot valve clearance فاصله کوچک بین ساقه سوپاپ و اسبک هنگامی که تمام قطعات موتور بدمای کاری رسیده اند
recoilless جنگ افزار بدون عقب نشینی بدون عقب نشینی
inoperculate بدون سرپوش جانور بدون سرپوش
not nearctic بدون
to a certainty بدون شک
ex بدون
ex- بدون
i'll warrant بدون شک
goalless بدون گل
obtrusively بدون حق
bottomless بدون ته
without بدون
sans بدون
wanting بدون
but بدون
unstressed بدون مد
undoubted بدون شک
indubitable بدون شک
acheilous بدون لب
and no mistake بدون شک
undoubtedly بدون شک
acheilos بدون لب
doubtlessly بدون شک
immediately بدون واسطه
deice بدون یخ کردن
anechoic بدون انعکاس
toothless بدون دندانه
inelastic بدون کشش
indolently بدون درد
continuously بدون توقف
acranial بدون کاسهء سر
incommunicable بدون رابطه
air dry بدون رطوبت
unfurnished بدون اثاثیه
ametabolic بدون دگردیسی
confidently بدون شبهه
indistinctively بدون فرق
ametabolous بدون دگردیسی
unresponsive بدون احتیاط
bloodless بدون خونریزی
involuntarily بدون اراده
humblest بدون ارتفاع
bachelor بدون عیال
bachelors بدون عیال
inaction بدون فعالیت
bloodlessly بدون خونریزی
bareheaded بدون کلاه
indubitable بدون تردید
dealated بدون بال
inoperculate بدون دریچه
inofficial بدون اجازه
awless بدون بیم
degas بدون گازکردن
insecure بدون ایمنی
avirulent بدون شدت
notwithstanding بدون توجه
asymptomatic بدون علامت
ingenuously بدون تزویر
alcohol-free <adj.> بدون الکل
incognizant بدون شناسایی
cordless بدون سیم
fruitlessly بدون نتیجه
free trader بدون گمرک
free play بدون محدودیت
free of tax بدون مالیات
free from slip بدون لغزش
free from backlash بدون لقی
diamensionless بدون اندازه
failure free بدون خرابی
unalloyed بدون الیاژ
adrift بدون هدف
exclusive of بدون در نظرگرفتن
discontinuously بدون اتصال
disconnectedly بدون ارتباط
unselfish بدون خودخواهی
diamensionless بدون بعد
acold بدون احساسات
dimensionless بدون بعد
by rote بدون فکر
inapproachable بدون دسترسی
immusical بدون هماهنگی
immethodical بدون اسلوب
flavorless بدون مزه
acid free بدون اسید
undue بدون مداخله
achromic بدون ترخیم
holdless بدون گیره
achromatic بدون ترخیم
expired بدون اعتبار
inoffensive بدون زنندگی
hands down بدون احتیاط
guilelessly بدون تزویر
blankly بدون مقصودیامعنی
achlamydeous بدون پوشش
glabrous بدون کرک
vainly بدون نتیجه
acarpous بدون میوه
wing it <idiom> بدون آمادگی
Nothing down. بدون بیعانه.
faultless <adj.> بدون مشکل
impeccable <adj.> بدون مشکل
sound <adj.> بدون مشکل
flawless <adj.> بدون مشکل
immaculate <adj.> بدون مشکل
off hand بدون آمادگی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com