English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 210 (4 milliseconds)
English Persian
faceless بدون صورت
Search result with all words
machine زبان برنامه نویسی که حاوی دستوراتی است به صورت کد دورویی که مستقیما توسط واحد پردازش مرکزی بدون ترجمه فهمیده میشود
machined زبان برنامه نویسی که حاوی دستوراتی است به صورت کد دورویی که مستقیما توسط واحد پردازش مرکزی بدون ترجمه فهمیده میشود
machines زبان برنامه نویسی که حاوی دستوراتی است به صورت کد دورویی که مستقیما توسط واحد پردازش مرکزی بدون ترجمه فهمیده میشود
LUT مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت قابل دستیابی هستند توسط برنامه بدون نیاز به محاسبه هر نتیجه در صورت نیاز
naturally aspirated engine موتور پیستونی بدون سوپرشارژر که ورود هوا به ان تحت فشار محیط صورت میگیرد
sallet کلاه خود سبک قرن 51 بدون زره صورت
salade کلاه خود سبک قرن 51 بدون زره صورت
Type cable چهار سیم جدا به صورت دو جفت , کابل مستقیم بدون چرخش
Form without substance . صورت بدون معنی
Other Matches
inventory از چیزی صورت برداشتن صورت ریز مواد اولیه موجودی انبار صورت تحریرترکه متوفی
local چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
locals چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
without any reservation بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
informally بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
printers وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
printer وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
unformed بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
plastic bubble keyboard صفحه کلید که کلیدهای آن به صورت حبابهای کوچک روی ورقه پلاستیکی هستند که در صورت انتخاب مدار را کامل می کنند
flat ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flattest ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
of no interest بدون اهمیت [بدون جلب توجه]
independently آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
packet روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
packets روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
numeric که در بسیاری صفحه کلیدهای کامپیوتر به صورت گروه جداگانه برای واد کردن حجم زیادی از داده به صورت اعداد به کار می رود
Taoism روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
parataxis مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
lynch law مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی
unbranched بدون انشعاب بدون شعبه
unstressed بدون اضطراب بدون کشش
achylous بدون کیلوس بدون قیلوس
offhand بدون مقدمه بدون تهیه
barrage jamming تولید پارازیت به صورت پرده ممانعتی پخش پارازیت به صورت توده وسیع
watt واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
watts واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
discretionary آنچه در صورت نیاز لازم و در صورت عدم نیاز زیادی باشد
rom دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان قطعه ROM با فرفیت بالا استفاده میشود. داده به صورت دودویی ذخیره میشود به صورت سوراخهای حکاکی شده روی سطح آن که سپس توسط لیزر خوانده می شوند
line astern صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
chargeable accessions استخدام به صورت پرسنل کادر استخدام به صورت پیمانی
dat سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
basic بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
basics بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
recoilless جنگ افزار بدون عقب نشینی بدون عقب نشینی
approach formation صورت بندی تقرب به باند صورت بندی تقرب به دشمن
inoperculate بدون سرپوش جانور بدون سرپوش
automatic programming روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
without بدون
indubitable بدون شک
and no mistake بدون شک
unstressed بدون مد
goalless بدون گل
undoubted بدون شک
acheilos بدون لب
acheilous بدون لب
sans بدون
to a certainty بدون شک
doubtlessly بدون شک
bottomless بدون ته
undoubtedly بدون شک
ex- بدون
obtrusively بدون حق
ex بدون
i'll warrant بدون شک
wanting بدون
not nearctic بدون
but بدون
providing در صورت
effigies صورت
listings صورت
facies صورت
faces صورت
invoice صورت
hues صورت
slip صورت
slipped صورت
slips صورت
effigy صورت
hue صورت
face صورت
kalendar صورت
listing صورت
freckle لک صورت
invoices صورت
mazard صورت
invoicing صورت
roll صورت
images صورت
image صورت
version صورت
physiognomies صورت
forms صورت
invoiced صورت
figuring صورت
figures صورت
figure صورت
form صورت
medal صورت
formed صورت
medals صورت
versions صورت
shape صورت
rolls صورت
shapes صورت
coat card صورت
phase صورت
statement صورت
statements صورت
file صورت
rosters صورت
constellations صورت
roster صورت
constellation صورت
phases صورت
conformer هم صورت
filed صورت
conformational isomers هم صورت
visage رو صورت
list صورت
physiognomy صورت
visages رو صورت
phased صورت
circumstantially در صورت
rolled صورت
freely بدون محدودیت
free from error <adj.> بدون مشکل
indubitable بدون تردید
undoubted بدون تردید
bare بدون روکش
unadvised بدون اطلاع
unblushing بدون شرم
stateless بدون تابعیت
irresponsibly بدون حس مسئولیت
unaligned بدون صف ارایی
unattended بدون متصدی
promptly بدون معطلی
harmlessly بدون صدمه
unleaded بدون سرب
bachelors بدون عیال
bachelor بدون عیال
stemless بدون تنه
humblest بدون ارتفاع
baring بدون روکش
barest بدون روکش
humble بدون ارتفاع
without milk بدون شیر
soilless بدون خاک
bared بدون روکش
stemless بدون ساقه
bares بدون روکش
inaction بدون فعالیت
shockless بدون ضربه
shadeless بدون سایه
off hand بدون آمادگی
exposed بدون پوشش
endless بدون پایان
toeless بدون پنجه
terrorless بدون ترس
termless بدون شرط
tenantless بدون مستاجر
sans ceremonie بدون تشریفات
strikeless بدون ضربت
sans recours بدون رجوع
scoreless بدون امتیاز
decaffeinated بدون کافئین
searchless بدون جستجو
irrespective بدون مراعات
barer بدون روکش
untitled بدون سراغاز
wayless بدون جاده
weanting بدون بی منهای
with in compass بدون مبالغه
constantly بدون تغییر
unceasing بدون وقفه
without justification بدون مجوز
stagnant بدون حرکت
without recourse بدون حق مراجعه
without recourse بدون رجوع
warless بدون جنگ
unvalued بدون ارج
consistently بدون تناقض
unvocal بدون موسیقی
vacant succession بدون جانشین
valveless بدون سوپاپ
vibrationless بدون لرزه
voteless بدون رای
workless بدون عمل
zero elasticity بدون کشش
unconditional بدون قیدوشرط
unoccupied بدون مستاجر
backless بدون پشت
backless بدون پشتی
cold turkey بدون آمادگی
intestate بدون وصیت
faceless بدون ویژگی
smokeless بدون دود
unexceptional بدون استثنا
safely بدون خطر
unprofitable بدون سود
aimlessly بدون مقصد
unmanned بدون سرنشین
faultless بدون خطا
immaculate <adj.> بدون مشکل
unfinanced بدون پشتوانه
excluding meals بدون غذا
unfunded بدون سرمایه
unlined بدون استر
standstill بدون حرکت
unlined بدون پوشش
indiscriminately بدون تمیز
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com