English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
nonboresafe بدون ضامن درداخل لوله
Other Matches
nonboresafe بدون ضامن
boresafe fuze ماسوره دارای ضامن حرکت در داخل لوله
drain without pipe زهکشی بدون لوله
tubing لوله بدون درز
pipeless بدون لوله یا نی یا پیپ
smooth bore جنگ افزار لوله صاف و بدون خان
permissive action link ضامن مسلح شدن جنگ افزاراتمی ضامن خودکار
intubate لوله فروکردن در بوسیله لوله باز نگاه داشتن لوله گذاردن درentrust
safety pin خار ضامن میله ضامن
safety pins خار ضامن میله ضامن
safety stop ضامن اسلحه گیره ضامن
antirecovery device ضامن ضد جمع اوری مین ضامن ضد باز و بسته کردن مین
interruptor ضامن قطع مدار اشتعال ماسوره ضامن داخلی ماسوره
thereinto درداخل ان در جزء ان
campaigning مسافرت درداخل کشور
campaigns مسافرت درداخل کشور
upcountry درداخل یا درون کشور
campaign مسافرت درداخل کشور
campaigned مسافرت درداخل کشور
in- :پیشوندبمعنی درداخل وبسوی ونه
in :پیشوندبمعنی درداخل وبسوی ونه
safety به ضامن کردن ضامن
endoparasite انگلهایی که درداخل بدن زندگی میکنند
scabbing نفوذ بسکها درداخل دیواره هدف
popeye در رهگیری هوایی یعنی درداخل ابر هستم یا نقطهای که دید کور است
hosing لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hoses لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosed لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hose لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
elvate بالا بردن بالابردن لوله حرکت دادن لوله جنگ افزار در برد
muzzle burst ترکش گلوله در داخل لوله یاجلوی لوله توپ
breech end انتهای لوله توپ یا تفنگ ابتدای جان لوله
go devil لوله پاک کن مخصوص تمیز کردن لوله نفت
thermionic tube لوله الکترونی که دران الکترون بوسیله حرارت دادن به الکترود منتشر میشود لوله گرمایونی
cannon لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
cannons لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
jack ring حلقهای استوانهای که جهت نصب لوله جداریا بیرون کشیدن لوله از خاک به صورت طوق محافظ از ان استفاده میشود
carbon tracking باقیمانده بسیار ناچیز کربن که در اثر تخلیه الکتریکی درداخل دینام دلکو یا محفظه شمع باقی میماند
material dispersion پراکنده شدن پالس نورانی درداخل یک فیبر نوری در نتیجه طول موجهای مختلف ساطع شده از یک منبع
rigatoni رشته فرنگی لوله لوله وکوتاه
vas deferens لوله خروجی بیضه لوله منی
station number شماره پست مخابراتی شماره ترتیب محل بارها درداخل هواپیما
water sky لکههای دریاچهای شکل درداخل ابرها شکل انعکاس تصویر دریاچه ها روی ابر
to pipeline با خط لوله لوله کشی کردن
sockets بست لوله دوراهی لوله
water pipe لوله مخصوص لوله کشی اب
oviduct لوله رحمی لوله فالوپ
spigot لب لوله که در لوله دیگری جا میافتد
angle of depression میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
pipeline assets وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
without any reservation بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
informally بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
flash tube لوله حامل جرقه چاشنی لوله رابط چاشنی با خرج انفجار
unformed بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
back to battery برگشت لوله به حالت اول عمل برگشت لوله توپ
flat ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flattest ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
of no interest بدون اهمیت [بدون جلب توجه]
independently آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
Taoism روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
parataxis مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
lynch law مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی
collimating sight دوربین نشانه روی لوله توپ به هدف دوربین منطبق کننده لوله و هدف
unbranched بدون انشعاب بدون شعبه
unstressed بدون اضطراب بدون کشش
offhand بدون مقدمه بدون تهیه
achylous بدون کیلوس بدون قیلوس
retainer ضامن
pawl ضامن
security ضامن
bail ضامن
guardless بی ضامن
preventor ضامن
keylock ضامن
cautioned ضامن
retainers ضامن
device ضامن
guarantees ضامن
latches ضامن
latch ضامن
guaranteed ضامن
saftey bolt ضامن
bailsman ضامن
safety device ضامن
sureties ضامن
safety bolt ضامن
surety ضامن
recognizor ضامن
devices ضامن
guarantee ضامن
cautions ضامن
safe ضامن
safes ضامن
safes به ضامن
safest ضامن
braking ضامن
safest به ضامن
hostages ضامن
safer به ضامن
brakes ضامن
toggle ضامن
obligor ضامن
bondsman ضامن
toggles ضامن
extender ضامن
brake ضامن
safe به ضامن
safer ضامن
guarantors ضامن
hostage ضامن
cautioning ضامن
sponsors ضامن
caution ضامن
sponsoring ضامن
sponsor ضامن
warranty ضامن
mainpernor ضامن تن
warranties ضامن
braked ضامن
warrantor ضامن
warranter ضامن
guarantor ضامن
safety device دستگاه ضامن
safety lever اهرم ضامن
safety fork گیره ضامن
safety lever دستگیره ضامن
joint guarantor ضامن تضامنی
obligate ضامن سپردن
ratchet ضامن دارکردن
put on safety به ضامن کردن
ratchet wheel چرخ ضامن
teaser ضامن مولد
safety pins اشبیل ضامن
safety pin اشبیل ضامن
teasers ضامن مولد
retaining wall دیوار ضامن
safety lock ضامن اسلحه
safety lock قفل ضامن
stand guarantor ضامن شدن
bailee ضامن و متعهد
rowlocks ضامن پارو
ratchets ضامن دارکردن
bailsman ضامن حرفهای
handles ضامن دستگیره
handle ضامن دستگیره
answerable ضامن جوابگو
depositary نگهدار ضامن
rowlock ضامن پارو
bolt release چفت ضامن
general partner شریک ضامن
detent چفت ضامن
to give security ضامن دادن
good and svfficient bail ضامن معتبر
grommet حلقه ضامن
backing pawl ضامن پشتی
engages ضامن کردن
vouchers ضامن گواه
sear stop ضامن چکاننده
arming wire سیم ضامن
guarantees ضامن متعهد
safety wire سیم ضامن
guarantee ضامن متعهد
safety wire اشبیل ضامن
set screw پیچ ضامن
arming pin میله ضامن
arming pin خار ضامن
i will be security for him من ضامن او میشوم
shear pin سیم ضامن
guaranteed ضامن متعهد
engage ضامن کردن
voucher ضامن گواه
clogged ink jet nozzles اشکالی که در یک چاپگر پرتاب مرکبی پیش می اید و مربوط به زمانی است که مرکب باهوا تماس پیدا کرده و خشک میشود که در اینصورت درداخل و اطراف دهانک جمع شده و باعث مسدود شدن سیستم میشود
lever ratchet چرخ ضامن دار
ratchets ضامن چرخ دنده
antisweep device ضامن ضد مین روبی
ratchets چرخ ضامن دار
ratchet چرخ ضامن دار
backing pawl ضامن پشت بند
ratchet ضامن چرخ دنده
disarm از ضامن خارج کردن
extender سیم ضامن مین
safety lock چفت ضامن سلاح
firing stop mechanism مکانیسم ضامن اتش
voucher دفتر هزینه ضامن
stand guarantor for a person ضامن کسی شدن
stand surety for a person ضامن کسی شدن
clasp knife چاقوی ضامن دار
switchblade knife چاقوی ضامن دار
to stand surety for any one ضامن کسی شدن
trip wire سیم ضامن مین
detent plunger شیطانک چفت ضامن
warrantor تعهد کننده ضامن
disarms از ضامن خارج کردن
detent ضامن نگهدارنده مین
ratchet wheel اچار ضامن دار
rachet چرخ ضامن دار
rachet ضامن چرخ دنده
vouchers دفتر هزینه ضامن
put on safety روی ضامن گذاشتن
disarmed از ضامن خارج کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com