English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English Persian
unvocal بدون نوسان صدا
Search result with all words
aperiodic magnetic compass قطب نمای مغناطیسی بدون نوسان
Other Matches
voltage swing نوسان فشار الکتریکی نوسان ولتاژ
vibrometer نوسان نگار نوسان سنج
oscillogram نوسان سنج نوسان نگار
vibrograph نوسان نگار نوسان سنج
oscilloscope نوسان بین نوسان نما
oscillograph نوسان سنج نوسان نگار
informally بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
without any reservation بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
unformed بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
flattest ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flat ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
of no interest بدون اهمیت [بدون جلب توجه]
independently آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
Taoism روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
parataxis مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
lynch law مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی
unstressed بدون اضطراب بدون کشش
offhand بدون مقدمه بدون تهیه
achylous بدون کیلوس بدون قیلوس
unbranched بدون انشعاب بدون شعبه
libration نوسان
see-saws نوسان
see-sawing نوسان
to-ing and fro-ing نوسان
yo-yo در نوسان
lurch نوسان
pulsation نوسان
oscillatory motion نوسان
undulation نوسان
lurching نوسان
lurches نوسان
vibration نوسان
lurched نوسان
yo-yos در نوسان
see-sawed نوسان
ascillation نوسان
swing نوسان
fluctuated نوسان
fluctuation نوسان
fluctuates نوسان
head nystagmus نوسان سر
sways نوسان
swings نوسان
swayed نوسان
fluctuate نوسان
dead beat بی نوسان
sway نوسان
see-saw نوسان
oscillations نوسان
vibrancy نوسان
oscillation نوسان
vacillant نوسان کننده
vibration excitation تحریک نوسان
librate نوسان کردن
scope نوسان نما
intermediate oscillation نوسان میانی
generation of oscillations تولید نوسان
vibration damper میراکننده نوسان
vibration damping میرایی نوسان
vibrograph رسام نوسان
vibrograph نوسان نگار
vibrometer نوسان سنج
swing تاب نوسان
pendulums پاندول نوسان
vibrational لرزه نوسان
vibratility لرزه نوسان
goniometer نوسان سنج
pendulum پاندول نوسان
quenching frequency فرکانس نوسان
swing نوسان کردن
oscilloscope نوسان نگار
oscilloscope نوسان نما
swayer نوسان دار
swing bridge پل نوسان دار
oscilloscope نوسان سنج
oscillometry نوسان سنجی
free oscillation نوسان ازاد
stable oscillation نوسان پایدار
swings تاب نوسان
swings نوسان کردن
periodic fluctuation نوسان دورهای
shaking لرزش نوسان
shakes لرزش نوسان
shake لرزش نوسان
self excited/induced vibration نوسان خودالقایی
sides way نوسان عرضی
oscillography نوسان نگاری
oscillator نوسان کننده
oscillating circuit مدار نوسان
natural vibration نوسان ازاد
natural vibration نوسان طبیعی
multivibrator نوسان ساز
load variation نوسان بار
line voltage variation نوسان شبکه
line voltage variation نوسان ولتاژ
light fluctuation نوسان روشنایی
oscillator نوسان ساز
total amplitude of oscillation دامنه کل نوسان
oscillograph نوسان نگار
oscillograph نوسان نما
swingy نوسان دار
swivelling feature قابلیت نوسان
oscillogram نوسان نگاشت
oscillogram نوسان نگاره
swivelling نوسان دار
torsional vibration نوسان پیچشی
light fluctuation نوسان نور
frequency of oscillations فرکانس نوسان
whirling mode نوسان شفت
reciprocate نوسان کردن
oscillates نوسان کردن
oscillated نوسان کردن
oscillate نوسان کردن
wavers نوسان کردن
wavering نوسان کردن
waver نوسان کردن
buffs نوسان کردن
buff نوسان کردن
fluctuated نوسان داشتن
varies نوسان کردن
barkhausen oscillation نوسان بارکهاوزن
boom swing حیطه نوسان
reciprocated نوسان کردن
reciprocates نوسان کردن
back swing نوسان به عقب
modulation نوسان صدا
modulation نوسان فرکانس
swinger نوسان دار
swingers نوسان دار
fluctuates نوسان داشتن
fluctuate نوسان داشتن
swivels نوسان کردن
swivelled نوسان کردن
swivel نوسان کردن
wavered نوسان کردن
vacillation اونگ نوسان
fading نوسان صدا
amplitude میدان نوسان
amplitude of oscillation دامنه نوسان
aperiodic phenomenon پدیده بی نوسان
bulid up نوسان کردن
undulated نوسان داشتن
undulates نوسان داشتن
vibration لرزه نوسان
electron vibrations نوسان الکترونها
vibrators وسیله نوسان
undulate نوسان داشتن
economic fluctuation نوسان اقتصادی
downward swing نوسان رو به پایین
floating axle محور نوسان
vibrator وسیله نوسان
damped osillation نوسان میرا
damped oscillation نوسان میرا
oscillation نوسان سازی
hunting نوسان سرعت
see-saw نوسان کردن
vary نوسان کردن
see-sawed نوسان کردن
see-sawing نوسان کردن
see-saws نوسان کردن
fluctuation of load نوسان بار
oscillations نوسان سازی
oscillometer نوسان سنج
grid tank مدار نوسان شبکه
tilts نوسان کردن کجی
tilt نوسان کردن کجی
floating bearing یاطاقان نوسان دار
frequency variation تغییر یا نوسان فرکانس
fluctutaion of water table نوسان سفره اب زیرزمینی
sway در نوسان بودن تاب
swayed در نوسان بودن تاب
sways در نوسان بودن تاب
fluctuation ترقی و تنزل نوسان
vibrated جنبیدن نوسان کردن
per vibration نوسان داخلی بتن
fluctuating rate نرخ دارای نوسان
fluctuant دارای نوسان وتغییر
vibrates جنبیدن نوسان کردن
rock جنباندن نوسان کردن
rocked جنباندن نوسان کردن
rocks جنباندن نوسان کردن
oscillator تحریک کننده نوسان
magnetic variation تغییر یا نوسان مغناطیسی
crystal oscillator نوسان ساز کریستالی
vibrate جنبیدن نوسان کردن
oscillating universe جهان نوسان کننده
bistable multivibrator نوسان ساز دوپایا
body sway test ازمون نوسان بدن
lurcher دارای نوسان یا تلوتلو
vibrating جنبیدن نوسان کردن
tilted نوسان کردن کجی
variation نوسان متناوب پراکندگی
variations نوسان متناوب پراکندگی
astable noltivibrator نوسان ساز ناپایا
jibs نوسان کردن واخوردن
jibbing نوسان کردن واخوردن
high frequency oscillation نوسان فرکانس بالا
downswing نوسان بطرف پایین
jibbed نوسان کردن واخوردن
jib نوسان کردن واخوردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com