English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 8 (2 milliseconds)
English Persian
hump برآمدگی [شکم]
Other Matches
entasis [برآمدگی در ستون ها]
apsis [برآمدگی چند ضلعی یا گرد]
apse [برآمدگی چند ضلعی یا گرد]
corpe [برآمدگی در مجسمه سازی سبک گوتیک به شکل برگ]
corp [برآمدگی در مجسمه سازی سبک گوتیک به شکل برگ]
shoulders [اصطلاحا جمع شدگی یا کیس شدن فرش در یک قسمت از آن می باشد که یا در اثر ترافیک و یا قرار دادن نامناسب مبلمان بوجود می آید. در صورتی که برآمدگی فرش برطرف نشود به الیاف آسیب زیادی می رسد و پاره می شود.]
rool crush اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com