Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (14 milliseconds)
English
Persian
equality gate
برابر سازی
Search result with all words
densities
سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
density
سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
double
سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
doubled
سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
doubled up
سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
manifolding
چند برابر سازی
Other Matches
howitzer
توپی که طول لوله ان برابر با 02 تا03 برابر کالیبر باشد
isodomun
[بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
isodomon
[بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
rectification
یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
sensitive to corrosion
حساس در برابر زنگ زدگی حساس در برابر خوردگی
triplicate
سه برابر سه برابر کردن
without recourse
عبارتی که درفهر نویسی اسناد قابل انتقال بکار می رود و به وسیله ان فهر نویس مسئوولیت خودرا در برابر فهر نویسان بعدی نفی میکند و تنها خودرا در برابر کسی که سند رابرایش صادر کرده است مسئول قرار میدهد
calculating
دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials
وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
splash proof enclosure
حفافت در برابر قطرات اب حفافت در برابر باران حفافت در مقابل ریزش قطرات اب
jagger
الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant
کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
pre-treatment
عملیات مقدماتی و آماده سازی
[مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address
سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
subjugation
مقهور سازی مطیع سازی
irritancy
پوچ سازی باطل سازی
ouster
بی بهره سازی محروم سازی
formularization
کوتاه سازی ضابطه سازی
imagery
مجسمه سازی شبیه سازی
frustrations
خنثی سازی محروم سازی
frustration
خنثی سازی محروم سازی
erasable
1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
saved
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression
سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sorts
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hit
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic
کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
for
در برابر
decuple
ده برابر
opposites
برابر
versus
در برابر
eq
برابر با
triple
سه برابر
ninefold
نه برابر
even
<adj.>
برابر
tripled
سه برابر
opposite
برابر
double
دو برابر
equal
برابر
abreast
برابر
squares
برابر
sixfold
شش برابر
equaling
برابر
doubled up
دو برابر
equaled
برابر
square
برابر
equalled
برابر
as much a
دو برابر
breasts
برابر
breast
برابر
one hundred times as many
صد برابر
one fold
یک برابر
sextuple
شش برابر
equals
برابر
squaring
برابر
equalling
برابر
squared
برابر
triples
سه برابر
tripling
سه برابر
threefold
سه برابر
vs
در برابر
two fold
دو برابر
identical
برابر
tenfold
ده برابر
paripassu
برابر
tantamount
برابر
level with each other
برابر
he is twice the man he was
دو برابر
homological
برابر
three fold
سه برابر
symmetric
برابر
doubled
دو برابر
euqal
برابر
bracketed
برابر
equipollent
برابر
dump
1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
Indeo
فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
identical
کاملا" برابر
triplex
سه برابر کردن
sevenfold
هفت برابر
doubled up
: دو برابر دوتا
treble our casualties
سه برابر تلفات ما
doubled
اندازه دو برابر
triple precision
دقت سه برابر
triple precision
با دقت سه برابر
doubled
دو برابر بزرگتر
sextuple
شش برابر کردن
counterweight
وزنه برابر
deuce
برابر درامتیاز 04
levels
سطح برابر
levelled
سطح برابر
eight fold
هشت برابر
doubled
: دو برابر دوتا
dead even
دقیقا برابر
leveled
سطح برابر
level
سطح برابر
doubled
دو برابر کردن
against payment
در برابر پول
manifold
چند برابر
septuple
هفت برابر
double
اندازه دو برابر
counterweights
وزنه برابر
octuple
هشت برابر
triply
بطور سه برابر
doubled up
دو برابر کردن
leveller
برابر کننده
parallelling
برابر خط موازی
parallelled
برابر خط موازی
multiple
چند برابر
life long
برابر با یک عمر
fivefold
پنج برابر
paralleling
برابر خط موازی
equalze
برابر کننده
antitheses
برابر نهاده
antithesis
برابر نهاده
paralleled
برابر خط موازی
eualize
برابر کردن
mustn't
برابر است با not must
EC
پیشوند برابر با ex-
leveler
برابر کننده
water resistant
مقاوم در برابر اب
parallels
برابر خط موازی
humbled to the dust
باخاک برابر
plains
صاف برابر
under the same conditions
شرایطی برابر
plainest
صاف برابر
plainer
صاف برابر
plain
صاف برابر
peer to each other
برابر با یکدیگر
doubled up
دو برابر بزرگتر
trebly
بطور سه برابر
doubled up
اندازه دو برابر
parallelize
برابر کردن
equalizer
برابر کننده
ge
بزرگتر از یا برابر با
equalizers
برابر کننده
level out
برابر کردن
parallel
برابر خط موازی
equals
برابر مساوی
trebled
سه برابر کردن
equalling
برابر مساوی
equalled
برابر مساوی
equaling
برابر مساوی
millionfold
یک میلون برابر
equalization
برابر کردن
trebles
سه برابر کردن
equaled
برابر مساوی
equal
برابر مساوی
equivalents
برابر مشابه
prallelize
برابر کردن
treble
سه برابر کردن
equilateral
دو پهلو برابر
lifelong
برابر یک عمر
money worth
برابر پول
reduplicate
دو برابر کردن
nip and tuck
تقریبا برابر
par
برابر کردن
counterbalance
نیروی برابر
counterbalanced
نیروی برابر
counterbalances
نیروی برابر
equivalent
برابر مشابه
fair play
شرایط برابر
peering
برابر بودن با
quintuple
پنج برابر
ties
برابر شدن
doubler
دو برابر کننده
double
: دو برابر دوتا
peer
برابر بودن با
anti thesis
برابر نهاد
tie
برابر شدن
quadraple
چهار برابر
double
دو برابر کردن
peered
برابر بودن با
senary
شش برابر ششگانه
double
دو برابر بزرگتر
trebling
سه برابر کردن
externals
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
external
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
triples
سه برابر چیزی بودن
equipotent
دارای اثرات برابر
swelling resistant
مقاوم در برابر تورم
equiangular triangle
سه پهلو برابر
[ریاضی]
equilateral triangle
سه پهلو برابر
[ریاضی]
resistance to cracking
مقاوم در برابر شکستگی
tripled
سه برابر چیزی بودن
insulation against vibration
حفافت در برابر ارتعاش
resistance to tempering
مقاوم در برابر بازپخت
One plus one is
[equal]
two.
یک بعلاوه یک برابر
[است با]
دو.
lightfast
مقاوم در برابر نور
multifold
چند برابر چندگانه
premunition
مقاومت در برابر مرض
fourfold
چهار برابر چهارگانه
voltage doubler
دو برابر کننده ولتاژ
reliability
ایمنی در برابر خرابی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com