English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
English Persian
kite برات دوستانه
kites برات دوستانه
accommodation acceptance برات دوستانه
accommodation bill برات دوستانه
Other Matches
retour sans protet اعلامی که برات کش به دارنده برات میکند مبنی براین که در صورت نکول برات از طرف محال علیه ان رابدون پروتست به وی بازگرداند و به این ترتیب برات کش نمیتواند به عذراین که اعتراض نکول به عمل نیامده است از پرداخت وجه سرباز زند
chatted دوستانه حرف زدن سخن دوستانه
chatting دوستانه حرف زدن سخن دوستانه
chat دوستانه حرف زدن سخن دوستانه
chats دوستانه حرف زدن سخن دوستانه
clearing a bill محاسبه سر رسید برات پرداخت مبلغ برات و تصفیه حساب مربوط به ان
drawer محال علیه برات برات کش
drawers محال علیه برات برات کش
neighbourly دوستانه
matey دوستانه
cosh دوستانه
sociable دوستانه
coshes دوستانه
coshing دوستانه
friendlier دوستانه
friendlies دوستانه
fraternal دوستانه
amicably دوستانه
friendly دوستانه
coshed دوستانه
amicable دوستانه
blithe دوستانه
friendliest دوستانه
friendlily دوستانه
humanitarian نوع دوستانه
hobnobbing دوستانه خودمانی
natter صحبت دوستانه
chilly <adj.> غیر دوستانه
nattered صحبت دوستانه
nattering صحبت دوستانه
natters صحبت دوستانه
hobnobs دوستانه خودمانی
hobnobbed دوستانه خودمانی
admonition سرزنش دوستانه
admonitions سرزنش دوستانه
hobnob دوستانه خودمانی
out of one's shell <idiom> گفتگو دوستانه
friendly مسابقه دوستانه
friendliest مسابقه دوستانه
friendlies مسابقه دوستانه
unfriendly غیر دوستانه
gentelmen's agreement موافقتنامه دوستانه
sporting تفریح دوستانه
accommodation bill سفته دوستانه
friendlier مسابقه دوستانه
folksy دوستانه خودمانی
concordat توافق دوستانه
humanitarian بشر دوستانه
amicable settlement تسویه دوستانه
take liberties <idiom> دوستانه رفتارکردن
unfriendly act عمل غیر دوستانه
hobnob صحبت دوستانه کردن
hobnobbed صحبت دوستانه کردن
hobnobbing صحبت دوستانه کردن
symposia مجلس مذاکره دوستانه
symposium مجلس مذاکره دوستانه
hobnobs صحبت دوستانه کردن
expostulate سرزنش دوستانه کردن
expostulated سرزنش دوستانه کردن
warm up <idiom> دوستانه برخورد کردن
expostulates سرزنش دوستانه کردن
expostulating سرزنش دوستانه کردن
symposiums مجلس مذاکره دوستانه
kaffeeklatsch صحبت دوستانه یامذاکرات غیررسمی
to reach an amicable settlement دستیافتن به حل و فصل دوستانه [حقوق]
dealing مکاتبات و ارتباط دوستانه یا بازرگانی
green PC رایانه زیست بوم دوستانه
philanthropic feelings احساسات بشر دوستانه و نوع پرستانه
to jump up at somebody به کسی پریدن [مانند سگ دوستانه یا خوشحال]
to e. with person on a thing کسی را دوستانه برای چیزی سرزنش کردن
bunting پارچه سست بافت پرچمی خطابی دوستانه
bill of exgchange برات
bill exchange برات
drawers برات کش
bill of e. برات
bill of exchange برات
drawer برات کش
honors برات
honoring برات
cheques برات
cheque برات
honours برات
drafted برات
drafts برات
draft برات
honour برات
bill برات
bills برات
honored برات
honouring برات
honoured برات
cambist دلال برات
drawer of a bill of exchange برات دهنده
drawn on برات کشیدن
draft at sight برات دیداری
clean bill برات ساده
drawee برات گیر
currency of a bill مدت برات
dishoner نکول برات
draft at sight برات به رویت
due bill برات پرداختنی
enfacement رونویسی برات
exequatur برات قونسول
trade acceptance برات قبولی
sight draft برات دیداری
sight draft برات به رویت
sight bill برات دیداری
short bill برات کم مدت
retired draft لاشه برات
re exchange برات رجوعی
re draft برات رجوعی
re draft برات رجوعی
on sight bill of exchange برات عندالمطالبه
make a draft for برات کردن
indorsee برات گیر
honor پذیرفتن برات
foreign bill برات خارجی
foreign bill برات ارزی
usance bill برات به وعده
draw برات کشیدن
dishonors نکول برات
drawers برات دهنده
paper سفته برات
agiotage دلالی برات
dishonoring نکول برات
bank bill برات بانک
dishonored نکول برات
bank draft برات بانکی
drawers برات گیر
drawers کشنده برات یا چک
dishonour نکول برات
draws برات کشیدن
holder دارنده برات
holders دارنده برات
drawer کشنده برات یا چک
drawer برات گیر
dishonours نکول برات
dishonouring نکول برات
dishonoured نکول برات
drawer برات دهنده
bankbill برات بانک
drafted برات کشی
kites برات صوری
drafts برات سفته
drafts برات کشی
drafts حواله برات
drafted برات سفته
drafted حواله برات
draft برات سفته
draft برات کشی
draft حواله برات
premiums صرف برات
premium صرف برات
papered سفته برات
bill pay able at sight برات رویت
bill exchange برات بازرگانی
kite برات صوری
bill broker دلال برات
bill of exchange برات ارزی
bill of exchange برات مبادلهای
papers سفته برات
papering سفته برات
bill pay able at sight برات دیداری
discounting برات را نزول کردن
sight draft برات یا حواله دیداری
discounted برات را نزول کردن
discount برات را نزول کردن
usance برات وعده دار
time draft برات مدت دار
discounts برات را نزول کردن
on sight bill of exchange برات برویت یا دیداری
drawer برات دهنده محیل
overdue draft برات سررسید گذشته
bill time draft برات وسفته موجل
first of exchange نسخه اصلی برات
blank endorsement برات سفید مهر
drawers برات دهنده محیل
draft at tenor برات مدت دار
bill payable برات قابل پرداخت
discount with تنزیل کردن برات
days sight draft برات دیداری 06 روزه
when will that bill fall due ? سررسید پرداخت ان برات کی است
payment against a draft پیش پرداخت در مقابل برات
bills payable برات های پرداخت کردنی
short bills سفته یا برات کوتاه مدت
when does the bill fall due ? سررسید برات چه موقعی است
draw on عهده کسی برات کشیدن
enface در روی برات نوشتن یامهرزدن
bill of exchange حواله یا برات کتبی غیرمشروط
I felt it it in my bones. I had a hunch. بدلم برات شده بود
the bill is undue وعده برات نرسیده است
date on which a bill falls due موعد پرداخت برات یا سفته
billhead کاغذی که شبیه برات چاپی است
foreign bill برات قابل پرداخت در خارج ازکشور
the bill of has come to mature وعده پرداخت برات رسیده است
return account صورتحسابی که به برات رجوعی ضمیمه میشود
the bill is overdraw سر رسید برات منقضی شده است
the bill has come to maturity وعده پرداخت برات رسیده است
the bill has come to maturity موعد پرداخت برات منقضی شده است
road test ازمایش امادگی وسائط نقلیه برات مسافرت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com