English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 153 (8 milliseconds)
English Persian
due bill برات پرداختنی
Other Matches
retour sans protet اعلامی که برات کش به دارنده برات میکند مبنی براین که در صورت نکول برات از طرف محال علیه ان رابدون پروتست به وی بازگرداند و به این ترتیب برات کش نمیتواند به عذراین که اعتراض نکول به عمل نیامده است از پرداخت وجه سرباز زند
clearing a bill محاسبه سر رسید برات پرداخت مبلغ برات و تصفیه حساب مربوط به ان
owing پرداختنی
solvency پرداختنی
payable پرداختنی
due پرداختنی قابل پرداخت
drawer محال علیه برات برات کش
drawers محال علیه برات برات کش
honour برات
honours برات
honored برات
honoring برات
honouring برات
honors برات
honoured برات
bill برات
bill of exgchange برات
drawers برات کش
bill of exchange برات
bill of e. برات
drawer برات کش
bill exchange برات
bills برات
cheques برات
drafts برات
drafted برات
draft برات
cheque برات
trade acceptance برات قبولی
bill exchange برات بازرگانی
currency of a bill مدت برات
clean bill برات ساده
drawer برات گیر
cambist دلال برات
bill of exchange برات ارزی
bill of exchange برات مبادلهای
bill pay able at sight برات رویت
dishoner نکول برات
bill pay able at sight برات دیداری
usance bill برات به وعده
draft at sight برات به رویت
foreign bill برات ارزی
foreign bill برات خارجی
honor پذیرفتن برات
short bill برات کم مدت
retired draft لاشه برات
re exchange برات رجوعی
re draft برات رجوعی
re draft برات رجوعی
on sight bill of exchange برات عندالمطالبه
exequatur برات قونسول
enfacement رونویسی برات
sight bill برات دیداری
draft at sight برات دیداری
drawee برات گیر
drawer of a bill of exchange برات دهنده
drawn on برات کشیدن
sight draft برات دیداری
indorsee برات گیر
sight draft برات به رویت
make a draft for برات کردن
premium صرف برات
kites برات صوری
kites برات دوستانه
dishonored نکول برات
dishonoring نکول برات
dishonors نکول برات
dishonour نکول برات
dishonoured نکول برات
dishonouring نکول برات
dishonours نکول برات
papers سفته برات
draw برات کشیدن
draws برات کشیدن
kite برات دوستانه
kite برات صوری
premiums صرف برات
draft حواله برات
draft برات کشی
drafted حواله برات
drafted برات کشی
drafted برات سفته
drafts حواله برات
drafts برات کشی
drafts برات سفته
paper سفته برات
papered سفته برات
papering سفته برات
holder دارنده برات
holders دارنده برات
accommodation bill برات دوستانه
accommodation acceptance برات دوستانه
drawers برات دهنده
drawer کشنده برات یا چک
drawers برات گیر
drawer برات دهنده
drawers کشنده برات یا چک
draft برات سفته
agiotage دلالی برات
bank bill برات بانک
bill broker دلال برات
bankbill برات بانک
bank draft برات بانکی
drawers برات دهنده محیل
bill payable برات قابل پرداخت
usance برات وعده دار
sight draft برات یا حواله دیداری
time draft برات مدت دار
discount برات را نزول کردن
bill time draft برات وسفته موجل
overdue draft برات سررسید گذشته
days sight draft برات دیداری 06 روزه
first of exchange نسخه اصلی برات
draft at tenor برات مدت دار
drawer برات دهنده محیل
discount with تنزیل کردن برات
blank endorsement برات سفید مهر
discounted برات را نزول کردن
discounting برات را نزول کردن
discounts برات را نزول کردن
on sight bill of exchange برات برویت یا دیداری
bill of exchange حواله یا برات کتبی غیرمشروط
enface در روی برات نوشتن یامهرزدن
when will that bill fall due ? سررسید پرداخت ان برات کی است
date on which a bill falls due موعد پرداخت برات یا سفته
when does the bill fall due ? سررسید برات چه موقعی است
the bill is undue وعده برات نرسیده است
payment against a draft پیش پرداخت در مقابل برات
I felt it it in my bones. I had a hunch. بدلم برات شده بود
short bills سفته یا برات کوتاه مدت
draw on عهده کسی برات کشیدن
bills payable برات های پرداخت کردنی
foreign bill برات قابل پرداخت در خارج ازکشور
billhead کاغذی که شبیه برات چاپی است
the bill of has come to mature وعده پرداخت برات رسیده است
return account صورتحسابی که به برات رجوعی ضمیمه میشود
the bill is overdraw سر رسید برات منقضی شده است
the bill has come to maturity وعده پرداخت برات رسیده است
the bill has come to maturity موعد پرداخت برات منقضی شده است
discount house موسسه ایکه برات و اسناد را تنزیل مینماید
Now I am going to tell you something. حالا میخوام برات یه چیزی تعریف کنم.
road test ازمایش امادگی وسائط نقلیه برات مسافرت
bill time draft برات و سفته قابل پرداخت درتاریخ معین در اینده
date of grace مدت مجاز برای پرداخت سفته و برات پس از سر رسید
overdraw بیش از اعتبار حواله کردن برات خالی از وجه دادن
endorsee کسی که برات یا هر سنددیگری از قبیل چک و سفته در وجه او فهر نویسی و به او تسلیم میشود
qualified indorsement فهرنویسی برات یا سفته با ذکرمطلبی که مسئوولیت فهرنویس را نسبت به ان چه قانون مقرر داشته است محدودتر یا وسیعتر کند
sight bill حواله دیداری برات یا حواله ایکه در زمان ارائه قابل پرداخت میباشد
presentment ارائه برات از دارنده ان به محال علیه جهت قبولی نویسی یا محیل جهت پرداخت
per procurationem به نمایندگی قبولی برات به نمایندگی دیگری نوشتن
sets of bill نسخ ثانی و ثالث و ..... برات که در انها به اصل اشاره وذکر میشود که هریک تازمانی قابل پرداخت هستندکه دیگری پرداخت نشده باشد
due bill در CL به این شکل تنظیم میشود : بدهی به اقای ..... مبلغ ..... است که عندالمطالبه پرداخت خواهد شد . تاریخ .... این سند بر خلاف برات و سفته به حواله کرد قابل پرداخت نیست
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com