English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (12 milliseconds)
English Persian
draw برات کشیدن
draws برات کشیدن
drawn on برات کشیدن
Search result with all words
draw on عهده کسی برات کشیدن
Other Matches
retour sans protet اعلامی که برات کش به دارنده برات میکند مبنی براین که در صورت نکول برات از طرف محال علیه ان رابدون پروتست به وی بازگرداند و به این ترتیب برات کش نمیتواند به عذراین که اعتراض نکول به عمل نیامده است از پرداخت وجه سرباز زند
clearing a bill محاسبه سر رسید برات پرداخت مبلغ برات و تصفیه حساب مربوط به ان
drawer محال علیه برات برات کش
drawers محال علیه برات برات کش
bouse بوسیله طناب وقرقره کشیدن بزور باطناب کشیدن میگساری کردن
weight بالا کشیدن لنگر نیروی لازم برای کشیدن زه
To pamper ( solicit ) someone . To play up to someone . ناز کسی را کشیدن ( منت کشیدن )
snuffles باصدای بلند نفس کشیدن بازحمت از بینی نفس کشیدن تودماغی حرف زدن بوکشیدن
snuffled باصدای بلند نفس کشیدن بازحمت از بینی نفس کشیدن تودماغی حرف زدن بوکشیدن
snuffling باصدای بلند نفس کشیدن بازحمت از بینی نفس کشیدن تودماغی حرف زدن بوکشیدن
snuffle باصدای بلند نفس کشیدن بازحمت از بینی نفس کشیدن تودماغی حرف زدن بوکشیدن
agonise زحمت کشیدن درد کشیدن
twinges درد کشیدن تیر کشیدن
twinge درد کشیدن تیر کشیدن
draft برات
cheques برات
drawer برات کش
honored برات
drawers برات کش
honors برات
cheque برات
honoured برات
honours برات
honoring برات
honouring برات
honour برات
bill of exgchange برات
bill of exchange برات
bills برات
bill of e. برات
bill exchange برات
bill برات
drafted برات
drafts برات
currency of a bill مدت برات
drawer برات گیر
bill pay able at sight برات دیداری
drawer کشنده برات یا چک
bill exchange برات بازرگانی
clean bill برات ساده
cambist دلال برات
drawers برات گیر
bill pay able at sight برات رویت
drawers کشنده برات یا چک
bill of exchange برات ارزی
bill of exchange برات مبادلهای
draft at sight برات به رویت
drawer برات دهنده
trade acceptance برات قبولی
drawers برات دهنده
draft at sight برات دیداری
drafted برات کشی
drafts برات سفته
drafts برات کشی
premiums صرف برات
drafts حواله برات
draft برات کشی
draft برات سفته
drafted برات سفته
premium صرف برات
bank draft برات بانکی
dishoner نکول برات
accommodation acceptance برات دوستانه
accommodation bill برات دوستانه
agiotage دلالی برات
bill broker دلال برات
bankbill برات بانک
bank bill برات بانک
draft حواله برات
drafted حواله برات
dishonors نکول برات
papering سفته برات
papers سفته برات
due bill برات پرداختنی
re draft برات رجوعی
re draft برات رجوعی
re exchange برات رجوعی
honor پذیرفتن برات
indorsee برات گیر
papered سفته برات
paper سفته برات
dishonours نکول برات
dishonoring نکول برات
dishonored نکول برات
on sight bill of exchange برات عندالمطالبه
foreign bill برات خارجی
dishonour نکول برات
dishonoured نکول برات
exequatur برات قونسول
dishonouring نکول برات
enfacement رونویسی برات
make a draft for برات کردن
drawer of a bill of exchange برات دهنده
foreign bill برات ارزی
sight draft برات به رویت
sight draft برات دیداری
holder دارنده برات
holders دارنده برات
kites برات دوستانه
usance bill برات به وعده
kites برات صوری
kite برات دوستانه
sight bill برات دیداری
retired draft لاشه برات
short bill برات کم مدت
kite برات صوری
drawee برات گیر
time draft برات مدت دار
bill payable برات قابل پرداخت
drawer برات دهنده محیل
blank endorsement برات سفید مهر
bill time draft برات وسفته موجل
days sight draft برات دیداری 06 روزه
on sight bill of exchange برات برویت یا دیداری
sight draft برات یا حواله دیداری
drawers برات دهنده محیل
draft at tenor برات مدت دار
usance برات وعده دار
discount with تنزیل کردن برات
discounts برات را نزول کردن
discounting برات را نزول کردن
first of exchange نسخه اصلی برات
overdue draft برات سررسید گذشته
discounted برات را نزول کردن
discount برات را نزول کردن
short bills سفته یا برات کوتاه مدت
I felt it it in my bones. I had a hunch. بدلم برات شده بود
bill of exchange حواله یا برات کتبی غیرمشروط
when will that bill fall due ? سررسید پرداخت ان برات کی است
date on which a bill falls due موعد پرداخت برات یا سفته
when does the bill fall due ? سررسید برات چه موقعی است
the bill is undue وعده برات نرسیده است
bills payable برات های پرداخت کردنی
enface در روی برات نوشتن یامهرزدن
payment against a draft پیش پرداخت در مقابل برات
return account صورتحسابی که به برات رجوعی ضمیمه میشود
foreign bill برات قابل پرداخت در خارج ازکشور
the bill has come to maturity وعده پرداخت برات رسیده است
the bill of has come to mature وعده پرداخت برات رسیده است
the bill is overdraw سر رسید برات منقضی شده است
billhead کاغذی که شبیه برات چاپی است
road test ازمایش امادگی وسائط نقلیه برات مسافرت
Now I am going to tell you something. حالا میخوام برات یه چیزی تعریف کنم.
discount house موسسه ایکه برات و اسناد را تنزیل مینماید
the bill has come to maturity موعد پرداخت برات منقضی شده است
drag کشیدن بزور کشیدن
drags کشیدن بزور کشیدن
dragged کشیدن بزور کشیدن
date of grace مدت مجاز برای پرداخت سفته و برات پس از سر رسید
bill time draft برات و سفته قابل پرداخت درتاریخ معین در اینده
overdraw بیش از اعتبار حواله کردن برات خالی از وجه دادن
endorsee کسی که برات یا هر سنددیگری از قبیل چک و سفته در وجه او فهر نویسی و به او تسلیم میشود
qualified indorsement فهرنویسی برات یا سفته با ذکرمطلبی که مسئوولیت فهرنویس را نسبت به ان چه قانون مقرر داشته است محدودتر یا وسیعتر کند
pull up بالا کشیدن هواپیما بالا کشیدن
sight bill حواله دیداری برات یا حواله ایکه در زمان ارائه قابل پرداخت میباشد
presentment ارائه برات از دارنده ان به محال علیه جهت قبولی نویسی یا محیل جهت پرداخت
per procurationem به نمایندگی قبولی برات به نمایندگی دیگری نوشتن
sets of bill نسخ ثانی و ثالث و ..... برات که در انها به اصل اشاره وذکر میشود که هریک تازمانی قابل پرداخت هستندکه دیگری پرداخت نشده باشد
due bill در CL به این شکل تنظیم میشود : بدهی به اقای ..... مبلغ ..... است که عندالمطالبه پرداخت خواهد شد . تاریخ .... این سند بر خلاف برات و سفته به حواله کرد قابل پرداخت نیست
inhaled تو کشیدن
weighing کشیدن
drawls کشیدن
shoved کشیدن
plotted کشیدن
drawling کشیدن
evulsion کشیدن
weighed کشیدن
withdrawals پس کشیدن
drawled کشیدن
imbibed در کشیدن
drawl کشیدن
withdrawal پس کشیدن
weighs کشیدن
hale کشیدن
pull کشیدن
hauled کشیدن
haul کشیدن
sighed اه کشیدن
sighing اه کشیدن
sighs اه کشیدن
imbibe در کشیدن
imbibes در کشیدن
indraft تو کشیدن
indraght تو کشیدن
sigh اه کشیدن
hauling کشیدن
plots کشیدن
draining کشیدن
give a pull at کشیدن
to pluck at کشیدن
plot کشیدن
shove کشیدن
shoves کشیدن
shoving کشیدن
hauls کشیدن
indravgnt تو کشیدن
draw a cheque for چک کشیدن
draw in تو کشیدن
flaunt به رخ کشیدن
figuring کشیدن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com