Dictiornary-Farsi | برازی وابسته بفضله وکثافت | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (11 milliseconds)

English	Persian
stercoraceous	برازی وابسته بفضله وکثافت
stercoricolous	برازی وابسته بفضله وکثافت


Other Matches

sumps	لجن وکثافت
sump	لجن وکثافت
stercoral	برازی
excrementitious	برازی
faecal	برازی
night soil	برازی مستراح
squalor	درهم وبرهمی وکثافت الودگی
phallic	وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
olympian	اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial	وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
bureaucratic	وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
subglacial	وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
dialectological	وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
choral	وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
telepathic	وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
puritanical	وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
vehicular	وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
lexicographic	وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
rectal	وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
sothic	وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
phylar	وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
kinetic	وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
monarchic	وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
supervisory	وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
erotic	وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
cliquy	وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
cliquey	وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
sister services	یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
lithic	وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
frontal	وابسته به پیشانی وابسته بجلو
zygose	وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
hermitical	وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
Neanderthal	وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
morphic	وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
associate	وابسته وابسته کردن
associating	وابسته وابسته کردن
associates	وابسته وابسته کردن
associated	وابسته وابسته کردن
epistemologycal	وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
poplitaeal	وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
popliteal	وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical	وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
life cycle hypothesis	فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
subordinated	وابسته
pyrexic	وابسته به تب
belonging	وابسته ها
attendant	وابسته
attendants	وابسته
dependent	وابسته
riverrine	وابسته به
hanger on	وابسته
interdependent	وابسته
febile	وابسته به تب
adjective	وابسته
adjectives	وابسته
pyrexial	وابسته به تب
germane	وابسته
subordinates	وابسته
subordinating	وابسته
tuitionary	وابسته به
pyretic	وابسته به تب
attached	وابسته
levitical	وابسته به
israelitish	وابسته به
dependant	وابسته
dependants	وابسته
sexual organs	وابسته به
akin	وابسته
syncop	وابسته به غش
federates	وابسته
federating	وابسته
cephalic	وابسته به سر
aquatic	وابسته به اب
commissarial	وابسته به
comprador	وابسته
congenerous	وابسته
thereof	وابسته به ان
affiliating	وابسته
affiliated	وابسته
affiliate	وابسته
related	وابسته
federated	وابسته
federate	وابسته
appurtenant	وابسته
thereof=of that	وابسته به ان
attache	وابسته
elfin	وابسته به جن
elysian	وابسته به
affiliates	وابسته
pertaining	وابسته
cantabrigian	وابسته به
carpal	وابسته به مچ
diphtheric	وابسته به
pertinent	وابسته
subordinate	وابسته
wedded	وابسته
pertianing	وابسته
relevant	وابسته
of kin	وابسته
attributable	وابسته به
contingent	وابسته
contingents	وابسته
plantar	وابسته به کف پا
correspondent	وابسته
messianic	وابسته به
correspondents	وابسته
relative	وابسته
monitorial	وابسته به
outer directed	برون وابسته
ornithic	وابسته به مرغان
tarsal	وابسته بقوزک پا
ogygian	وابسته بروزگار
onomastic	وابسته به اسم
oleic	وابسته بروغن
cephalalgic	وابسته بسردرد
olfactive	وابسته به بویایی
synesthetic	وابسته به همرنجی
cellulosic	وابسته بسلولز
syncretic	وابسته به همتایی
symphyseal	وابسته به همرویش
catabolic	وابسته به فروساخت
buccal	وابسته به گونه
auricular	وابسته بشنوایی
auditive	وابسته به شنوایی
palatal	وابسته به کام
palatal	وابسته سق دهانی
palating	وابسته بسق
photic	وابسته به تولیدنور
attache	وابسته نظامی
photic	وابسته به نوروروشنایی
astronautical	وابسته به فضانوردان
theosophical	وابسته به عرفان
avian	وابسته به مرغان
tenruial	وابسته بتصدی
terpsichorean	وابسته به رقص
balsamic	وابسته به بلسان
tetanal	وابسته به کزاز
bacterial	وابسته به باکتری
texas	وابسته به تکزاس
orthopedic	وابسته به استخوانپزشکی
ovular	وابسته به تخمک
bacchanal	وابسته به باکوس
associated company	شرکت وابسته
sympathetics	پی یا عصب که وابسته به
dependant variable	متغیر وابسته
numbered fleet	ناوگان وابسته
corneal	وابسته به قرنیه
stomatal	وابسته به دهان
stomatic	وابسته بدهان
numerary	وابسته به اعداد
nunnish	وابسته به راهبات
pistillary	وابسته به مادگی گل
piscatory	وابسته به صیدماهی
stimulus bound	محرک- وابسته
platinic	وابسته به پلاتین
deltaic	وابسته به دلتا
deathy	وابسته بمردن
darky	وابسته به نژادسیاه
cycloidal	وابسته به دایره
cuttural attache	وابسته فرهنگی
cuticular	وابسته به پوست
cufic	وابسته به کوفه
non self maintained discharge	تخلیه وابسته
piscatory	وابسته به ماهیگیری
congestive	وابسته به تراکم
piscatorial	وابسته به صیدماهی
sudanese	وابسته به سودان
cloistral	وابسته به صومعه
clitoric	وابسته به چوچوله
clitoral	وابسته به چوچوله
clerkly	وابسته به کشیش
supererogatory	وابسته به بس پردازی
chlorotic	وابسته به یرقان
swinish	وابسته به خوک
subunits	یکانهای وابسته
subordinate class	طبقه وابسته
compunctious	وابسته به پشیمانی
odontic	وابسته به دندان
communistic	وابسته بکمونیسم
piscatorial	وابسته به ماهیگیری
commercial attache	وابسته تجاری
commercial attache	وابسته تجارتی
commercial attache	وابسته بازرگانی
oesophageal	وابسته به مری
chaldaic	وابسته بکلده
maritime	وابسته بدریانوردی
oratorical	وابسته به سخنرانی
peruvian	وابسته به پرو
troy	وابسته به تروا
focal	وابسته بکانون
planetary	وابسته به سیاره
social	وابسته بجامعه
subversion	وابسته به خرابکاری
structurally	وابسته به بنا
trophic	وابسته بتغذیه
trigonometric	وابسته به مثلثات
pediculate	وابسته به خفاش
naval	وابسته به کشتی
trachean	وابسته به نای
missions	وابسته به ماموریت