Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
English
Persian
verrucose
برامده دارای زگیل
verrucous
برامده دارای زگیل
Other Matches
warty
دارای زگیل
acrochordon
دارای زگیل اویزان
big
دارای شکم برامده
biggest
دارای شکم برامده
popeyed
دارای چشمان برامده
venous
دارای وریدهای برامده
bigger
دارای شکم برامده
cheeky
دارای گونههای برامده گستاخ
knuckle kneed
دارای زانوهای برامده دچاربرامدگی زانو
wart
زگیل دار شدن زگیل پیدا کردن
warts
زگیل دار شدن زگیل پیدا کردن
english toy spaniel
نوعی سگ پشمالوی دارای پیشانی برامده وبینی روبه بالا
verrucous
زگیل
tubercle
زگیل
warts
زگیل
verruca
زگیل
condyloma
زگیل
wart
زگیل
verrucose
زگیل
tubers
زگیل
tuber
زگیل
verrucas
زگیل
warty
زگیل دار
verruca
زگیل گوشتی
acrochordon
زگیل دار
warty
زگیل مانند
verrucas
زگیل گوشتی
acrochordon
زگیل پهن کوچک
cockle
رویش زگیل مانند
cockles
رویش زگیل مانند
snaggy
برامده
convex
برامده
bulgy
برامده
raised
برامده
callose
برامده
fermented
برامده
protrusive
برامده
biconvex
از دو سو برامده
pulvinate
برامده
knotted
برامده
bouffant
برامده
protuberant
برامده
pulvinated
برامده
excrescent
برامده
gibbous
برامده
tubers
سیبک برامدگی زگیل مانند برجستگی
tuber
سیبک برامدگی زگیل مانند برجستگی
raise edges
لبههای برامده
apogean
برامده اوجی
convexo convex
دوسو برامده
exsert
برامده بودن
popeyed
چشم برامده
stud welding
جوش برامده
noses
نوک برامده هر چیزی
nose
نوک برامده هر چیزی
gearbox flange
لبه برامده جعبه دنده
fly gallery
قسمت برامده کنار صحنه تاتر
cantle
قسمت برامده کمانی عقب زین
strawberry marks
لکه برامده و قرمز رنگ مادرزادی در بدن شخص
strawberry mark
لکه برامده و قرمز رنگ مادرزادی در بدن شخص
sarcoid
زگیل یا جوش گوشتی رویش گوشتی
isobar
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
ringent
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
virile
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
low tension
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
galleried
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
gravel blind
دارای چشم تار دارای دید کم
acinaseous
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
outrigged
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
isotropic solutions
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
Indo-persian rug
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
off colored
دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
monadelphous
دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
polyisotopic
دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
winy
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winey
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl
دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
odoriferous
دارای بو
three legged
دارای سه پا
bilabiate
دارای دو لب
glochidiate
دارای مو
footy
دارای پا
three-legged
دارای سه پا
fraught with
دارای
trilinear
دارای سه خط
iodic
دارای ید
reversioner
دارای حق رجوع
foliolate
دارای برگچه
sabulous
دارای شن ریزه
glanduliferous
دارای غد دکوچک
rugose
دارای رکه
rarely beautiful
دارای زیبائی
geniculate
دارای زانویی
acetylate
دارای ریشهء
handy
<adj.>
دارای مزیت
self abnegating
دارای کف نفس
rattly
دارای صدای تق تق
acetylize
دارای ریشهء
accentual
دارای تاکید
reboant
دارای واکنش
azotic
دارای ازت
rifled
دارای خان
shoaly
دارای جاهای کم اب
squib
دارای صدای فش فش
squibs
دارای صدای فش فش
artiodactylous
دارای سم شکافته
artiodactyl
دارای سم شکافته
bimotored
دارای دوموتور
arbitrative
دارای اختیارحکمیت
stannous
دارای قلع
low spirited
دارای روحیه بد
low-spirited
دارای روحیه بد
stannic
دارای قلع
staminate
دارای جرثومه نر
antithetical
دارای ضد ونقیض
straight line
دارای خط مستقیم
aulait
دارای شیر
syntonic
دارای بسامدمشابه
basined
دارای ابگیر
swell butted
دارای ته گنده
alcoholic
دارای الکل
alcoholics
دارای الکل
monogamous
دارای یک همسر
monogamous
دارای یک زن یا یک شوهر
bigamous
دارای دو زن یا دو شوهر
entitative
دارای وجودخارجی
sulfureous
دارای گوگرد
strontic
دارای استرونیوم
antithetic
دارای ضد ونقیض
redundant
دارای اطناب
social minded
دارای افکاراجتماعی
amphibolic
دارای دو معنی
aluminous
دارای زاج
silicifoeous
دارای در کوهی
fibrinous
دارای مودلیفی
shelterer
دارای حفاظ
floaty
دارای اب نشین کم
equivocal
دارای دومعنی
adamantean
دارای تلئلو
backed
دارای پشت
short range
دارای برد کم
short-range
دارای برد کم
feldspathic
دارای فلدسپار
deficient
دارای کمبود
far reaching
دارای اثرزیاد
splashy
دارای ترشح
spirituous
دارای الکل
legitimate
دارای حق مشروع
legitimated
دارای حق مشروع
legitimates
دارای حق مشروع
legitimating
دارای حق مشروع
spiriferous
دارای عضومارپیچی
rectilinear
دارای مسیرمستقیم
flabby
دارای عضلات شل
febile
دارای حالت تب
sonant
دارای اهنگ
sexagenary
دارای سن 06 تا96
glary
دارای تشعشع
divan
دارای دوفرفیت
iodous
دارای یود
muciferous
دارای مخاط
monopetalous
دارای یک گلبرگ
monometallic
دارای یک فلز
melodious
دارای ملودی
melodic
دارای ملودی
monoclinal
دارای یک شیب
monatomic
دارای یک جوهرفرد
prerogative
دارای حق ویژه
prerogatives
دارای حق ویژه
monandrous
دارای یک شوهر
multifid
دارای چندشکاف
multiflorous
دارای بیش از سه گل
instinct with force
دارای زور
energetic
دارای انرژی
intercommunicate
دارای مراوده
bodily
دارای بدن
myrrhy
دارای بوی مر
myrrhic
دارای بوی مر
stilted
دارای چوب پا
invested with power
دارای اختیار
multilineal
دارای چندین خط
synonymous
دارای ترادف
synonymous
دارای تشابه
salaried
دارای حقوق
miasmatic
دارای دمه بد بو
miasmal
دارای دمه بد بو
kibed
دارای شکاف
knarred
دارای برامدگی
knock kneed
دارای زانوی کج
twofold
دارای دو چیز
longheaded
دارای سردراز
electives
دارای حق انتخاب
elective
دارای حق انتخاب
lobated
دارای نرمه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com