English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 189 (9 milliseconds)
English Persian
ledge برامدگی
ledges برامدگی
knob برامدگی
knobs برامدگی
bump برامدگی
bulge برامدگی
bulged برامدگی
bulges برامدگی
bulging برامدگی
mound برامدگی
mounds برامدگی
overhang برامدگی
overhangs برامدگی
ridge برامدگی
ridges برامدگی
nub برامدگی
nib برامدگی
nibs برامدگی
heave برامدگی
heaved برامدگی
burr برامدگی
burred برامدگی
burring برامدگی
burrs برامدگی
dome برامدگی
domes برامدگی
antinode برامدگی
bluging برامدگی
convexity برامدگی
cusp برامدگی
entasis برامدگی
extuberance برامدگی
ganglion برامدگی
gibbous برامدگی
granulation برامدگی
knop برامدگی
knosp برامدگی
knur برامدگی
knurl برامدگی
knurr برامدگی
nub or nubble برامدگی
nurl برامدگی
tuberosity برامدگی
turgescence برامدگی
whaleback برامدگی
bulge برامدگی [تورم]
lump برامدگی [تورم]
protuberance برامدگی [تورم]
swelling برامدگی [تورم]
tumescence برامدگی [تورم]
tumidity برامدگی [تورم]
turgor برامدگی [تورم]
Other Matches
papillary مانند برامدگی دارای برامدگی
bumpier پر از برامدگی
neuroma برامدگی پی
bumpy پر از برامدگی
bumpiest پر از برامدگی
villus برامدگی مویی
sills برامدگی دریایی
tumor تومور برامدگی
sill برامدگی دریایی
boll برامدگی مانند
bowing of bed برامدگی کف نهر
tumours تومور برامدگی
annular projection برامدگی حلقوی
tumour تومور برامدگی
bumpiness دارای برامدگی
tumors تومور برامدگی
bulginess برامدگی شکم
bulging test ازمایش برامدگی
phantom tumour برامدگی موقتی
hyperostosis برامدگی استخوان
jag برامدگی تیز
knar برامدگی درچوب
knarred دارای برامدگی
papillose دارای برامدگی
knuckle bone برامدگی بندانگشت
papilla برامدگی کوچک
mezzo rillievo نیم برامدگی
phyma برامدگی پوست
exostosis برامدگی استخوان
eminency برامدگی بزرگی
tubercle برامدگی گرد
bunchout برامدگی یافتن
caput نوک برامدگی
circular projection برامدگی گرد
thenar برامدگی کف دست
protuberancy برامدگی قلنبگی
lump غلنبه برامدگی
cuspidal دارای برامدگی
midrib خط یا برامدگی حد فاصل
bossing برامدگی تزیینی
protrude برامدگی داشتن
knobby دارای برامدگی
eminence برامدگی بزرگی
bridge برامدگی بینی
nodules برامدگی کوچک
nodules برامدگی عقده
hump برامدگی گرد
nodule برامدگی کوچک
nodule برامدگی عقده
promontory پرتگاه برامدگی
promontories پرتگاه برامدگی
protruding برامدگی داشتن
splint برامدگی کوچک
protuberance برامدگی قلنبگی
protuberances برامدگی قلنبگی
lumped غلنبه برامدگی
bosses برامدگی تزیینی
bossed برامدگی تزیینی
boss برامدگی تزیینی
bridged برامدگی بینی
bridges برامدگی بینی
humps برامدگی گرد
protruded برامدگی داشتن
node دشواری برامدگی
nodes دشواری برامدگی
protrudes برامدگی داشتن
verrucas گندمه برامدگی
verruca گندمه برامدگی
lumps غلنبه برامدگی
humping برامدگی گرد
tubercular برامدگی دار سلی
knuckles برامدگی یا گره گیاه
knag گره چوب برامدگی
nubble برامدگی یاگره کوچک
knuckle برامدگی یا گره گیاه
stigmas لکه ننگ برامدگی
pigeon breast برامدگی جناغ سینه
tubercle برامدگی دندان اسیاب
projections پیش افکنی برامدگی
papula برامدگی خارش دار
projection پیش افکنی برامدگی
hillock برامدگی در سطح صاف
hillocks برامدگی در سطح صاف
papilla برامدگی نوک دار
outgrwth برامدگی گوشت زیادی
stigma لکه ننگ برامدگی
inion برامدگی پشت کله
hummock برامدگی زمین در مرداب
cockle گره و برامدگی پارچه
cockles گره و برامدگی پارچه
finger باندازه یک انگشت میله برامدگی
chicken breast برامدگی عظم قص یا استخوان سینه
mounts سوار شدن قله برامدگی
caulk برامدگی زیر نعل اسب
excrescency اماس گیاهی یا حیوانی برامدگی
glabella برامدگی پیشانی میان دو ابرو
tuberculous دارای برامدگی یا دکمه مسلول
cam برامدگی قطعه گوشه دار
cams برامدگی قطعه گوشه دار
umbo قبه سپر قوز برامدگی
fingers باندازه یک انگشت میله برامدگی
tuberous دارای برامدگی گره دار
mount سوار شدن قله برامدگی
gyrus برامدگی چین خورده مغز
nook قطعه زمین پیش امده برامدگی
trochanter برامدگی در بالای تنه استخوان ران
bulbs هر نوع برامدگی یاتورم شبیه پیاز
bleb برامدگی روی پوست انسان یاگیاه
antihelix برامدگی قسمت غضروفی خارج گوش
bulb هر نوع برامدگی یاتورم شبیه پیاز
monticule تپه کوچک اتش فشانی برامدگی
tuber سیبک برامدگی زگیل مانند برجستگی
tubers سیبک برامدگی زگیل مانند برجستگی
fusee امرود برامدگی ساق پای اسب
fourchette برامدگی سه گوش درکف پای اسب
beard هرگونه برامدگی تیزشبیه مو و سیخ در گیاه و حیوان
beards هرگونه برامدگی تیزشبیه مو و سیخ در گیاه و حیوان
interspinalis ماهیچه کوتاهی که برامدگی مهرههای پشت رابهم می پیوند د
keloid برامدگی ایکه درمحل التیام زخم پدید می اید
cumulus mammatus ابرهای متراکمی با برامدگی اونگ مانند در سطح زمین
olivary body بر امدگی جلو پیاز مخ برامدگی قدامی بصل النخاع
burrs برامدگی تیز یا زبر یک فلز براثر عملیات ماشین کاری
burring برامدگی تیز یا زبر یک فلز براثر عملیات ماشین کاری
burred برامدگی تیز یا زبر یک فلز براثر عملیات ماشین کاری
burr برامدگی تیز یا زبر یک فلز براثر عملیات ماشین کاری
rose gall برامدگی در درخت نسترن که انرا حشره ویژهای فراهم می ورد
kissing button برامدگی روی زه که درکشیدن کامل کمان با لب کمانگیر مماس میشود
offsets برامدگی یا فرورفتگی هائی که برای دربرگرفتن قسمتهای دیگر ساختمان پیش بینی میشود
frost heave برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
rand لبه برامدگی لبه طبقات سنگ نوار
hyprostosis رویش غیر طبیعی استخوان کلفت شدگی استخوان برامدگی استخوان
condyle مهره استخوان- برامدگی استخوان
knobble برامدگی کوچک گره کوچک
socle پایه ستون برامدگی پایه ستون وامثال ان
butt ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butts ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com