English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
English Persian
bridge برامدگی بینی
bridged برامدگی بینی
bridges برامدگی بینی
Search result with all words
offsets برامدگی یا فرورفتگی هائی که برای دربرگرفتن قسمتهای دیگر ساختمان پیش بینی میشود
Other Matches
papillary مانند برامدگی دارای برامدگی
snub-nosed دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
pug nosed دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
snub nosed دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
septum حفرههای بینی پره بینی
guided propagation تبلیغات پیش بینی شده انتشار امواج رادار در مسیرپیش بینی شده ردیابی هدایت شده رادار
vomer استخوان میانی بینی استخوان تیغه بینی
anaglyph عکس رنگی برجسته بینی تجزیه رنگ عکس در برجسته بینی
weather forecasts پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
weather forecast پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
anticipated stock losses تلفات پیش بینی شده اماد ضایعات پیش بینی شده
knobs برامدگی
mounds برامدگی
nurl برامدگی
knob برامدگی
burring برامدگی
tuberosity برامدگی
whaleback برامدگی
burred برامدگی
turgescence برامدگی
mound برامدگی
bulge برامدگی
bump برامدگی
antinode برامدگی
extuberance برامدگی
burrs برامدگی
neuroma برامدگی پی
bumpiest پر از برامدگی
bumpier پر از برامدگی
ridges برامدگی
bulged برامدگی
nib برامدگی
nibs برامدگی
bluging برامدگی
nub or nubble برامدگی
bulges برامدگی
bulging برامدگی
ridge برامدگی
nub برامدگی
ledges برامدگی
overhang برامدگی
convexity برامدگی
overhangs برامدگی
knosp برامدگی
gibbous برامدگی
domes برامدگی
heaved برامدگی
heave برامدگی
ganglion برامدگی
cusp برامدگی
entasis برامدگی
bumpy پر از برامدگی
knurl برامدگی
knop برامدگی
burr برامدگی
knur برامدگی
granulation برامدگی
knurr برامدگی
dome برامدگی
ledge برامدگی
midrib خط یا برامدگی حد فاصل
promontory پرتگاه برامدگی
promontories پرتگاه برامدگی
tumours تومور برامدگی
jag برامدگی تیز
mezzo rillievo نیم برامدگی
villus برامدگی مویی
protuberancy برامدگی قلنبگی
annular projection برامدگی حلقوی
turgor برامدگی [تورم]
splint برامدگی کوچک
knuckle bone برامدگی بندانگشت
protruded برامدگی داشتن
protrude برامدگی داشتن
tumor تومور برامدگی
tumors تومور برامدگی
tumour تومور برامدگی
knar برامدگی درچوب
humps برامدگی گرد
humping برامدگی گرد
hump برامدگی گرد
protruding برامدگی داشتن
knarred دارای برامدگی
tubercle برامدگی گرد
sills برامدگی دریایی
sill برامدگی دریایی
bossing برامدگی تزیینی
bossed برامدگی تزیینی
boss برامدگی تزیینی
protrudes برامدگی داشتن
papilla برامدگی کوچک
protuberances برامدگی قلنبگی
lump غلنبه برامدگی
lumped غلنبه برامدگی
bunchout برامدگی یافتن
lumps غلنبه برامدگی
bumpiness دارای برامدگی
bulging test ازمایش برامدگی
eminency برامدگی بزرگی
caput نوک برامدگی
cuspidal دارای برامدگی
exostosis برامدگی استخوان
hyperostosis برامدگی استخوان
phantom tumour برامدگی موقتی
circular projection برامدگی گرد
eminence برامدگی بزرگی
thenar برامدگی کف دست
protuberance برامدگی قلنبگی
phyma برامدگی پوست
papillose دارای برامدگی
bulginess برامدگی شکم
swelling برامدگی [تورم]
tumidity برامدگی [تورم]
verruca گندمه برامدگی
nodule برامدگی عقده
verrucas گندمه برامدگی
nodes دشواری برامدگی
node دشواری برامدگی
nodule برامدگی کوچک
bosses برامدگی تزیینی
tumescence برامدگی [تورم]
bulge برامدگی [تورم]
lump برامدگی [تورم]
bowing of bed برامدگی کف نهر
boll برامدگی مانند
protuberance برامدگی [تورم]
nodules برامدگی کوچک
nodules برامدگی عقده
knobby دارای برامدگی
papula برامدگی خارش دار
stigmas لکه ننگ برامدگی
stigma لکه ننگ برامدگی
hummock برامدگی زمین در مرداب
papilla برامدگی نوک دار
hillock برامدگی در سطح صاف
pigeon breast برامدگی جناغ سینه
projections پیش افکنی برامدگی
cockle گره و برامدگی پارچه
tubercle برامدگی دندان اسیاب
nubble برامدگی یاگره کوچک
projection پیش افکنی برامدگی
tubercular برامدگی دار سلی
cockles گره و برامدگی پارچه
knag گره چوب برامدگی
knuckle برامدگی یا گره گیاه
knuckles برامدگی یا گره گیاه
hillocks برامدگی در سطح صاف
inion برامدگی پشت کله
outgrwth برامدگی گوشت زیادی
glabella برامدگی پیشانی میان دو ابرو
chicken breast برامدگی عظم قص یا استخوان سینه
cam برامدگی قطعه گوشه دار
cams برامدگی قطعه گوشه دار
gyrus برامدگی چین خورده مغز
tuberculous دارای برامدگی یا دکمه مسلول
excrescency اماس گیاهی یا حیوانی برامدگی
umbo قبه سپر قوز برامدگی
tuberous دارای برامدگی گره دار
caulk برامدگی زیر نعل اسب
mount سوار شدن قله برامدگی
finger باندازه یک انگشت میله برامدگی
fingers باندازه یک انگشت میله برامدگی
mounts سوار شدن قله برامدگی
tuber سیبک برامدگی زگیل مانند برجستگی
trochanter برامدگی در بالای تنه استخوان ران
bulb هر نوع برامدگی یاتورم شبیه پیاز
fusee امرود برامدگی ساق پای اسب
monticule تپه کوچک اتش فشانی برامدگی
bulbs هر نوع برامدگی یاتورم شبیه پیاز
nook قطعه زمین پیش امده برامدگی
antihelix برامدگی قسمت غضروفی خارج گوش
fourchette برامدگی سه گوش درکف پای اسب
tubers سیبک برامدگی زگیل مانند برجستگی
bleb برامدگی روی پوست انسان یاگیاه
predicting interval فاصله زمانی پیش بینی شده هدف سبقت پیش بینی شده هدف
beard هرگونه برامدگی تیزشبیه مو و سیخ در گیاه و حیوان
beards هرگونه برامدگی تیزشبیه مو و سیخ در گیاه و حیوان
interspinalis ماهیچه کوتاهی که برامدگی مهرههای پشت رابهم می پیوند د
keloid برامدگی ایکه درمحل التیام زخم پدید می اید
olivary body بر امدگی جلو پیاز مخ برامدگی قدامی بصل النخاع
cumulus mammatus ابرهای متراکمی با برامدگی اونگ مانند در سطح زمین
burr برامدگی تیز یا زبر یک فلز براثر عملیات ماشین کاری
rose gall برامدگی در درخت نسترن که انرا حشره ویژهای فراهم می ورد
burred برامدگی تیز یا زبر یک فلز براثر عملیات ماشین کاری
kissing button برامدگی روی زه که درکشیدن کامل کمان با لب کمانگیر مماس میشود
burring برامدگی تیز یا زبر یک فلز براثر عملیات ماشین کاری
burrs برامدگی تیز یا زبر یک فلز براثر عملیات ماشین کاری
frost heave برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
nasally از بینی
snivelled اب بینی
sniveled اب بینی
double vision دو بینی
snivel اب بینی
rheum اب بینی
chiromancy کف بینی
palmistry کف بینی
the handle of the face بینی
hand reading کف بینی
pecker بینی
night bilndness شب بینی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com