English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (12 milliseconds)
English Persian
quantity surveyor براورد کننده مقادیر
quantity surveyors براورد کننده مقادیر
quantily surveyor براورد کننده مقادیر
Other Matches
estimator براورد کننده
cost accountant براورد کننده
surveyors براورد کننده
surveyor براورد کننده
initialize تنظیم مقادیر یا پارامترها یا خط وط کنترلی به مقادیر اولیه اش تا امکان شروع مجدد برنامه یا فرآیند را بدهد
incremental computer کامپیوتری که متغیرها را به صورت اختلاف بین مقادیر فعلی و مقادیر اولیه مطلق ذخیره میکند
estimating تخمین زدن براورد براورد وضعیت
estimated تخمین زدن براورد براورد وضعیت
estimate تخمین زدن براورد براورد وضعیت
estimates تخمین زدن براورد براورد وضعیت
controlled environment محیطی که در ان کمیتهایی ازقبیل دما فشارترکیب اتمسفری تابشهای یونیزه کننده و میزان رطوبت در مقادیر مناسب برای موجودات زنده یا سخت افزارنگه داشته میشوند
estimated براورد کردن براورد
estimates براورد کردن براورد
dam design براورد سد براورد بند
estimating براورد کردن براورد
estimate براورد کردن براورد
multilevel با مقادیر ممکن
characteristic values مقادیر مشخصه
bill of quantities فهرست مقادیر
quantity surveryor براوردکننده مقادیر
posology علم مقادیر
extreme values مقادیر انتهایی
extreme values مقادیر کرانی
bill of quantites فهرست مقادیر
critical values مقادیر شاخص
discrete values مقادیر مجزا
ranged مجموعه مقادیر مجاز
parameter مقادیر ثابت درمعادلات
parameters مقادیر ثابت درمعادلات
ranges مجموعه مقادیر مجاز
posology گفتار در مقادیر داروها
huffman tree درختی با کمترین مقادیر
range مجموعه مقادیر مجاز
numbers مجموعه مقادیر مجاز
number مجموعه مقادیر مجاز
meanest مقدار متوسط ه از اعداد یا مقادیر
mean مقدار متوسط ه از اعداد یا مقادیر
meaner مقدار متوسط ه از اعداد یا مقادیر
zero پرکردن بخشی از حافظه با مقادیر صفر
zeroes پرکردن بخشی از حافظه با مقادیر صفر
interpolations محاسبه مقادیر واسط بین دو نقط ه
zeros پرکردن بخشی از حافظه با مقادیر صفر
metric system سیستم مقادیر واوزان ومقیاسات متریک
interpolation محاسبه مقادیر واسط بین دو نقط ه
spanned مجموعه مقادیر مجاز بین بیشترین حد و کمترین حد
spanning مجموعه مقادیر مجاز بین بیشترین حد و کمترین حد
span مجموعه مقادیر مجاز بین بیشترین حد و کمترین حد
spans مجموعه مقادیر مجاز بین بیشترین حد و کمترین حد
salami technique سرقت مقادیر کوچکی ازدارایی بسیار زیاد
scope محدوده مقادیر که یک متغیر میتواند شامل شود
instrument for absolute measurement دستگاه اندازه گیری برای سنجش مقادیر مطلق
tick mark علامت گذاری در طول یک ترازو برای معین کردن مقادیر
references مقدار نقط ه شروع برای مقادیر دیگر , معمولاگ صفر
reference مقدار نقط ه شروع برای مقادیر دیگر , معمولاگ صفر
evaluations براورد
survey براورد
appraisal براورد
appraisals براورد
evaluation براورد
surveys براورد
surveyed براورد
estimated براورد
estimations براورد
estimation براورد
estimate براورد
estimates براورد
line of regression خط براورد
estimating براورد
columnar گرافی که مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی نمایش داده می شوند
bar graph گرافی که مقادیر در آن به صورت میلههای افقی و عمودی نشان داده میشود
biases مقداری که بوسیله ان متوسط مجموعهای از مقادیر ازمقدار مرجع فاصله می گیردپیشقدر
bias مقداری که بوسیله ان متوسط مجموعهای از مقادیر ازمقدار مرجع فاصله می گیردپیشقدر
assessments تقویم براورد
extrapolations براورد برونی
assessments براورد مالیات
extrapolation براورد برونی
assessment تقویم براورد
assessment براورد مالیات
put at براورد کردن
survey براورد کردن
calculate براورد کردن
cost estimate براورد هزینه
estimate of the situation براورد وضعیت
error of estimate خطای براورد
rough estimate براورد تقریبی
time estimation براورد زمانی
staff estimate براورد ستادی
biased estimate براورد سودار
calculating factor ضریب براورد
regression estimate براورد رگرسیون
calculation حساب براورد
calculated براورد کردن
calculates براورد کردن
surveyed براورد کردن
commander's estimate براورد فرماندهی
estimated of situation براورد وضعیت
surveys براورد کردن
underestimation براورد نقصانی
unbiased estimate براورد ناسودار
cost calculation براورد هزینه
point estimate براورد نقطهای
estimated براورد کردن
interpolation براورد درونی
estimates براورد کردن
intelligence estimate براورد اطلاعات
overestimation براورد اضافی
estimating براورد کردن
interval estimate براورد فاصلهای
appreciation of the situation براورد وضعیت
point estimation براورد نقطهای
estimate براورد کردن
interpolations براورد درونی
bar chart گرافی که مقادیر در آن به صورت میلههای افقی و عمودی نشان داده شده اند
basic کد دودویی که مستقیماگ و فقط با استفاده از آدرس ها و مقادیر مطلق در CPU عمل میکند.
histogram گرافی که روی آن مقادیر به صورت میلههای افقی و عمودی نشان داده می شوند
basics کد دودویی که مستقیماگ و فقط با استفاده از آدرس ها و مقادیر مطلق در CPU عمل میکند.
abstracting فهرست خلاصه براورد
overrates زیاد براورد کردن
least squares estimates براورد حداقل مربعات
overrating زیاد براورد کردن
estimable قابل براورد کردن
over estimation بیش از حد براورد کردن
estimate [quote] براورد [تخمین] [اقتصاد]
standard error of estimate خطای معیار براورد
overestimation پیش براورد کردن
overrated زیاد براورد کردن
pre design estimate براورد مقدماتی طرح
conservative estimate براورد محافظه کارانه
abstracts فهرست خلاصه براورد
misvalue بناحق براورد کردن
overestimating زیاد براورد کردن
command budget estimate براورد بودجه یکان
misestimate غلط براورد کردن
overestimate زیاد براورد کردن
overestimated زیاد براورد کردن
overestimates زیاد براورد کردن
the estimative faculty قوه سنجش یا براورد
overrate زیاد براورد کردن
specific code کد برنامه که طوری نوشته شده است که فقط از آدرس ها و مقادیر مطلق استفاده میکند
tristimulus values مقادیر نسبی یه رنگ اصلی که برای ایجاد رنگهای دیگر باهم ترکیب می شوند
one level address کد دودویی که مستقیما CPU را اجرا کند و فقط از مقادیر آدرس مطلق استفاده میکند.
corrector جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
calculable براورد کردنی قابل اعتماد
capitalization براورد ارزش حال سرمایه
unbiased estimators براورد کنندههای بدون تورش
unliquidated damages خسارات غیرقابل براورد به پول
charted گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
charts گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
charting گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
chart گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
overcapitalize بیش ازاندازه واقعی براورد کردن
second revised estimate براورد تجدید نظر شده دوم
damage assessment تعیین میزان خسارت براورد ضایعات
forecasted براورد کردن از قبل پیش بینی
forecast براورد کردن از قبل پیش بینی
forecasts براورد کردن از قبل پیش بینی
i put the population at 0000 نفوس انجا را 00002 تن براورد می کنم
actual address کد دودویی که مستقیما در واحد پردازش مرکزی اعمال میشود و فقط از آدرس ها و مقادیر مطلق استفاده میکند.
specific code کد دودویی که مستقیماگ واحد پردازش مرکزی را هدایت می کنند و فقط از آدرس ها مقادیر مطلق استفاده میکند
nitralloy قطعات نیتریده شده حاوی مقادیر جزئی کربن الومینیوم کرم منیزیوم و احتمالا گوگردو غیره
absolute address کد دودویی که مستقیما در واحد پردازش مرکزی اجرا میشود و فقط به مقادیر و آدرسهای مطلق نیاز دارد.
number cruncher یک برنامه یا کامپیوتر که برای انجام مقادیر بزرگی ازمحاسبه و سایر دستکاریهای عددی طراحی شده است محاسبه
to overcapitalize a company سرمایه شرکتی را بیش ازاندازه واقعی ان براورد کردن
Mandlebrot set تساوی ریاضی که به صورت بازگشتی برای تنظیم مقادیر به کار می رود. هنگام رسم آنرا در تصویر بخش شده
analog نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogues نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogue نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
spreadsheets 1-برنامه ایکه امکان اجرای محاسبات روی چندین ستون اعداد را برقرار کند. 2-چاپ محاسبات روی مقادیر عظیم کامپیوتر
spreadsheet 1-برنامه ایکه امکان اجرای محاسبات روی چندین ستون اعداد را برقرار کند. 2-چاپ محاسبات روی مقادیر عظیم کامپیوتر
over capitalised براورد اضافی سرمایه سرمایه شرکتی را بیش ازاندازه اعلام کردن
altitude/height hold متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
propounder ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
inhibitor کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
quick disconnect coupling کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
sensor گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primers وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primer وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
detonator منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
detonators منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
interceptor هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
changer دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
makgi boowi نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
interceptors هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
del credere وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
steam fitter نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
distractive گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
vasomotor اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
search jammer تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
sprining charge خرج چال کننده یا گود کننده
claqueur تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
suppressive خنثی کننده اتش سرکوب کننده
expostulator سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
padding پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
prepossessing مجذوب کننده جلب توجه کننده
surveys براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
survey براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
surveyed براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
labor theory of value براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com