Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English
Persian
to be on the safe side
برای اینکه احتمال اشتباه
Other Matches
poisson distribution
این توزیع در حقیقت یک توزیع احتمال برای متغیرهای تصادفی ناپیوسته است که دران میزان احتمال بسیارکوچک و در مقابل تعدادمشاهدات بسیار زیاد است
I hate to rain on your parade, but all your plans are wrong.
از اینکه کارت را مختل کنم بیزارم، اما برنامه هایت همگی اشتباه هستند.
keystroke
برسی هر کلید انتخاب شده برای اطمینان یافتن از اینکه برای عملی مناسب است
busies
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busiest
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busy
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busying
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busier
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busied
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
range error
اشتباه در تخمین دریایی اشتباه بردی اشتباه برد
scratch one's back
<idiom>
کاری را برای کسی انجام دادن به امید اینکه اوهم برای تو انجام دهد
long shot
شانس کمی برای برنده شدن دارد نوعی شرط که احتمال بردن ان کم است
so as to
برای
[اینکه]
in order to ...
برای
[اینکه]
for
برای اینکه
inorder to
برای اینکه
in order that
برای اینکه
so that
برای اینکه
because
برای اینکه
to the end that
برای اینکه
inorder to
به خاطر اینکه برای
what with
<idiom>
برای اینکه ،درنتیجه
in order that i may go
برای اینکه بروم
in order that he may go
برای اینکه برود
take for
<idiom>
اشتباه شخصی برای چیزی
in orders that it may beeasier
برای اینکه اسان تر شود
euphonically
برای اینکه بگوش خوش ایندباشد
benifit of elergy
امتیازروحانیون برای اینکه شرعامحاکمه شوند
we eat that we may live
میخوریم برای اینکه زنده باشیم
our offer to render a service
حاضر شدن ما برای اینکه خدمتی بکنیم
mercerize
موادشیمیایی زدن به پارچههای نخی برای اینکه حریرنماشوند
balance
برنامه ریزی برای چیزی با اینکه دو بخش معادل باشند
to paynize wood
چوب را با محلول ویژه شیمیایی اندون برای اینکه زودنپوسد
to garble the coinage
مسکوکات راصرافی وجورکردن برای اینکه سره انرا اب کنندوناسره ات
dirty bit
برای بیان اینکه در حافط ه اصلی بار شده اند
chop
ضربه پایین زدن به توپ برای اینکه به زمین بخورد
chopped
ضربه پایین زدن به توپ برای اینکه به زمین بخورد
balances
برنامه ریزی برای چیزی با اینکه دو بخش معادل باشند
The tribunal considered that this action amounted to professional misconduct.
برای دادگاه این اقدام برابر با اشتباه حرفه ای محسوب می شود.
cancelling
کد کنترلی برای بیان اینکه آخرین داده ارسالی نادرست بود
cancels
کد کنترلی برای بیان اینکه آخرین داده ارسالی نادرست بود
analysis
بررسی یک فرآیند یا سیستم برای اینکه آیا میتواند کاراتر باشد
cts
CSR برای بیان اینکه یک خط یا وسیله آماده ارسال داده است
parity
برای خطاها و اینکه داده دودویی ارسالی آسیب ندیده است
cancel
کد کنترلی برای بیان اینکه آخرین داده ارسالی نادرست بود
to take action to prevent
[stop]
such practices
اقدام کردن برای اینکه از چنین شیوه هایی جلوگیری شود
habeas corpus
میدهد مشعر بر اینکه وی را در محضر دادگاه برای رسیدگی به ادعایش حاضرکند
assembler
پیام برنامه اسمبلی برای اعلام اینکه خطا در کد اصلی یافت شد
standstill
در کنار یکدیگر رکاب زدن و درانتظار اشتباه حریف بودن برای گریز
end
نشانهای در ماشین تایپ برای نمایش اینکه کاغذ به انتها رسیده است
unmount
برای آگاه کردن سیستم عامل از اینکه دیسک درایو فعال نیست
rogue value
موضوعی درلیست داده برای نشان اینکه لیست تمام شده است
to rough a horse's shoes
میخ مخصوص بنعل اسب زدن برای اینکه از سرخوردن ان جلوگیری شود
concentrating
ترکیب تعدادی خط یا دایره یا داده برای اینکه فضای کمتری اشغال کنند
dataset
سیگنال RSC ازمودم به کامپیوتر برای بیان اینکه آماده استفاده است
to sweat coins
مسکوکات رادرکیسه ریختن وتکان دادن برای اینکه ذراتی ازانهاساییده شود
concentrates
ترکیب تعدادی خط یا دایره یا داده برای اینکه فضای کمتری اشغال کنند
ended
نشانهای در ماشین تایپ برای نمایش اینکه کاغذ به انتها رسیده است
ends
نشانهای در ماشین تایپ برای نمایش اینکه کاغذ به انتها رسیده است
to nick a horse's tail
بیخ دم اسب را چاک زدن برای اینکه دم خود را بلند نگاه دارد
buffer
فضای ذخیره سازی موقت برای اینکه داده وارد یا خارج شود
concentrate
ترکیب تعدادی خط یا دایره یا داده برای اینکه فضای کمتری اشغال کنند
malfunctioned
تابع نرم افزاری برای یافتن کمک کردن به تشخیص دلایل خطا یا اشتباه
malfunction
تابع نرم افزاری برای یافتن کمک کردن به تشخیص دلایل خطا یا اشتباه
malfunctions
تابع نرم افزاری برای یافتن کمک کردن به تشخیص دلایل خطا یا اشتباه
resets
برگرداندن سیستم به وضعیت اولیه برای اینکه برنامه یا فرایند مجددا شروع شوند
interword spacing
فضای متغیر بین کلمات متن برای اینکه خط وط وسط و مرتب قرار گیرند
reset
برگرداندن سیستم به وضعیت اولیه برای اینکه برنامه یا فرایند مجددا شروع شوند
glitches
یک اشتباه کوچک که باعث ایجاد اشتباه در انتقال اطلاعات میشود
glitch
یک اشتباه کوچک که باعث ایجاد اشتباه در انتقال اطلاعات میشود
negative
سیگنال ارسالی گیرنده برای بیان اینکه داده نادرست یا ناکامل دریافت شده است
syntax
مرحلهای در کامپایل که در آن عبارتها بررسی می شوند برای اینکه آیا از قوانین پیروی می کنند یا خیر
ends
ترتیب حروف برای بیان اینکه داده یک ترمینال یا وسیله جانبی ارسال شده است
input/output
سیگنال قضعه از رسانه جانبی یا برای بیان اینکه نیاز به یک عمل ورودی یا خروجی است
shield
صفحه فلزی متصل به زمین برای اینکه ولتاژ خط رناک یا واسط ها به قطعه الکترونیکی نرسند
end
ترتیب حروف برای بیان اینکه داده یک ترمینال یا وسیله جانبی ارسال شده است
negatives
سیگنال ارسالی گیرنده برای بیان اینکه داده نادرست یا ناکامل دریافت شده است
shields
صفحه فلزی متصل به زمین برای اینکه ولتاژ خط رناک یا واسط ها به قطعه الکترونیکی نرسند
ended
ترتیب حروف برای بیان اینکه داده یک ترمینال یا وسیله جانبی ارسال شده است
burn notice
علامت رمز برای نشان دادن اینکه یک نفر یا گروهی ازافراد قابل اعتماد نیستند
retrospective parallel running
اجرای سیستم کامپیوتری جدید با داده قدیمی برای اینکه آیا درست کارمیکندیا خیر
theory of epigensis
فرض اینکه نطفه بوجودمیایدنه اینکه ازپیش بوده وپس ازمواقعه
dead
دوره زمانی بین دو رویداد که هیج اتفاقی نمیافتد برای اطمینان از اینکه باهم برخورد نخواهند داشت
returning
کلیدی درصفحه کلید برای نشان دادن اینکه تمام داده مورد نظر وارد شده اند
returned
کلیدی درصفحه کلید برای نشان دادن اینکه تمام داده مورد نظر وارد شده اند
return
کلیدی درصفحه کلید برای نشان دادن اینکه تمام داده مورد نظر وارد شده اند
returns
کلیدی درصفحه کلید برای نشان دادن اینکه تمام داده مورد نظر وارد شده اند
out of place
<idiom>
درجایی اشتباه ،درزمان اشتباه بودن
smoke test
بررسی تصادفی برای اینکه ماشین باید در صورتی که هنگام روشن کردن دود ایجاد نشود کار کند
burned
کلمه رمز برای تعیین اینکه عامل مخفی اطلاعاتی در معرض کشف قرار گرفته یا قابلیت اعتمادبه او کم شده است
redirects
حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
redirect
حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
redirected
حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
redirecting
حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
capturing
حذف یک Token از شبکه برای اینکه داده در شبکه ارسال شود
capture
حذف یک Token از شبکه برای اینکه داده در شبکه ارسال شود
captures
حذف یک Token از شبکه برای اینکه داده در شبکه ارسال شود
DCD
سیگنال RSC ازمودم به کامپیوتر برای بیان اینکه سیگنال دریافت شده است
hash
الگوریتم تولید کد hash برای ورودی و اطمینان از اینکه با سایر ورودی ها فرق دارد
heads up
در درگیری هوایی اعلام اینکه هواپیما دروضعیت لازم برای درگیری قرار ندارد
to prove my vow i give my hand
برای اینکه شما را از درستی قول خود مطمئن سازم به شما دست میدهم
ES IS
سیستم نهایی به سیستم میانی استاندار پروتکل OIS برای اینکه به کامپیوترهای میزبان
shift
روش افزایش کل ترکیب بیتهای ممکن با استفاده از تعدادی بیت برای بیان اینکه آیا کد بعدی باید جای شود یا میز
shifted
روش افزایش کل ترکیب بیتهای ممکن با استفاده از تعدادی بیت برای بیان اینکه آیا کد بعدی باید جای شود یا میز
shifts
روش افزایش کل ترکیب بیتهای ممکن با استفاده از تعدادی بیت برای بیان اینکه آیا کد بعدی باید جای شود یا میز
bracket
چاپ کروشه اطراف یک موضوع برای بیان اینکه نشان دهند همان کار را انجام میدهد و از بقیه متن جدا شود
editing run
در پردازش دستهای برنامه ویرایش کننده داده را از نظردرستی فاهری بررسی کرده و هر گونه اشتباه را برای تصحیح و ارائه مجدد مشخص میکند
link
برنامههای بررسی کامپیوتری برای بررسی اینکه هر قطعه در ارتباط با دیگران خوب کار میکند یا نه
outliner
برای اینکه به کاربر کمک کند تا بخش ها و زیربخشهای لیست ای از اشیا را مرتب کند یا بخشهایی از پروژه را
electronic cottage
مفهوم اجازه دادن به کارگران برای اینکه در خانه بمانند و کارها را توسط بکارگیری ترمینالهای کامپیوتر که به یک دفترمرکزی متصل میباشد انجام دهند
Energy Star
استانداردی در صفحه نمایش کامپیوتر یا سایر وسایل الکتریکی برای اینکه بگوید محصول به خوبی طراحی شده است و الکتریسیته را هدر نمیدهد
MMI
سخت افزار و نرم افزار طراحی شده برای اینکه کاربر راحت تر با ماشین ارتباط داشته باشد
alerted
پیام ارسالی از سیستم عامل شبکه به کاربر برای اعلام اینکه سخت افزار شبکه خوب کار نمیکند
alerts
پیام ارسالی از سیستم عامل شبکه به کاربر برای اعلام اینکه سخت افزار شبکه خوب کار نمیکند
alert
پیام ارسالی از سیستم عامل شبکه به کاربر برای اعلام اینکه سخت افزار شبکه خوب کار نمیکند
receipt notification
خصوصیتی در بیشتر برنامههای پست الکترونیکی که یک پیام خودکار را ارسال میکند برای تایید اینکه پیام دریافت شده است
scramblers
وسیله کدگزاری رشته دادهای به صورت تصادفی پیش ازارسال برای جلوگیری از اینکه مجموعهای از صفرها یا یک ها وصفرهای متغیر باعث مشکلات هماهنگی در گیرنده شوند
scrambler
وسیله کدگزاری رشته دادهای به صورت تصادفی پیش ازارسال برای جلوگیری از اینکه مجموعهای از صفرها یا یک ها وصفرهای متغیر باعث مشکلات هماهنگی در گیرنده شوند
carriers
سیگنال ارسالی توسط مودم برای آگاهی دادن به کامپیوتر محلی از اینکه یک سیگنال ازمودم راه دور تشخیص داده است
backing
رسانه ذخیره سازی موقت که داده روی آن قابل ضبط است پیش از اینکه پردازش شود یا پس از پردازش و برای باز یابی
bilinear filtering
مرکب با توجه به چهار پیکسل تنظیم شده اطراف هر پیکسل برای بررسی اینکه تغییری در رنگ آنها و جود نداشته باشد
carrier
سیگنال ارسالی توسط مودم برای آگاهی دادن به کامپیوتر محلی از اینکه یک سیگنال ازمودم راه دور تشخیص داده است
refreshed
بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
refresh
بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
refreshes
بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
systems analysis
1-بررسی فرایند یا سیسیتم برای مشاهده اینکه آیا میتواند در حین اجرا کاراتر باشد. 2-بررسی سیستم موجود با هدف بهبود یا جایگزینی آن
I consider that a mistake.
[I regard that as a mistake.]
این به نظر من اشتباه است.
[این را من اشتباه بحساب می آورم.]
runs
اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
run
اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
scan
شماره ارسالی از صفحه کلید به کامپیوتر سازگاز IBM PC برای بیان اینکه کلید انتخاب شده است و مشخص کردن کلید
scans
شماره ارسالی از صفحه کلید به کامپیوتر سازگاز IBM PC برای بیان اینکه کلید انتخاب شده است و مشخص کردن کلید
scanned
شماره ارسالی از صفحه کلید به کامپیوتر سازگاز IBM PC برای بیان اینکه کلید انتخاب شده است و مشخص کردن کلید
provided he goes at once
بشرط اینکه بی درنگ برود مشروط بر اینکه فورا برود
valid
سیگنال روی باس کنترل برای بیان اینکه روی باس آدرس ,آدرسی موجود است
shell
نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
shells
نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
shelling
نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
shield
هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد
shields
هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد
deletion
روشی برای دوباره ایجاد کردن فایلهای حذف شده وقتی فایلی حذف میشود سکتورهای دیسک نگهداری می شوند چون ممکن است حذف با اشتباه صورت گرفته باشد
negative acknowledgement
کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
monitored
1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند
monitors
1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند
monitor
1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند
hitting
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
aptness
احتمال
likelihood
احتمال
possibilities
احتمال
liability
احتمال
likelihoood
احتمال
liabilities
احتمال
chance
احتمال
chanced
احتمال
chances
احتمال
chancing
احتمال
like lihood
احتمال
probability
احتمال
expectancy
احتمال
supposition
احتمال
expectance
احتمال
verisimilitude
احتمال
presumption
احتمال
presumptions
احتمال
contingency
احتمال
possibility
احتمال
contingencies
احتمال
eventualities
احتمال
eventuality
احتمال
suppositions
احتمال
IBM
اصط لاح کلی برای کامپیوتر شخصی که با سخت افزار و نرم افزار کامپیوتر IBM سازگار است بدون توجه به اینکه پردازنده Intel از کدام استفاده میکند. حاوی با EISA,ISA یا MCA است
improbability
عدم احتمال
There is a 50-50 chance.
احتمال 50-50است
mathematical probability
احتمال ریاضی
probability of ionization
احتمال یونش
presumption of fraud
احتمال تقلب
probability curve
منحنی احتمال
probabilism
احتمال گرایی
probability analysis
احتمال کاوی
presumedly
احتمال میرود
statistical weight
احتمال ترمودینامیکی
unlikelihood
عدم احتمال
contingency
احتمال وقوع
moral certainty
احتمال قوی
inverisimilitude
عدم احتمال
stand a chance
<idiom>
احتمال داشتن
the probability is
احتمال دارد
on the chance of
نظر به احتمال
the probability is
احتمال میرود
odds
احتمال ووقوع
experimental probability
احتمال تجربی
experimental probability
احتمال ازمایشی
contingencies
احتمال وقوع
conditional probability
احتمال مشروط
probability theory
نظریه احتمال
probability of collision
احتمال برخورد
risked
احتمال زیان
risking
احتمال زیان
risks
احتمال زیان
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com