Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (19 milliseconds)
English
Persian
for
[your/our]
inspection
برای بازرسی
Search result with all words
borescope
ابزار چشمی برای بازرسی قطعات
check firing
فرمان اتش بس موقت برای بازرسی مانع اتش
Other Matches
inspector general
بازرسی بازرسی کل ارتش
cancel check firing
فرمان بازرسی اتش ملغی فرمان بازرسی اتش لغو
inspection
بازرسی بازدید کردن بازرسی کردن
controlling
بازرسی
visitations
بازرسی
visitation
بازرسی
audited
بازرسی
controls
بازرسی
perambulation
بازرسی
surveys
بازرسی
inquiries
بازرسی
inquiry
بازرسی
surveyed
بازرسی
auditing
بازرسی
inspects
بازرسی
audits
بازرسی
visits
بازرسی
inspection
بازرسی
inspect
بازرسی
controllership
بازرسی
inspected
بازرسی
visited
بازرسی
examen
بازرسی
inspecting
بازرسی
control
بازرسی
survey
بازرسی
visit
بازرسی
cross examination
بازرسی
examine
بازرسی
examined
بازرسی
audit
بازرسی
checked
بازرسی شد
examines
بازرسی
check
بازرسی شد
examining
بازرسی
inspectorship
بازرسی
checks
بازرسی شد
examinations
بازرسی
examination
بازرسی
martitime survey
بازرسی دریائی
investigating committee
کمیته بازرسی
examining
بازرسی کردن
unverified
<adj.>
بازرسی نشده
manholes
اطاقک بازرسی
manhole
اطاقک بازرسی
probes
میله بازرسی
probed
میله بازرسی
examines
بازرسی کردن
searched
بازرسی کردن
searched
تکاپو بازرسی
search
بازرسی کردن
search
تکاپو بازرسی
examine
بازرسی کردن
controlling
بازرسی کردن
inspection
بازرسی و بازبینی
examined
بازرسی کردن
searches
تکاپو بازرسی
magnetic inspection
بازرسی مغناطیسی
committee of inquiry
کمیته بازرسی
identity control
بازرسی شناسنامه
control
بازرسی کردن
inspectional
مربوط به بازرسی
inspection certificate
گواهی بازرسی
to look over
بازرسی کردن
controls
بازرسی کردن
surveys
بازرسی کردن
examination
بازرسی معاینه
examinations
بازرسی معاینه
surveyed
بازرسی کردن
to rummage
بازرسی کردن
to browse through
بازرسی کردن
survey
بازرسی کردن
identity check
بازرسی شناسنامه
audits
بازرسی رسیدگی
inquiry documents
اسناد بازرسی
auditing
بازرسی رسیدگی
jerque
بازرسی کشتی
audited
بازرسی رسیدگی
audit
بازرسی رسیدگی
vidimus
بازرسی حساب
detection
بازیابی بازرسی
probe
میله بازرسی
to search after
بازرسی کردن
searches
بازرسی کردن
look over something
<idiom>
بازرسی کردن
right of visit
حق بازرسی و تفتیش
searcher warrant
اجازه بازرسی
board of inspection and survey
سازمان بازرسی
aircraft inspection
بازرسی هواپیما
inspected
تحقیق بازرسی
inspected
بازرسی کردن
untested
<adj.>
بازرسی نشده
seach
بازرسی کردن
inspecting
بازرسی کردن
cargo checking
بازرسی بار
scrutineer
بازرسی فنی
checkup
بازرسی کلی
inspects
تحقیق بازرسی
inspecting
تحقیق بازرسی
survey report
گزارش بازرسی
certificate of survey
گواهی بازرسی
certificate of inspection
گواهی بازرسی
check point
نقطه بازرسی
inspect
تحقیق بازرسی
inspect
بازرسی کردن
uninspected
<adj.>
بازرسی نشده
unaudited
<adj.>
بازرسی نشده
checked
بازرسی کردن
checks
بازرسی کردن
check
بازرسی کردن
searchingly
بازرسی کردن
searchingly
تکاپو بازرسی
inspects
بازرسی کردن
unchecked
<adj.>
بازرسی نشده
unexamined
<adj.>
بازرسی نشده
unevaluated
<adj.>
بازرسی نشده
non destructive inspection
بازرسی غیر مخرب
control
بازرسی نظارت جلوگیری
censorial
مبنی بر بازرسی مطبوعات و
inspective
وابسته به تفتیش و بازرسی
check sweeping
بازرسی مین روبی
he was appointed to inspect it
مامور شد ان را بازرسی کند
checks
امتحان کردن بازرسی
checked
امتحان کردن بازرسی
to pick over
بازرسی کردن و برگزیدن
scrutineering
بازرسی فنی قایق
cleared without examination
ترخیص بدون بازرسی
personnel monitoring
بازرسی بدنی از افراد
check
امتحان کردن بازرسی
cargo checking
بازرسی کردن محمولات
controls
بازرسی نظارت جلوگیری
input control unit
واحد بازرسی ورودی
controlling
بازرسی نظارت جلوگیری
search warrants
حکم بازرسی و ورود
search warrant
حکم بازرسی و ورود
domiciliary visit
بازرسی خانه شخص
contractor inspection system
سیستم بازرسی پیمانها
controllable
قابل ممیزی یا بازرسی
privateer
فرمانده کشتی بازرسی
right of search
حق بازرسی کشتی در دریاها
cwe
ترخیص بدون بازرسی
kiosks
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosk
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
helical scanning
بازرسی وتجسس مارپیچی با رادار
tests
شهادت گواهی بازرسی کردن
tech inspection
بازرسی اتومبیلها پیش ازمسابقه
visitatorial
وابسته به یادارای اختیار بازرسی
inspection gallery
دالان بازرسی گالری بازدید
g man
نماینده مخصوص دایره بازرسی
tested
شهادت گواهی بازرسی کردن
test
شهادت گواهی بازرسی کردن
espying
جاسوس بودن بازرسی کردن
FBI
مخفف دفتر بازرسی فدرال
espy
جاسوس بودن بازرسی کردن
espies
جاسوس بودن بازرسی کردن
location survey
بازرسی در جای اجناس درانبار
espied
جاسوس بودن بازرسی کردن
weight and balance sheet
برگ بازرسی تعادل وزن هواپیما
geologize
ازنظر زمین شناسی بازرسی کردن
action letter
فرم بازرسی ویژه در ردههای بالا
visitation
اداره بازرسی ونظارت بر کار شرکتها
visitations
اداره بازرسی ونظارت بر کار شرکتها
board of inspection and survey
هیئت بازرسی کننده خسارات وضایعات
target approach point
اخرین نقطه بازرسی درمنطقه فرود یا بارریزی
checkpoint
محل بازرسی وسائط نقلیه نقطه مقابله
check-points
محل بازرسی وسائط نقلیه نقطه مقابله
interrogating
مورد پرسش یا بازرسی قراردادن استنطاق کردن از
The reporter was held at the checkpoint for several hours.
خبرنگار چندها ساعت در محل بازرسی معطل شد.
checkpoints
محل بازرسی وسائط نقلیه نقطه مقابله
interrogated
مورد پرسش یا بازرسی قراردادن استنطاق کردن از
interrogates
مورد پرسش یا بازرسی قراردادن استنطاق کردن از
interrogate
مورد پرسش یا بازرسی قراردادن استنطاق کردن از
caveat emptor
یعنی خریدارخود مسئول بازرسی کالائی که می خرد میباشد
badminton
بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
bench check
کارگاه مجهز به دستگاههای ازمایشی علامت نقطه بازرسی نقشه برداری
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code
زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
plug compatible
دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
quadratic quotient search
الگوریتم بازرسی کننده که به هنگام تست مکانهای بعدی جدول از یک ادرس دوگانه استفاده میکند
microsoft
بزرگترین طراحی و ناشر نرم افزار برای PC و Macintosh. ماکروسافت سیستم عامل را برای IBM PC سافت و پس برای ماکروسافت با مجموعهای از نرم افزارهای کاربردی
drives
چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
drive
چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
picture point
نقطه نشانی یا نقطه بازرسی موجود در روی عکس هوایی
strategy
طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
strategies
طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
IrDA
روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
infra red link
روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
look over
بازرسی کردن صرف نظر کردن
narrative
یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم
recalled
برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
recalls
برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
recall
برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
c
استفاده از کامپیوتر برای کمک به دانش آموزان برای یادگیری یک موضوع
narratives
یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم
Ackerman's function
تابع بازگشتی برای بررسی توانایی کامپیوتر برای اجرای بازگشت
bins
محلی برای کاغذهایی که باید آماده برای چاپ شوند
teacloth
رومیزی برای میز چای دستمال برای خشکاندن فنجانها
teacloths
رومیزی برای میز چای دستمال برای خشکاندن فنجانها
iil
دستگاه کنترل برای برای تولیدات صنعتی و سیستمهای کامپیوتر
permanent
آنچه برای مدت طولانی یا برای همیشه باقی بماند
revenue tax
مالیاتی که برای افزایش درامد کشور است نه برای تاثیردربازرگانی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com