English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (20 milliseconds)
English Persian
for full board برای تختخواب و تمام وعده های غذا
Other Matches
for half board برای تختخواب، صبحانه و یک وعده غذای اصلی
adobe type manager استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
make it up to someone <idiom> انجام کاری برای کسی درعوض وعده پولی
invitation وعده خواهی وعده گیری
invitations وعده خواهی وعده گیری
tutti برای تمام صداهاوسازها
for full board برای تمام پانسیون
i paid dear for it برای من گران تمام شد
lifelong برای تمام عمر
it stood me in c 0 05 لیره برای من تمام شد
cycled تمام مراحل لازم برای اجرای یک فرآیند یا عملیات روی داده
cycles تمام مراحل لازم برای اجرای یک فرآیند یا عملیات روی داده
cycle تمام مراحل لازم برای اجرای یک فرآیند یا عملیات روی داده
transaction trailing ایجاد یک فایل کمکی برای پی گیری به روز دراوردن تمام فایلها
rogue value موضوعی درلیست داده برای نشان اینکه لیست تمام شده است
The singer and his staff commandeered the entire backstage area. خواننده و کارکنانش تمام پشت صحنه را برای خود اشغال کرده بودند.
carries سیگنال مدار جمع کننده برای بیان کامل بودن تمام عملیات وام ها
carry سیگنال مدار جمع کننده برای بیان کامل بودن تمام عملیات وام ها
carrying سیگنال مدار جمع کننده برای بیان کامل بودن تمام عملیات وام ها
carried سیگنال مدار جمع کننده برای بیان کامل بودن تمام عملیات وام ها
state chicken در رهگیری هوایی یعنی سوخت من در حال تمام شدن است بایستی برای تجدیدسوخت برگردم
MIDI setup map فایلی که حاوی تمام داده مورد نیاز برای بیان تنظیم MIDI Mapper باشد
returning کلیدی درصفحه کلید برای نشان دادن اینکه تمام داده مورد نظر وارد شده اند
pings امکان نرم افزاری که تمام گرههای شبکه یا اینترنت را بررسی میکند برای اطمینان از صحت کار آنها
floated اضافه بر آدرس اصلی به تمام اندیس ها یا آدرسهای مربوطه برای بررسی حجم حافظه که برنامه نیز دارد
floats اضافه بر آدرس اصلی به تمام اندیس ها یا آدرسهای مربوطه برای بررسی حجم حافظه که برنامه نیز دارد
returned کلیدی درصفحه کلید برای نشان دادن اینکه تمام داده مورد نظر وارد شده اند
ping امکان نرم افزاری که تمام گرههای شبکه یا اینترنت را بررسی میکند برای اطمینان از صحت کار آنها
pinged امکان نرم افزاری که تمام گرههای شبکه یا اینترنت را بررسی میکند برای اطمینان از صحت کار آنها
returns کلیدی درصفحه کلید برای نشان دادن اینکه تمام داده مورد نظر وارد شده اند
pinging امکان نرم افزاری که تمام گرههای شبکه یا اینترنت را بررسی میکند برای اطمینان از صحت کار آنها
return کلیدی درصفحه کلید برای نشان دادن اینکه تمام داده مورد نظر وارد شده اند
float اضافه بر آدرس اصلی به تمام اندیس ها یا آدرسهای مربوطه برای بررسی حجم حافظه که برنامه نیز دارد
inherent addressing دستوری که حاوی تمام داده مورد نیاز برای آدرس ی که باید دستیابی شود است بدون عمل اضافی
roll forward , با خواندن ورودی تراکنش واجرای مجدد تمام دستورات برای بازگشت به پایگاه داده وبه وضعیت پیش از آسیب
suspending دستوری که هنگگام اجرای ویندوز استفاده میشود در کامپیوتر laptop باتری برای نشان دادن تمام قط عات الکترونیکی آن
suspends دستوری که هنگگام اجرای ویندوز استفاده میشود در کامپیوتر laptop باتری برای نشان دادن تمام قط عات الکترونیکی آن
suspend دستوری که هنگگام اجرای ویندوز استفاده میشود در کامپیوتر laptop باتری برای نشان دادن تمام قط عات الکترونیکی آن
it will make against us برای مازیان خواهد داشت بزیان ما تمام خواهد شد
logs وارد کردن نشانه یا دستور در انتهای بخش کامپایل برای بستن تمام فایل ها و قط ع کانال بین ترمینال کاربر و کامپیوتر اصلی .
log وارد کردن نشانه یا دستور در انتهای بخش کامپایل برای بستن تمام فایل ها و قط ع کانال بین ترمینال کاربر و کامپیوتر اصلی .
leap frog test و داده می نویسد و می خواندن و برای بررسی اختلاف مقایسه میکند تا تمام محل ها بررسی شوند
bedsteads تختخواب
bedstead تختخواب
position مدت زمان لازم برای دستیابی به داده ذخیره شده روی دیسک درایو یا ماشین نوار. حاوی تمام حرکات ماده از قیبل نوک خواندن و بازو
positioned مدت زمان لازم برای دستیابی به داده ذخیره شده روی دیسک درایو یا ماشین نوار. حاوی تمام حرکات ماده از قیبل نوک خواندن و بازو
bedspread روپوش تختخواب
bedspreads روپوش تختخواب
Bed and Breakfast [B&B] تختخواب و صبحانه
hay تختخواب پاداش
cribbed تختخواب بچه
sleigh bed تختخواب سورتمهای
twin beds تختخواب یکنفره
twin bed تختخواب یکنفره
crib تختخواب بچه
cribs تختخواب بچه
cribbing تختخواب بچه
footboard پایه تختخواب
bedsteads چهارچوب تختخواب
bedroll تختخواب سفری
cots تختخواب سفری
hammocks تختخواب سفری
waterbeds تختخواب آبی
hammock تختخواب سفری
waterbed تختخواب آبی
counterpanes روپوش تختخواب
bedstand چهارچوب تختخواب
bedding تختخواب و ملافه ان
bedspring فنر تختخواب
counterpane روپوش تختخواب
cot تختخواب سفری
bedstead چهارچوب تختخواب
beta software نرم افزاری که هنوز تمام آزمایش ها رویش تمام نشده و ممکن است هنوز مشکل داشته باشد
sleepers واگن تختخواب دار
sleeper واگن تختخواب دار
bunk bed تختخواب چند طبقه
bunk beds تختخواب چند طبقه
coverlet لحاف روپوش تختخواب
coverlets لحاف روپوش تختخواب
charpoy تختخواب سبک هندی
bunk هرگونه تختخواب تاشو
cots تختخواب سفری نظامی
bunk covers روکش نسوز تختخواب
bunks هرگونه تختخواب تاشو
box spring فنر مارپیچ تختخواب
sleeping carriage واگن تختخواب دار
cot تختخواب سفری نظامی
bedpost پایه یا ستون تختخواب
terminate تمام شدن تمام کردن
terminates تمام شدن تمام کردن
terminated تمام شدن تمام کردن
promise وعده
vow وعده
promises وعده
usance وعده
vows وعده
payable at sight بی وعده
termless بی وعده
punctually در سر وعده
vowing وعده
behest وعده
vowed وعده
print فایل در صف چاپ که حاوی تمام حروف که کنترل چاپگر است که برای چاپ یک متن یا صفحه لازم است
prints فایل در صف چاپ که حاوی تمام حروف که کنترل چاپگر است که برای چاپ یک متن یا صفحه لازم است
printed فایل در صف چاپ که حاوی تمام حروف که کنترل چاپگر است که برای چاپ یک متن یا صفحه لازم است
sofa-beds نیمکت که تبدیل به تختخواب میشود
sofa-bed نیمکت که تبدیل به تختخواب میشود
couchette نیمکت قابل تبدیل به تختخواب
couchettes نیمکت قابل تبدیل به تختخواب
pipelines اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه
pipeline اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه
an fitting رابطهایی برای اتصال لولههای پخدار یا قیفی شکل که دارای زاویه 73 درجه میباشند و فاصلهای بین تمام شدن دندانه ها و شروع قسمت پخدار وجود دارد
cop-out خلف وعده
on six mounth scredit با ششماه وعده
postdated cheque چک وعده دار
forward dealing معامله به وعده
rendezvous وعده گاه
forward delivery تحویل به وعده
promisor وعده دهنده
due at a specified date after sight وعده دار
pleas وعده مشروط
promissory وعده اور
punctual payment پرداخت در سر وعده
plea وعده مشروط
rendezvous area وعده گاه
cop-outs خلف وعده
payable at maturity وعده دار
appointed day وعده ملاقات
credits وعده مهلت
usance bill برات به وعده
crediting وعده مهلت
date [appointment] وعده ملاقات
appointment وعده ملاقات
usance وعده فرجه
credited وعده مهلت
credit وعده مهلت
hest امریه وعده
appointments وعده ملاقات
stateroom اتاق ویژه تختخواب دارو مجلل
bunk تختخواب نفرات در کشتی رختخواب بندی
sleeping cars واگن تختخواب دار راه اهن
bunks تختخواب نفرات در کشتی رختخواب بندی
sleeping car واگن تختخواب دار راه اهن
i rest upon your promise من به وعده شما است
maturity وعده یا موعد پرداخت
helpings یک وعده یا پرس خوراک
helping یک وعده یا پرس خوراک
invite خواندن وعده گرفتن
invited خواندن وعده گرفتن
matured وعدهای وعده دار
invites خواندن وعده گرفتن
contango با وعده معامله کردن
usance برات وعده دار
So much for her promises . این هم از وعده های او
appointments وعده های ملاقات
on credit month's وام با وعده ..... ماهه
appointed days وعده های ملاقات
dates [appointments] وعده های ملاقات
trundle bed تختخواب چرخکدار کوتاهی که زیرتختخواب بزرگتری جا بگیرد
promises نوید انتظار وعده دادن
meal times زمان وعده های غذا
promise نوید انتظار وعده دادن
invited مهمان کردن وعده دادن
the bill is undue وعده برات نرسیده است
redezvous وعده ملاقات اجتماع مجدد
invites مهمان کردن وعده دادن
invite مهمان کردن وعده دادن
convalescent center یکان بهداری که فرفیت 0051 تختخواب را داشته باشد
Could you put a cot in the room? آیا ممکن است یک تختخواب بچه در اتاق بگذارید؟
person to his promise کسی را ملزم به ایفای وعده کردن
the bill has come to maturity وعده پرداخت برات رسیده است
the bill of has come to mature وعده پرداخت برات رسیده است
He gave us to understand that he would help us. او [مرد] وعده داد که به ما کمک خواهد کرد.
TCP/IP پروتکل ارسال داده در شبکه ها وسیستمهای ارتباطی . اغلب در شبکههای مبتنی برUnix استفاده میشود این پروتکل برای تمام ارتباط تحت کنترل مرکز استفاده میشود
raster سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
kiosks فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosk فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
lapped یک دور کامل زمین اسبدوانی تمام کردن یک دور اسبدوانی رسیدن به اسب جلویی تمام کردن یک دور
lap یک دور کامل زمین اسبدوانی تمام کردن یک دور اسبدوانی رسیدن به اسب جلویی تمام کردن یک دور
ODI واسط استاندارد معرفی شده توسط Novell برای کارت واسط شبکه که به کاربران امکان میدهد فقط یک درایور شبکه داشته باشند که با تمام کارتهای واسط شبکه کار میکند. استاندارد پیش از یک پروتکل را پشتیبانی میکند. مثل IPX و NetBEUI
beneficial occupancy اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
full track تمام شنی خودرو تمام شنی
panoramas تمام نما اینه تمام نما
panorama تمام نما اینه تمام نما
badminton بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
appointments قرار ملاقات وعده ملاقات
appointment قرار ملاقات وعده ملاقات
A post - dated check . چک مدت دار ( وعده دار )
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
plug compatible دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
microsoft بزرگترین طراحی و ناشر نرم افزار برای PC و Macintosh. ماکروسافت سیستم عامل را برای IBM PC سافت و پس برای ماکروسافت با مجموعهای از نرم افزارهای کاربردی
drive چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
drives چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
out-and-out تمام
completed تمام
complete تمام
completes تمام
completing تمام
full-face تمام رخ
whole تمام
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com