Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (19 milliseconds)
English
Persian
call for tender
برای مزایده یا مناقصه فراخواندن
Other Matches
tendered
مناقصه مزایده
bids
مناقصه مزایده
tendering
مناقصه مزایده
tender
مناقصه مزایده
bid
مناقصه مزایده
tenderest
مناقصه مزایده
tendered
پیشنهاد در مزایده یا مناقصه
tenderest
پیشنهاد در مزایده یا مناقصه
bids
به مناقصه یا مزایده گذاشتن
tendering
پیشنهاد در مزایده یا مناقصه
tender
پیشنهاد در مزایده یا مناقصه
bid
به مناقصه یا مزایده گذاشتن
by tender
از طریق مزایده یا مناقصه
invite to tender
دعوت به مناقصه یا مزایده کردن
tender bond
ضمانتنامه شرکت در مناقصه یا مزایده
bid bond
ضمانتنامه شرکت در مناقصه یا مزایده
bid bond
ضمانت شرکت در مناقصه یا مزایده
to serve a subpoena on
با خواست برگ فراخواندن احضاریه برای
to invite somebody to do something
کسی را برای انجام کاری فراخواندن
elicit
فراخواندن
elicited
فراخواندن
eliciting
فراخواندن
elicits
فراخواندن
drafted
به خدمت فراخواندن
draft
به خدمت فراخواندن
evocate
فراخواندن برگرداندن
drafts
به خدمت فراخواندن
to ring up
با زنگ فراخواندن
evokes
فراخواندن برگرداندن
to summon somebody back
کسی را فراخواندن
to recall somebody
کسی را فراخواندن
to order somebody back
کسی را فراخواندن
preconize
بنام فراخواندن
evoking
فراخواندن برگرداندن
evoke
فراخواندن برگرداندن
to bring somebody back
کسی را فراخواندن
to call somebody back
کسی را فراخواندن
recalled
فراخواندن معزول کردن
mustered
لیست اسامی فراخواندن
muster
لیست اسامی فراخواندن
recalls
فراخواندن معزول کردن
recall
فراخواندن معزول کردن
reenlistment
دوباره به خدمت فراخواندن
musters
لیست اسامی فراخواندن
mustering
لیست اسامی فراخواندن
summoned
فراخواندن احضار قانونی کردن
summon
فراخواندن احضار قانونی کردن
tenders
مناقصه
tendered
مناقصه
low tender
مناقصه
tender
مناقصه
tendering
مناقصه
tenderest
مناقصه
low bids
مناقصه
subpoena
کتبا" کسی را به دادگاه یا به حضور مامورتحقیق فراخواندن
subpoenas
کتبا" کسی را به دادگاه یا به حضور مامورتحقیق فراخواندن
subpoenaing
کتبا" کسی را به دادگاه یا به حضور مامورتحقیق فراخواندن
subpoenaed
کتبا" کسی را به دادگاه یا به حضور مامورتحقیق فراخواندن
bids
پیشنهاد مناقصه
bid bond
ضمانتنامه مناقصه
invitation to tender
دعوت به مناقصه
bid
پیشنهاد مناقصه
official submission
مناقصه عمومی
tender notice
مناقصه دهنده
public submission
مناقصه رسمی
earnest money
ضمانتنامه شرکت در مناقصه
bid guarantee
ضمانتنامه شرکت در مناقصه
tenders conditions
شرایط عمومی مناقصه
to invite tenders for something
چیزی را به مناقصه گذاشتن
to advertise for bids
چیزی را به مناقصه گذاشتن
tender notice
اگهی دعوت به مناقصه
bid bond
ضمانتنامه شرکت در مناقصه
bidding
مزایده
auctioned
مزایده
tendering
مزایده
auction
مزایده
public sale
مزایده
tenderest
مزایده
tender
مزایده
auctions
مزایده
high tender
مزایده
high bids
مزایده
auctioning
مزایده
tendered
مزایده
tender bonds
ضمانت نامههای مناقصه یامزایده
bidder
شرکت کننده در مناقصه یامزایده
bidders
شرکت کننده در مناقصه یامزایده
tenderer
شرکت کننده در مناقصه یامزایده
bids
پیشنهاد مزایده
highest bidder
برنده مزایده
auctioneer
متصدی مزایده
put up to auction
به مزایده گذاشتن
high tender
به مزایده گذاشتن
auctioneers
متصدی مزایده
appeal for tenders
درخواست مزایده
invitation to tender
دعوت به مزایده
auction sale
مزایده فروش
sell by auction
به مزایده فروختن
bid
پیشنهاد مزایده
biddability
مزایده شدنی
outcries
حراج مزایده
outcry
حراج مزایده
licit
فروش ازطریق مزایده
auction of rug
حراج و مزایده فرش
bidding
پیشنهاد مزایده کردن
to invite tenders for something
چیزی را به مزایده گذاشتن
to advertise for bids
چیزی را به مزایده گذاشتن
tenderer
شرکت کننده در مزایده یامناقصه
tender guarantee
ضمانت شرکت در مزایده یامناقصه
tenderer
پیشنهاد دهنده در مزایده یامناقصه
selling race
مسابقه اسب دوانی که در ان اسب برنده بمعرض مزایده گذارده میشود
kiosk
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosks
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
bid
خداحافظی کردن قیمت خریدرا معلوم کردن مزایده
bids
خداحافظی کردن قیمت خریدرا معلوم کردن مزایده
badminton
بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code
زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
plug compatible
دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
microsoft
بزرگترین طراحی و ناشر نرم افزار برای PC و Macintosh. ماکروسافت سیستم عامل را برای IBM PC سافت و پس برای ماکروسافت با مجموعهای از نرم افزارهای کاربردی
drives
چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
drive
چنیدن درایو دیسک متصل بهم با یک کنترولی هوشمند که ازدرایوها برای ذخیره چندین کپی ازدادههای هر درایو برای اطمینان بیشتر تهیه می کنند یا بخش از هر داده روی هر درایو برای سرعت بیشتر
reserve price
قیمت پنهانی
[در حراجی های فرش و در بازارهای خارج استفاده می شود یعنی صاحب فرش، یک قیمت حداقل در نظر می گیرد و اگر در مزایده قیمت پیشنهادی از آن پایین تر باشد، از فروش امتناع می کند.]
strategies
طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
strategy
طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
IrDA
روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
infra red link
روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
recall
برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
recalled
برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
narrative
یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم
c
استفاده از کامپیوتر برای کمک به دانش آموزان برای یادگیری یک موضوع
narratives
یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم
recalls
برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
Ackerman's function
تابع بازگشتی برای بررسی توانایی کامپیوتر برای اجرای بازگشت
teacloth
رومیزی برای میز چای دستمال برای خشکاندن فنجانها
teacloths
رومیزی برای میز چای دستمال برای خشکاندن فنجانها
permanent
آنچه برای مدت طولانی یا برای همیشه باقی بماند
bin
محلی برای کاغذهایی که باید آماده برای چاپ شوند
revenue tax
مالیاتی که برای افزایش درامد کشور است نه برای تاثیردربازرگانی
no show
مسافری که جا برای خودمحفوظ کرده ولی برای سفرحاضر نمیشود
iil
دستگاه کنترل برای برای تولیدات صنعتی و سیستمهای کامپیوتر
bins
محلی برای کاغذهایی که باید آماده برای چاپ شوند
potatoes and point
سیب زمینی یا نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
opened
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
gather shot
ضربه برای نزدیک اوردن 2گوی برای کسب امتیازهای پی درپی باکارامبول
feedback
اطلاعاتی از یک منبع که برای تغییر دادن چیزی یا تامین پیشنهادی برای آن میباشد
cold test
ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
bread and point
سیب زمینی و نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
double
استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
open
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
liberal education
اموزش و پرورشی که برای روشن کردن فکر باشد نه برای مقاصد پیشهای
intubation
فرو کردن لوله در حنجرهای برای برای نگاه داشتن .....دیفتری و مانندان
opens
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
cold thrust
ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
scratching
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
scratches
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
scratched
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
scratch
حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
grammars
امکان نرم افزاری برای بررسی متن یا حرف برای صحت گزاری آن
grammar
امکان نرم افزاری برای بررسی متن یا حرف برای صحت گزاری آن
HTTP
دستوری که جستجوگر برای درخواست وب سرور اینترنت برای اطلاعات صفحه وب میدهد
doubled
استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
doubled up
استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
FDDI
اختصاری برای استاندارد FDD1 برای ارسال داده آنالوگ به صورت دیجیتال
redundancies
بررسی داده دریافتی برای کدهای افزوده صحیح برای تشخیص خطا
cats
استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود
autos
توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
personal
متصل یا وصل در سیستم برای مشخص کردن یا تامین اجازه برای کاربر
auto
توانایی یک مدار برای احساس کردن و انتخاب خودکار نرخ صحیحی برای یک خط
redundancy
بررسی داده دریافتی برای کدهای افزوده صحیح برای تشخیص خطا
cat
استفاده از کامپیوتر برای بررسی یک ابزار یا برنامه برای یافتن خطاهای موجود
precision
استفاده از بیش از یک بایت داده برای ذخیره سازی عدد برای افزایش دقت
pork barrel
برنامه دولتی دارای منافع مادی برای اشخاص تصویب کننده ان یا برای دولت
wiring
ساختار فلزی برای پشتیبانی کابلهای ورودی و ایجاد اتصال برای وصل کابل ها
haze
تاثیر گرافیکی برای شبیه سازی مه طبیعی برای ایجاد فضای سه بعدی حقیقی تر
turnaround time
زمان لازم برای فعال کردن برنامه برای تولید که کاربر خواسته است
diagnostics
اطلاع و پیام سیستم پس از تشخیص خطا برای کمک به کاربر برای تصحیح کردن آن
executive information system
نرم افزار ساده برای استفاده حاوی اطلاعاتی برای مدیر یا خصوصیاتی از شرکت
Kaleida Labs
شرکت فروش واسط بین Apple و IBM برای تولید از برای نوشتاری چندرسانهای
straight line coding
برنامه نوشته شده برای جلوگیری از استفاده حلقه و انشعاب برای اجرای سریع تر
invitation
عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
beta range
حدود تغییر گام ملخ در موتورتوربوپراپ برای تولید نیروی برای صفر یا منفی
invitations
عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
VidCap
برنامه کاربردی در ویدیوی ماکروسافت برای سیستم ویندوز برای نگهداری یک رشته ویدیویی
people who live in glass houses should not throw stones
<idiom>
هرچه را برای خود میپسندی برای دیگران هم ب"سند
labor of love
<idiom>
انجام کار برای خشنودی شخص نه برای پول
write
حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود.
cues
پیام ارسالی روی صفحه نمایش برای یاد آوری به کاربر برای درخواست یک ورودی
multiple
استفاده از بیش از یک بایت داده برای ذخیره سازی عدد برای افزایش دقت ممکن
weight belt
کمربند با وزنه هایی برای سنگین کردن بدن غواص برای رفتن به عمق موردنظر
compiler
اسمبلر یا کامپایلری که یک برنامه را برای یک کامپیوتر کامپایل و در همان زمان برای دیگری اجرا میکند
cue
پیام ارسالی روی صفحه نمایش برای یاد آوری به کاربر برای درخواست یک ورودی
hybrid circuit
ترکیب کامپیوترهای آنالوگ و دیجیتال و قط عات برای تامین سیستم بهینه برای کار مشخص
keystroke
برسی هر کلید انتخاب شده برای اطمینان یافتن از اینکه برای عملی مناسب است
phoneme
برای بررسی صدای ورودی برای تشخیص کلمات یا تولید صحبت با تکرار چندین صدا
writes
حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود.
billiard point
در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
board
BCP که شامل مسیرهای هدایت برای سیگنالهای کامپیوتری است . برای آدرس و داده و باس کنترل
z buffer
محل از حافظه برای ذخیره اطلاعات بردار Z برای شی گرافیکی نمایش داده شده روی صفحه
electronic
سیستمی که از ترمینال کامپیوتری برای سایت فروش برای امور الکترونیکی یا کنترل مثل مشخصات محصول و...
conferencing
اتصال چندین کامپیوتر وترمینال به هم برای اجازه دادن به گروهی از کاربران برای ارتباط برقرار کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com