English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (20 milliseconds)
English Persian
for example برای نمونه
Search result with all words
module اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
modules اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
foundry proof نمونه غلط گیری شده برای تهیه کلیشه یاگراور
to pattern out نمونه شدن برای
to take a sample of blood گرفتن نمونه خون [برای آزمایش خون]
Other Matches
acceptance sampling نمونه برداری جهت پذیرش نمونه قبولی
sample نمونه برداشتن نمونه نشان دادن
sampled نمونه برداشتن نمونه نشان دادن
sampling نمونه گیری برداشت نمونه
undisturbed sample نمونه گیری بهم نخورده نمونه دست نخورده
natural dyes رنگینه های طبیعی [که عموما از گیاهان و بعضی حیوانات تهیه می شوند. نمونه گیاهی رنگ قرمز گیاه روناس و نمونه حیوانی رنگ قرمز، حشره قرمزدانه می باشد.]
kiosk فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosks فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
badminton بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
example نمونه
examples نمونه
instance نمونه
strickle نمونه
ensample نمونه
copyslip نمونه
exemplars نمونه
exemplar نمونه
schema نمونه
schemata نمونه
formats نمونه
format نمونه
model نمونه
modeled نمونه
foretype نمونه
typicalness نمونه
instances نمونه
pattern نمونه
patterns نمونه
copied نمونه
copies نمونه
forme نمونه
types نمونه
typed نمونه
type نمونه
progenitor نمونه
progenitors نمونه
representatives نمونه
representative نمونه
paradigms نمونه
paradigm نمونه
copying نمونه
copy نمونه
specimen نمونه
paragon نمونه
calligraph نمونه
breadboard نمونه
sampled نمونه
paragons نمونه
specimens نمونه
sampling نمونه
models نمونه
sample نمونه
precedents نمونه
modules نمونه
precedent نمونه
module نمونه
modelled نمونه
copy نمونه ساختن
sampled واحد نمونه
sampled نمونه گرفتن
ladle samble نمونه پاتیل
emulation نمونه سازی
samples نمونه کالا
unknown sample نمونه مجهول
sampled نمونه قراردادن
pieces سکه نمونه
sample واحد نمونه
piece سکه نمونه
vial شیشه نمونه
copying نمونه ساختن
copies نمونه ساختن
copied نمونه ساختن
pilot model نمونه ازمایشی
sample نمونه قراردادن
phony مدل یا نمونه
pattern making نمونه سازی
polls نمونه برداشتن
polled نمونه برداشتن
poll نمونه برداشتن
pilot plant کارگاه نمونه
pilot plant کارخانه نمونه
pilot production تولید نمونه
typification تعیین نمونه
sample نمونه کالا
typicality نمونه علامت
typical sample نمونه نوعی
typical galaxy کهکشان نمونه
sample نمونه گرفتن
typal شبیه نمونه
sampler نمونه بردار
samplers نمونه بردار
parable قیاس نمونه
model نمونه اصلی
sampling نمونه برداری
emulator نمونه ساز
tokenism نمونه کاری
surveys نمونه گیری
surveyed نمونه گیری
survey نمونه گیری
modelled نمونه اصلی
core sample نمونه استوانهای
coring نمونه گیری
modeling نمونه سازی
models نمونه اصلی
modeled نمونه اصلی
sampling نمونه گیری
standards نمونه قانونی
standard نمونه قانونی
exemplarily بطور نمونه
exemplification نمونه اوری
typifies نمونه دادن
typified نمونه بودن
typified نمونه دادن
patterning نمونه سازی
work sample نمونه کار
biased sample نمونه سودار
tokenism نمونه نمایی
holotype نمونه شاخص
gauges سنجیدن نمونه
gauged سنجیدن نمونه
gauge سنجیدن نمونه
demo نمونه نمایشی
sampled نمونه کالا
typifies نمونه بودن
typify نمونه دادن
exemplum مثال نمونه
by the square مطابق نمونه
foretype نمونه قبلی
breadboard نمونه تابلویی
free sample نمونه مجانی
g نمونه معیار
typifying نمونه بودن
typifying نمونه دادن
typify نمونه بودن
parables قیاس نمونه
test piece نمونه ازمایش
sample distribution توزیع نمونه
prototype نمونه اولیه
per sample طبق نمونه
protoplast نمونه اصل
sample size حجم نمونه
sample size بزرگی نمونه
test piece نمونه ازمایشی
specimen signature نمونه امضاء
prototype نمونه نخستین
samplery نمونه برداری
cells فرف نمونه
cell فرف نمونه
sample data داده نمونه
typical نمونه نوعی
prototype نمونه ازمایشی
test specimen نمونه ازمایشی
screamer نمونه بسیارخوب
test specimen نمونه ازمایش
probability sample نمونه احتمالاتی
test specimen نمونه ی ازمایش
type of use نمونه کاربرد
test model نمونه ی ازمایش
sight form نمونه رصد
quota sample نمونه سهمیه
sample cell فرف نمونه
representative sample نمونه معرف
typical یک نمونه بارز
portfolio نمونه محصول
random sample نمونه تصادفی
prototypes نمونه ازمایشی
prototypes نمونه نخستین
archetypes نمونه اولیه
prototyping ساخت یک نمونه
archetype نمونه اولیه
prototypes نمونه اولیه
samplery نمونه گیری
reference pilot نمونه مرجع
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
plug compatible دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
compression specimen نمونه ازمایش فشاری
reconstructions نمونه مطابق اصل
compression test specimen نمونه ازمون فشاری
module مدلهای نمونه ساختمانی
core drill مته نمونه بردار
concrete core نمونه استوانهای بتن
two stage sampling نمونه گیری دو مرحلهای
mock up مدل جنگی نمونه
double sampling نمونه گیری چندگانه
tensile test specimen نمونه ازمایش کشش
mock up نمونه نمایشی کالا
cube strength مقاومت نمونه مکعبی
domal sampling نمونه گیری خانواری
modules مدلهای نمونه ساختمانی
quintes sence نمونه کامل جوهرپنجم
sampling unit واحد نمونه گیری
proof sheet نمونه غلط گیری
modelled نمونه قرار دادن
prototype مدل نمونه اولیه
reconstruction نمونه مطابق اصل
locus classicus عبارت نمونه ادبی
sampling bias سوداری نمونه گیری
sampling error اشتباه نمونه گیری
sampling error خطای نمونه گیری
modeled نمونه قرار دادن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com