English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
acrosome برجستگی قدامی سلول جنسی نر
Other Matches
isogamete سلول جنسی که ازنظر شکل و کار از سلول جنسی جفت خود قابل تشخیص نیست
gametangium سلول یا عضوسازنده سلول جنسی
gonocyte سلول جنسی
gametangium سلول جنسی
macrogamete سلول جنسی ماده بزرگتر
gametogenesis ایجاد سلول جنسی قابل لقاح
oogamete سلول جنسی ماده یاخته جنسی ماده
gamete سلول جنسی بالغ قابل تکثیر انگل مالاریا
gametophore سلول تغییر یافته و منشعب جنسی قابل لقاح
gametocyte سلولی که تقسیم شده و از ان سلول جنسی بوجود میاید
gonidium یکی از سلولهای سبزی که زیر غشاء خارجی بدنه گیاه گلسنگها وجود دارد سلول جنسی جلبک ها وقارچ ها
cross fertilization لقاح دو سلول جنسی متفاوت لقاح متقابل
spermatid سلول حاصله از تقسیم سلول منی سازکه تبدیل به سلول منی میشود
spermatogonium سلول اولیه جنس نر سلول بیضه
androgen هورمونهای جنسی که باعث ایجاد صفات ثانویه جنسی درمرد
estrogen هورمن جنسی زنانه که موجب بروز سفات جنسی ثانویه زنان میشود
erogenous ارضاکننده تحریکات شهوانی و جنسی محرک احساسات جنسی
anterior قدامی
frontal قدامی
frontal lobe لب قدامی مغز
ventral root ریشه قدامی
frontal lobe قسمت قدامی دونیمکره مخ
premedial واقع در نیمه قدامی
premedian واقع در نیمه قدامی
anterior commissure بافت رابط قدامی
exhibitionism نوعی انحرافات جنسی که دران شخص بوسیله نشان دادن الت جنسی خود احساسات شهوانی رافرومینشاند عریان گرائی
endbrain جلوترین قسمت قدامی مغز
prothorax قسمت قدامی سینه حشره
acron قسمت قدامی حیوانات بنددار
forequarter ربع قدامی خارجی بدن یالاشه حیوانات
sexes احساسات جنسی روابط جنسی
sex احساسات جنسی روابط جنسی
olivary body بر امدگی جلو پیاز مخ برامدگی قدامی بصل النخاع
picturesqueness برجستگی
ness برجستگی
gland برجستگی
swells برجستگی
apophysis برجستگی
knobbly پر از برجستگی
pre eminence برجستگی
notability برجستگی
swell برجستگی
snob برجستگی
snobs برجستگی
tuberculum برجستگی
glands برجستگی
swelled برجستگی
prominence برجستگی
pone برجستگی
colliculus برجستگی
remerkableness برجستگی
salience برجستگی
boss برجستگی
saliency برجستگی
noses برجستگی
nose برجستگی
illustrousness برجستگی
illustriousness برجستگی
grossness برجستگی
eminence برجستگی
prosiliency برجستگی
prominency برجستگی
bossing برجستگی
convexity برجستگی
bosses برجستگی
rilievo برجستگی
notbility برجستگی
embossment برجستگی
bossed برجستگی
eminency برجستگی
bossing گلمیج برجستگی
threads شیار برجستگی
thread شیار برجستگی
boss گلمیج برجستگی
bossed گلمیج برجستگی
bosses گلمیج برجستگی
alto relievo برجستگی زیاد
superior colliculus برجستگی زبرین
tuberculation برجستگی یازگیل
outstand برجستگی داشتن
stick-ups برجستگی داشتن
stick-up برجستگی داشتن
bossy دارای برجستگی
inferior colliculus برجستگی زیرین
stick up برجستگی داشتن
bossiness دارای برجستگی
barrel cam برجستگی طبلی
high relief برجستگی زیاد
contour line خط برجستگی زمین
height of rise ارتفاع برجستگی
tubercle برجستگی روی استخوان
relieving تغییر پست دادن برجستگی
crank cheek برجستگی گونههای میل لنگ
relieves تغییر پست دادن برجستگی
relieve تغییر پست دادن برجستگی
curb برجستگی لبههای داخلی مسیر دو
curbing برجستگی لبههای داخلی مسیر دو
acromphalus برجستگی و زائدهء غیرطبیعی ناف
curbs برجستگی لبههای داخلی مسیر دو
curbed برجستگی لبههای داخلی مسیر دو
data cell سلول
cells سلول
cell سلول
zoogamete سلول
lands برجستگی شیار خانها ریلهای راهنما
teethridge برجستگی استخوان فک که حفرههای دندانها بر ان قراردارد
tubers سیبک برامدگی زگیل مانند برجستگی
tuber سیبک برامدگی زگیل مانند برجستگی
lymph cell سلول لنف
locular سلول دار
active cell سلول فعال
nerve cell سلول عصبی
syncytium سلول چند هسته ایی
scarlet sage سلول اتشی
germ cell سلول نطفه
germ cell سلول تخم
gonium سلول نطفه
odontoblast سلول دندانی
mononuclear سلول یک هستهای
phagocytosis سلول خواری
photo cell سلول فتوالکتریک
cellulous سلول دار
cellule سلول کوچک
cytology سلول شناس
cellulated سلول دار
data cell سلول داده
memory cell سلول حافظه
binary cell سلول دودویی
pixel سلول تصویر
accumulator cell سلول اکومولاتور
photoelectric cell سلول فتوالکتریک
photoelectric cell سلول فتوالکتریکی
photoconductive cell سلول فوتورسانا
selenium cell سلول سلنیومی
cleaved شکافتن سلول
celluloid مانند سلول
cell سلول یکنفری
galvanic cell سلول گالوانی
stractural cell سلول ساختاری
cell پیل سلول
storage cell سلول انباره
cells سلول یکنفری
cells پیل سلول
transformer cell سلول ترانسفورماتور
solar cells سلول خورشیدی
solar cell سلول خورشیدی
cellular سلول دار
cleaves شکافتن سلول
unit cell سلول واحد
cleave شکافتن سلول
wards سلول زندان
ward سلول زندان
blisters برجستگی دوکی شکل روی اجسام ایرودینامیکی
blister برجستگی دوکی شکل روی اجسام ایرودینامیکی
land زمین پیاده شدن برجستگی بین خانها
blistered برجستگی دوکی شکل روی اجسام ایرودینامیکی
primitive cell سلول واحد ابتدایی
spermatogonium سلول موجد تخم
progamete سلول مولد تخمچه
phagocyte سلول بیگانه خوار
endoderm لیف درخت یا سلول
intracellular واقع در درون سلول
half cell potential پتانسیل نیم سلول
ectoclast پوسته خارجی سلول
barrier layer cell سلول لایه سدی
gonocyte سلول تولید کننده
ideal galvanic cell سلول گالوانیکی ایده ال
karyoplasm پرتوپلاسم هسته سلول
cataplasia تغییرات قهقهرایی در سلول
interneural وابسته به سلول عصب
cellulosic ساخته شده از سلول
half cell reaction واکنش نیم سلول
interneuron وابسته به سلول عصب
trippet زبانه یا برجستگی چرخ که درفواصل معین بچرخ دیگرمیخورد
microphage سلول میکروب خوار کوچک
karyokinesis تقسیم غیرمستقیم هسته سلول
loculus سلول یا حفره تخمدان مرکب
enclosure سلول تارکان دنیا [دین]
ovum سلول نطفه ماده تخمک
eletric eye سلول فوتوالکتریک چشم الکتریکی
lysis زوال وفساد سلول وغیره
engram تحولات دائمی هسته سلول
engramme تحولات دائمی هسته سلول
light sensitive cell سلول حساس در برابر نور
endosarc قسمت درونی سفیده سلول
end centered unit cell سلول واحد دو وجهی متقابل پر
surfer's knot ورم یا برجستگی زیر زانو یابالای پای موج سوار
crow steps لاریز:برجستگی هایی که بشکل پله یاکنگره درسرازیریهای شیروانی م
chromatolysis تجزیه وتحلیل مواد رنگی سلول
biont واحد مستقل موجود زنده سلول
nucleolus هستک گرد میان هسته سلول
guard cell یکی از دو سلول لوبیایی شکلی که منافذ
gonogenesis کمال و بلوغ سلول نطفه یاجرثومه
solar cell سلول خورشیدی [الکترونیک مهندسی برق]
photovoltaic cell سلول خورشیدی [الکترونیک مهندسی برق]
fibrocyte سلول دوکی شکل بافت همبندی
entry مقدار اطلاعات درون یک سلول مشخص
lysate محصول زوال وفساد تدریجی سلول
codpiece روکش یا کیسهای که دکمههای جلو شلوار و برجستگی آلت مردانه رامیپوشاند
crown-steps لاریز [برجستگی هایی که شکل پله یا کنگره در سرازیرهای شیروانی است.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com