Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 30 (5 milliseconds)
English
Persian
mirador
برج دیدبان
Search result with all words
wings
نشان دارای دو بال که بهوانورد یا توپچی و دریانورد یا دیدبان کارازموده داده میشود
observer
نافر عینی نافر یا مشاهده کننده دیدبان جلوی توپخانه
observers
نافر عینی نافر یا مشاهده کننده دیدبان جلوی توپخانه
retard
درخواست دیدبان برای عقب انداختن زمان پرتاب گلوله بعداز تیر روشن کننده
retarding
درخواست دیدبان برای عقب انداختن زمان پرتاب گلوله بعداز تیر روشن کننده
retards
درخواست دیدبان برای عقب انداختن زمان پرتاب گلوله بعداز تیر روشن کننده
watch
دیدبان
watched
دیدبان
watches
دیدبان
watching
دیدبان
advance observer
دیدبان مقدم
advance observer
دیدبان جلو
air observer
دیدبان هوایی
angle t
زاویه راسی بین خط دیدبان و خط هدف
direction board
پلاتینگ بردسمت نمای دیدبان
fog lookouts
دیدبانهای هوای نامساعد دیدبان هوای بد
forward observer
دیدبان جلو
forward observer
دیدبان مقدم
ground observer
دیدبان زمینی
look out
دیدبان
signal man
دیدبان
signalman
دیدبان
spot net
شبکه مخابراتی دیدبان یادیدبانی
spotter
دیدبان
spotter
دیدبان توپخانه دریایی
spotter
دیدبان جلو
surveillant
مراقبت کننده دیدبان
tactical air observer
دیدبان هوایی
tactical air observer
دیدبان تاکتیکی هوایی
Partial phrase not found.
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com