Total search result: 201 (3 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
hydrogeology |
بررسی ابهای زیرزمینی |
|
|
Other Matches |
|
ground water |
ابهای زیرزمینی |
intrapermafrost water |
ابهای زیرزمینی واقع در لایه منجمد زمین |
suprapermafrost |
ابهای زیرزمینی که بالای منطقه لایه منجمد زمین قرارمی گیرند |
hydrology |
بررسی ابهای سطحی |
mean sea level |
سطح متوسط ابهای دریا تراز میانگین ابهای دریا |
contiguous zone |
منطقهای ازابهای متصل به ابهای ساحلی کشور را گویند که هرچند قواعد مربوط به ابهای ساحلی در مورد انها رعایت نمیشود ولی برای کشورمجاور در محدوده ان حقوق استیلایی خاص و محدودی وجود دارد |
hydrographer |
نقشه کش ابهای روی زمین کسیکه عالم به تشریح ابهای روی زمین است |
cut out |
وسیله ارتباط بااعضای سازمانهای زیرزمینی رابط یا واسطه ارتباط باسازمانهای زیرزمینی |
clandestine |
سازمان زیرزمینی نهضت زیرزمینی نهضت براندازی پنهانی |
analogue |
یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال کامپیوتر یا ترمینال |
analogues |
یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال کامپیوتر یا ترمینال |
feasibility |
بررسی هزینه ها و مزیت برای بررسی شروع مجدد پروژه |
analog |
یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال کامپیوتر محلی یا ترمینال |
inference |
بررسی اطلاع بدست آمده بدون بررسی اطلاعات شخصی درباره کسی |
inferences |
بررسی اطلاع بدست آمده بدون بررسی اطلاعات شخصی درباره کسی |
link |
برنامههای بررسی کامپیوتری برای بررسی اینکه هر قطعه در ارتباط با دیگران خوب کار میکند یا نه |
leap frog test |
و داده می نویسد و می خواندن و برای بررسی اختلاف مقایسه میکند تا تمام محل ها بررسی شوند |
automatics |
کامپیوتری که امکانات آزمایش را بررسی میکند و میتواند یک مدار پیچیده یا PCB را برای خطاها بررسی کند |
automatic |
کامپیوتری که امکانات آزمایش را بررسی میکند و میتواند یک مدار پیچیده یا PCB را برای خطاها بررسی کند |
upwellings |
ابهای بالارود |
surplus water |
ابهای اضافی |
spill water |
ابهای اضافی |
territorial waters |
ابهای ساحلی |
inshore water |
ابهای ساحلی |
surplus water |
ابهای مازاد |
overflowed |
ابهای اضافی لبریزی |
overflows |
ابهای اضافی لبریزی |
lentic |
وابسته به ابهای راکد |
tail drain |
نهرچه ابهای مازاد |
groundwater |
ابهای زیر زمینی |
overflow |
ابهای اضافی لبریزی |
table waters |
ابهای معدنی سر سفره |
high seas |
ابهای بین المللی |
high seas |
ابهای برون مرزی |
inland rules |
مقررات حرکت در ابهای داخلی |
balneology |
مبحث استحمام در ابهای گرم |
littoral law |
قوانین مربوط به ابهای ساحلی |
coastel low |
قوانین مربوط به ابهای ساحلی |
water tables |
سطح ابهای زیر زمین |
water table |
سطح ابهای زیر زمین |
lentic |
زیست کننده در ابهای راکد |
piloting |
ناوبری در کنار ابهای ساحلی |
systems analysis |
1-بررسی فرایند یا سیسیتم برای مشاهده اینکه آیا میتواند در حین اجرا کاراتر باشد. 2-بررسی سیستم موجود با هدف بهبود یا جایگزینی آن |
piscary |
ازادی ماهیگیری در ابهای متعلق به غیر |
hydrography |
نقشه برداری از ابهای روی زمین |
hydro statics |
علم شار وموازنه ابهای ساکن |
hydrology |
گفتار درچگونگی ابهای روی زمین |
halophile |
موجوداتی که درمحیط یا ابهای شور زندگی میکنند |
hydrothermal |
وابسته به عمل ابهای گرم درپوسته زمین |
salinometer |
الت تعیین مقدار نمک در ابهای شور |
edited |
فرآیندی که بررسی میکند آیا داده جدید نیازهای لازم را دارد پیش از اینکه کل داده و محتوای اطلاعی آن بررسی شود |
edit |
فرآیندی که بررسی میکند آیا داده جدید نیازهای لازم را دارد پیش از اینکه کل داده و محتوای اطلاعی آن بررسی شود |
dumb well |
چاهی که برای کشیدن ابهای روی زمین کنده میشود |
underground |
زیرزمینی |
subsurface ice |
یخ زیرزمینی |
subsurface water |
اب زیرزمینی |
cellar |
زیرزمینی |
underground water |
اب زیرزمینی |
ground water |
اب زیرزمینی |
cellars |
زیرزمینی |
subterranean |
زیرزمینی |
analog |
یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال مودم |
analogue |
یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال مودم |
analogues |
یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال مودم |
underground cable |
کابل زیرزمینی |
tunneled |
دالان زیرزمینی |
underground furnace |
کوره زیرزمینی |
mattamore |
انبار زیرزمینی |
tunnel |
دالان زیرزمینی |
underground mine |
معدم زیرزمینی |
underdrain |
زهکش زیرزمینی |
tunneling |
دالان زیرزمینی |
under ground survey |
برداشت زیرزمینی |
cavern |
حفره زیرزمینی |
subbing |
ابیاری زیرزمینی |
subsoil drainage |
زهکشی زیرزمینی |
subsoil irrigation |
ابیاری زیرزمینی |
kobold |
غول زیرزمینی |
tunnels |
دالان زیرزمینی |
tunnelled |
دالان زیرزمینی |
under ground mining |
استخراج زیرزمینی |
under ground working |
استخراج زیرزمینی |
ground water trench |
بریدگی اب زیرزمینی |
burrowing |
سوراخ زیرزمینی |
earth house |
خانه زیرزمینی |
caverns |
حفره زیرزمینی |
burrow |
سوراخ زیرزمینی |
underground |
شبکه زیرزمینی |
ground water storage |
اب انباشت زیرزمینی |
ground water runoff |
جریان زیرزمینی |
burrowed |
سوراخ زیرزمینی |
grottos |
غار زیرزمینی |
grottoes |
غار زیرزمینی |
ground water basin |
حوزه اب زیرزمینی |
fixed ground water |
اب زیرزمینی ماندگار |
grotto |
غار زیرزمینی |
burrows |
سوراخ زیرزمینی |
ground water table |
سطح اب زیرزمینی |
dug out |
پناهگاه زیرزمینی |
mined |
راه زیرزمینی |
camouflet |
حفره زیرزمینی |
mine |
راه زیرزمینی |
ground water table |
سفره اب زیرزمینی |
mines |
راه زیرزمینی |
monitored |
1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند |
monitors |
1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند |
monitor |
1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند |
fluctutaion of water table |
نوسان سفره اب زیرزمینی |
kanat |
کانالهای زه کشی زیرزمینی |
actual velocity of ground water |
سرعت واقعی اب زیرزمینی |
metro |
راه آهن زیرزمینی |
rhizmatous |
دارای ساقه زیرزمینی |
metros |
راه آهن زیرزمینی |
atomic underground burst |
ترکش زیرزمینی اتمی |
underground |
راه اهن زیرزمینی |
hypogeum |
قسمت زیرزمینی بنا |
under ground |
راه اهن زیرزمینی |
underground railway |
راه اهن زیرزمینی |
endophagous |
تغذیه کننده از موادفاسد زیرزمینی |
silo |
مخزن زیرزمینی غلات و غیره |
rhizomatous |
دارای ساقههای ریشه مانند زیرزمینی |
lateral |
افقی راهرو زیرزمینی موازی جبهه |
magazine space |
زاغه زیرزمینی محل انبار مهمات |
culverts |
لوله مخصوص کابل برق زیرزمینی |
culvert |
لوله مخصوص کابل برق زیرزمینی |
retrench |
دارای سنگر موقتی زیرزمینی کردن |
apparatus |
شعبه زیرزمینی و مخفی فعال دستگاه وسیله |
residue check |
بررسی تشخیص خطا که در آن داده دریافتی با یک مجموعه اعداد تقسیم میشود و باقی مانده بررسی میشود با باقی مانده مورد نظر |
dowse |
پی بردن به وجوداب یا منابع دیگر زیرزمینی بوسیله گمانه |
accross the slope system |
شبکهای زیرزمینی که در ان زهکش ها خط بزرگترین شیب را قطع می کنند |
molehill |
توده خاکی که موش کور زیرزمینی درست میکند |
molehills |
توده خاکی که موش کور زیرزمینی درست میکند |
keyth rope system |
شبکه زیرزمینی که زهکشهاخط بزرگترین شیب را قطع نماید |
vertical redundancy check |
بررسی عمودی اشتباهات بررسی افزونگی عمودی |
observation pipe |
لوله ایکه جهت تعیین سطح اب زیرزمینی درزمین حفر گردد |
junction well |
چاهها یا گودالهایی که درمحل تلاقی تغییر شیب زهکشهای زیرزمینی ایجادمیگردند |
mole hill |
توده خاکی که کوش کور زیرزمینی هنگام کندن زمین درست میکند |
echo check |
بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین |
cyclic redundancy check |
بررسی افزونگی چرخهای کاراکتر بررسی و کنترل افزونگی چرخهای |
earths |
حفره زیرزمینی روباه بیرون راندن روباه از سوراخ |
earth |
حفره زیرزمینی روباه بیرون راندن روباه از سوراخ |
continental shelf |
مقداری از خاک زیر اب دریا که از حاشیه ابهای ساحلی یک کشورشروع و به خطی که از ان اولین شیب تند قعر دریا اغاز میشود و ارتفاع ان باید بایداز سطح دریا 002 متر باشدختم میشود |
clandestine assembly area |
منطقه تجمع قوای زیرزمینی منطقه تجمع نیروی پنهانی |
input/output |
بررسی |
studies |
بررسی |
vetting |
بررسی |
examinations |
بررسی |
examination |
بررسی |
checking |
بررسی |
probes |
بررسی |
survey |
بررسی |
handling |
بررسی |
deliberations |
بررسی |
deliberation |
بررسی |
scrutiny |
بررسی |
investigation |
بررسی |
investigations |
بررسی |
studying |
بررسی |
study |
بررسی |
inquiries |
بررسی |
inquiry |
بررسی |
probe |
بررسی |
probed |
بررسی |
checks |
بررسی |
surveys |
بررسی |
reviews |
بررسی |
surveillance |
بررسی |
review |
بررسی |
check |
بررسی |
reviewed |
بررسی |
surveyed |
بررسی |
reviewing |
بررسی |
checked |
بررسی |
cross-check |
بررسی متقابل |
handleing time |
زمان بررسی |
surveys |
تحقیق بررسی |
visit |
بررسی تفتیش |
visits |
بررسی تفتیش |
surveyed |
تحقیق بررسی |
visited |
بررسی تفتیش |
surveyed |
بررسی کردن |
surveys |
بررسی کردن |
pilot study |
بررسی مقدماتی |
engineering |
بررسی فنی |
peruse |
بررسی کردن |
supervision |
بررسی شدن |
overflow check |
بررسی سرریزی |
overflow check |
بررسی سرریز |
parity checking |
بررسی توازن |
preliminary investigation |
بررسی مقدماتی |
spot checks |
بررسی موضعی |
spot check |
بررسی موضعی |
perused |
بررسی کردن |
peruses |
بررسی کردن |
perusing |
بررسی کردن |
indagate |
بررسی کردن |
limit check |
بررسی حدی |
marginal checking |
بررسی مرزی |
market review |
بررسی بازار |
market survey |
بررسی بازار |