English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
aphthoid برفک مانند
Other Matches
cluttered برفک
snowing برفک
clutter برفک
snowed برفک
snow برفک
clutters برفک
aphtha برفک
snows برفک
fleck برفک
flecks برفک
thrushes برفک
thrush برفک
frost برفک سرمازدن
aphthoid برفک وار
frosts برفک سرمازدن
flaked برفک زدن تلویزیون
flaking برفک زدن تلویزیون
flake برفک زدن تلویزیون
clutters برفک انداختن صفحه رادار
clutter برفک انداختن صفحه رادار
cluttered برفک انداختن صفحه رادار
snow برفک روی صفحه تلویزیون [اصطلاح روزمره]
bushbabies گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbaby گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
fossiliferous فسیل مانند سنگواره مانند
lamellate لایه مانند ورقه مانند
adjustable wheel چرخ تنظیم پذیر [مانند بلندی] [چرخ تطبیق پذیر] [مانند نوع جاده]
near- مانند
nearer مانند
fulidal اب مانند
neared مانند
nearest مانند
nearing مانند
capillaceous مانند نخ
plumose پر مانند
nears مانند
vide مانند
castellated دژ مانند
goatish بز مانند
capitate مانند سر
tendinous بی مانند
near مانند
incomparable بی مانند
etcetera و مانند ان
inimitable بی مانند
unprecedented بی مانند
unprecedentedly بی مانند
encephaloid مخ مانند
pipelike نی مانند
impish جن مانند
similar مانند
reedier نی مانند
reediest نی مانند
feathery پر مانند
unequaled بی مانند
filiform نخ مانند
threadlike نخ مانند
thready نخ مانند
unapproachable بی مانند
fluty نی مانند
floriform گل مانند
etc و مانند آن
blotchy لک مانند
penniform پر مانند
womanlike زن مانند
plumelike پر مانند
without an e. بی مانند
reedy نی مانند
tough پی مانند
foggier مانند مه
similiar مانند
simulant مانند
myrtle formed اس مانند
aquiform اب مانند
tougher پی مانند
mammilary مانند
unique بی مانند
arundinaceous نی مانند
mammilliform مانند
inapproachable بی مانند
analog مانند
argillaceous رس مانند
argillaceous گل مانند
uniquely بی مانند
lambdoid مانند
toughest پی مانند
foggiest مانند مه
and so on و مانند ان
foggy مانند مه
unparalleled بی مانند
unequalled بی مانند
gypsiferous گچ مانند
analogue مانند
frothy کف مانند
analogues مانند
icily یخ مانند
as مانند
liplike لب مانند
string نخ مانند
analogous مانند
anthoid گل مانند
after the example of مانند
crinoid زنبق مانند
collective goods مانند جاده
coralloid مانند مرجان
porky مانند خوک
coriaceous چرم مانند
corpuscular گویچه مانند
corvine کلاغ مانند
annular حلقه مانند
leatheroid چرم مانند
coroniform تاج مانند
anthracoid مانند گنده
corneous شاخ مانند
anguine مار مانند
cowish گاو مانند
cryptand حجره مانند
dermatoid پوست مانند
parchmenty پوست مانند
dermoid پوست مانند
amoeboid مانند امیب
albuminoid مانند البومین
scopulate کلاله مانند
aeriform هوا مانند
seamilike درز مانند
dermoidal پوست مانند
digitiform انگشت مانند
dendriform مانند درخت
deltoideus مانند دال
deiform خدا مانند
ctenoid شانه مانند
sciurine سنجاب مانند
sciuroid سنجاب مانند
cucullated مانند خودیاباشلق
rheumatoid مانند روماتیسم
porcelainlike چینی مانند
cuticular پوست مانند
cystoid مانند مثانه
deltoid مانند دال
culicoid پشه مانند
coralline مرجان مانند
saccate کیسه مانند
brach تازی مانند
sanguineous خون مانند
bursiform کیف مانند
butyric کره مانند
cadaveric لاشه مانند
campanulate زنگ مانند
canaliculate ابراه مانند
cancellate شبکه مانند
as ever مانند همیشه
carneous گوشت مانند
carunculate مانند لحیمه
boxy جعبه مانند
rhizoid ریشه مانند
as usual مانند همیشه
baccate توت مانند
auriform گوش مانند
asteroidal مانند ستاره
rodlike میله مانند
rocklike خاره مانند
benzenoid بنزن مانند
billowy موج مانند
saclike کیسه مانند
saddlebacked زین مانند
sagittary مانند تیر
bosomy پستان مانند
ceraceous مانند موم
ceratoid شاخ مانند
reniform کلیه مانند
puppyish توله سگ مانند
scabious دله مانند
cloistral دیر مانند
boll برامدگی مانند
columniform ستون مانند
pterygoid بال مانند
prurigmous مانند خنش
sacciform کیسه مانند
pouchy کیسه مانند
apelike میمون مانند
scalelike فلس مانند
puriform چرک مانند
pyramidic اهرام مانند
racemiform خوشه مانند
argillaceous مانند خاک رس
charry زغال مانند
reeding طرح نی مانند
ravined کلاغ مانند
chondroid غضروف مانند
rattish موش مانند
ramiform شاخه مانند
arciform قوس مانند
cicatricial مانند اثرزخم
arborescent شاخه مانند
cinderous خاکستر مانند
scalelike ترازو مانند
odontoid مانند دندان
granuliform دانه مانند
granitic خارا مانند
nummular سکه مانند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com