Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English
Persian
language
برنامهای که به عنوان مترجم
languages
برنامهای که به عنوان مترجم
Other Matches
compiler
مترجم برنامه مترجم
background program
برنامهای که به هنگام عدم نیازمندیهای برنامههای باتقدم بالا به امکانات سیستم کامپیوتری چند برنامهای قابل اجرا میباشد
foreground program
برنامهای که تقدم بالایی داشته و بنابر این بر برنامههای فعال جاری در یک سیستم کامپیوتری که ازروش چند برنامهای استفاده میکند تقدم دارد
titles
صفحه عنوان کتاب عنوان نوشتن
title
صفحه عنوان کتاب عنوان نوشتن
eponym
عنوان دهنده عنوان مشخص
conversion
1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
conversions
1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
interpreter
مترجم
latimeria
مترجم
interpreters
مترجم
translators
مترجم
translator
مترجم
dragoman
مترجم
language translator
مترجم زبان
input translator
مترجم اولیه
technical translator
مترجم فنی
input translator
مترجم ورودی
interpreters
مترجم شفاهی
mechanical translator
مترجم ماشینی
interpreter
مترجم شفاهی
dynamic address translate
مترجم نشانی پویا
input data translator
مترجم دادههای اولیه
dynamic address translate
مترجم ادرس پویا
to act as interpreter for somebody
مترجم کسی بودن
I acted as interpreter for the Prime Minister at yesterday's meeting.
من در جلسه دیروز مترجم نخست وزیر بودم.
cbasic
یک کامپایلر مشهور زبان برنامه نویسی که بسیارسریعتر از مترجم BASIC میباشد
broaching
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broached
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broach
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broaches
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
directive
دستور برنامه نویسی که برای کنترل کردن مترجم زبان به کاپایلر و غیره است
directives
دستور برنامه نویسی که برای کنترل کردن مترجم زبان به کاپایلر و غیره است
binding time
زمان انقیاد مرحلهای که در ان مترجم شکل زبان ماشین نام ها وادرس ها را جایگزین انهامیکند
stbtitle
عنوان فرعی عنوان فرعی مقاله
programmatic
برنامهای
program budget
بودجه برنامهای
planned economies
اقتصاد برنامهای
extracurricular
فوق برنامهای
programmed instruction
اموزش برنامهای
multiprogrammed
چند برنامهای
planned economy
اقتصاد برنامهای
domain
برنامهای که حق کپی ندارد
multiprogramming
عملکرد چند برنامهای
in line coding
کدگذاری درون برنامهای
domains
برنامهای که حق کپی ندارد
uniprogramming system
سیستم عملکرد تک برنامهای
corrupts
داده یا برنامهای که خطا دارد
firmware
برنامهای که در حافظه فقط خواندنی
digital darkroom
برنامهای برای بهبود تصویر
in line subroutine
زیر روال درون برنامهای
microsoft
برنامهای در ویندوز که پست الکترونیکی
corrida
برنامهای در حدود شش مسابقه گاوبازی
corrupt
داده یا برنامهای که خطا دارد
layer
برنامهای که تقاضای ارسال کند
layers
برنامهای که تقاضای ارسال کند
multiprogramming system
سیستم عملکرد چند برنامهای
corrupted
داده یا برنامهای که خطا دارد
macdraw
برنامهای ترسیمی که برای هنر
corrupting
داده یا برنامهای که خطا دارد
check total
برنامهای که صحت داده را بررسی میکند
checksum
برنامهای که صحت داده را بررسی میکند
random number
برنامهای که اعداد تصادفی را تولید میکند.
indexer
برنامهای که برای یک سندشاخص تولید کند
illegal
دستور برنامهای که در قواعد زیان نباشد
self-
برنامهای که در هر بخش از حافظه بار میشود.
extracurricular
فعالیتهای فوق برنامهای دانش اموز
planning programming budgetting
نظام برنامه ریزی بودجه برنامهای
advanced
برنامهای با الگوهای پیچیده برای کاربر با تجربه
run duration
مدت زمانی که کامپیوتر برنامهای را اجرا میکند
handlers
برنامهای با یک کار منحصر بفرد که کنترل یک ورودی
sort generator
برنامهای که یک برنامه مرتب نموده تولید میکند
software mointor
برنامهای که برای اهداف سنجش بکار می رود
handler
برنامهای با یک کار منحصر بفرد که کنترل یک ورودی
relocating
برنامهای که قابل بارشدن درهرمحل حافظه است .
relocates
برنامهای که قابل بارشدن درهرمحل حافظه است .
relocated
برنامهای که قابل بارشدن درهرمحل حافظه است .
relocate
برنامهای که قابل بارشدن درهرمحل حافظه است .
language
هر برنامهای که هر خط برنامه را به زبان دیگری ترجمه میکند.
languages
هر برنامهای که هر خط برنامه را به زبان دیگری ترجمه میکند.
objected
فایلی که حاوی کد اصلی برای تابع یا برنامهای است
in house training
برنامهای برای اموزش افراددر سازمانی که در ان کارمی کنند
indirect objects
فایلی که حاوی کد اصلی برای تابع یا برنامهای است
optimizer
برنامهای که برنامه دیگری را تنظیم میکند تا کاراتر باشد
hog
برنامهای که نیاز به مقدارزیادی از یک منبع قابل دسترس دارد
hogs
برنامهای که نیاز به مقدارزیادی از یک منبع قابل دسترس دارد
threads
برنامهای که از بخشها و قسمتهای کوچکتر تشکیل شده است
hogged
برنامهای که نیاز به مقدارزیادی از یک منبع قابل دسترس دارد
object
فایلی که حاوی کد اصلی برای تابع یا برنامهای است
thread
برنامهای که از بخشها و قسمتهای کوچکتر تشکیل شده است
objecting
فایلی که حاوی کد اصلی برای تابع یا برنامهای است
direct objects
فایلی که حاوی کد اصلی برای تابع یا برنامهای است
systems analysis
برنامهای که نحوه کار سیستم کامپیوتری را کنترل میکند
common
تواتع کمکی که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
objects
فایلی که حاوی کد اصلی برای تابع یا برنامهای است
commonest
تواتع کمکی که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
commoners
تواتع کمکی که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
language
مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
languages
مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
portable
برنامهای که روی سیستمهای کامپیوتری مختلف قابل اجرا است
dynamically
زیر برنامهای که هر با که فراخوانی میشود باید کارش مشخص شود
object
سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
indirect objects
سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
dynamic
زیر برنامهای که هر با که فراخوانی میشود باید کارش مشخص شود
direct objects
سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
objects
سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
objected
سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
routinely
برنامهای که داده را به صورت فضاهای کوچک بسته بندی میکند
objecting
سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
mp/m
برنامه کنترلی چند برنامهای برای ریزکامپیوترهاforicrocomputers Program ultiprogrammingControl
packing
برنامهای که داده را در فضاهای ذخیره سازی کوچک قرار میدهد
merge print program
برنامهای که به استفاده کننده اجازه میدهد تافرمهای مشخصی را تولیدکند
loader
برنامهای که فایل یا برنامه دیگری را در حافظه کامپیوتر باز میکند
routine
برنامهای که داده را به صورت فضاهای کوچک بسته بندی میکند
routines
برنامهای که داده را به صورت فضاهای کوچک بسته بندی میکند
multiphase program
برنامهای که بیشتر از یک دستور بازیابی پیش از خاتمه اجرا نیاز دارد
What You See Is All You Get
برنامهای که خروجی صفحه نمایش آن به صورت دیگر قابل چاپ نباشد.
high-level
قطعه و برنامهای که فریمهای داده HLDLC را به درست ارسال و دریافت میکند
high level
قطعه و برنامهای که فریمهای داده HLDLC را به درست ارسال و دریافت میکند
set up
برنامهای که به کاربر در تشخیص کامپیوتر یا نرم افزار موجود کمک میکند
e r p
برنامهای که امریکا از سال 7491تا 1591 بر مبنای پیشنهادشانزده کشور اروپایی
processes
برنامهای که زمان اجرای دستورات آن در CPU بیشتر از عملیات ورودی و خروجی است
optimize
برنامهای که از بهینه ساز عبور کرده است تا هر که یا عبارت ناکارا را حذف کند
process
برنامهای که زمان اجرای دستورات آن در CPU بیشتر از عملیات ورودی و خروجی است
performance monitor
برنامهای که سطوح خدمات ارائه شده توسط یک سیستم کامپیوتری را پی گیری میکند
executable form
برنامهای که به کد ماشین ترجمه یا کمپایل شده باشد تا پردازنده بتواند اجرا کند
daemon
در سیستم unix برنامهای که کارش را بدون دانستن کاربر خودکار انجام میدهد
reset
دستوری که هر اجرای برنامهای رامتوقف میکندوکاربررابه صحفه نمایش یا BIOS برمی گرداند
resets
دستوری که هر اجرای برنامهای رامتوقف میکندوکاربررابه صحفه نمایش یا BIOS برمی گرداند
eliza
برنامهای که مباحثه یک بیمار را بایک متخصص بیماریهای دماغی شبیه سازی میکند
formatter
برنامهای که متن را به حالت جدیدی تبدیل میکند طبق پارامترها یا کدهای توکار
test driver
برنامهای که اجرای برنامه دیگر را در مقابل مجموعهای از دادههای ازمایشی هدایت کند
halts
دستور برنامهای که باعث توقف CPU میشود. تا وقتی که مجددا تنظیم شود
halted
دستور برنامهای که باعث توقف CPU میشود. تا وقتی که مجددا تنظیم شود
halt
دستور برنامهای که باعث توقف CPU میشود. تا وقتی که مجددا تنظیم شود
stating
مدار یا وسیله یا برنامهای که نشان میدهد هیچ عملی رخ نداده ولی ورودی می پذیرد
monitored
برنامهای مقیم در ROM برای بار کردن سیستم عامل پس ا ز روشن شدن ماشین
problem program
برنامهای که به هنگام قرارگرفتن واحد پردازش مرکزی در حالت مسئله اجرا میشودبرنامه مسئلهای
dual in line package
بسته درون برنامهای دوواحدی نوعی پایه متداول که روی ان یک تراشه نصب میشود
state
مدار یا وسیله یا برنامهای که نشان میدهد هیچ عملی رخ نداده ولی ورودی می پذیرد
monitor
برنامهای مقیم در ROM برای بار کردن سیستم عامل پس ا ز روشن شدن ماشین
monitors
برنامهای مقیم در ROM برای بار کردن سیستم عامل پس ا ز روشن شدن ماشین
state-
مدار یا وسیله یا برنامهای که نشان میدهد هیچ عملی رخ نداده ولی ورودی می پذیرد
states
مدار یا وسیله یا برنامهای که نشان میدهد هیچ عملی رخ نداده ولی ورودی می پذیرد
stated
مدار یا وسیله یا برنامهای که نشان میدهد هیچ عملی رخ نداده ولی ورودی می پذیرد
library
تعدا دتوابع مفید و مستقل که وارد هر برنامهای میشود تا مانع نوشتن برنامه شود
libraries
تعدا دتوابع مفید و مستقل که وارد هر برنامهای میشود تا مانع نوشتن برنامه شود
scheduler
برنامهای که استفاده از CPU یا وسایل جانبی را که توسط چندین کاربر اشتراکی هستند را سازماندهی میکند
steady state
مدار یا وسیله یا برنامهای که در وضعیتی می ماند که هیچ عملی انجام نمیدهد ولی ورودی می پذیرد و..
heading
عنوان
title
عنوان
titles
عنوان
captions
عنوان
caption
عنوان
themes
عنوان ها
headlines
عنوان
headline
عنوان
life peer
عنوان
headings
عنوان
rubrics
عنوان
rubric
عنوان
topics
عنوان ها
prints
عنوان و..
printed
عنوان و..
print
عنوان و..
headword
عنوان
subject
[topic]
عنوان
topic
عنوان
life peers
عنوان
capitulary
عنوان
by way of remainder
به عنوان رد
head line
عنوان
ground
عنوان
epithets
عنوان
headwords
عنوان
names
عنوان ها
titles
عنوان ها
subjects
عنوان ها
appellative
عنوان
epithet
عنوان
name
عنوان
title
عنوان
formulas
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulae
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formula
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
assembler
یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
child program
تابع یا برنامهای که توسط برنامههای دیگر فراخوانده می شوند و در حین اجرای برنامه دوم فعال می مانند
device
روش برنامه نویسی که نتیجه آن برنامهای خواهد بود که به هر سخت افزار جانبی قابل اجرا است
child process
تابع یا برنامهای که توسط برنامههای دیگر فراخوانده می شوند و در حین اجرای برنامه دوم فعال می مانند
devices
روش برنامه نویسی که نتیجه آن برنامهای خواهد بود که به هر سخت افزار جانبی قابل اجرا است
doctorates
عنوان دکتری
for example
به عنوان مثال
appropriation title
عنوان اعتبار
in a topic form
بصورت عنوان
intitule
عنوان دادن به
exempli gratia
[e.g.]
به عنوان مثال
doctorate
عنوان دکتری
appropriation title
عنوان سپرده
honorific
عنوان تجلیلی
berth
کسب عنوان
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com